لطفا صبرکنید
بازدید
41711
41711
آخرین بروزرسانی:
1393/03/03
کد سایت
fa43225
کد بایگانی
53134
نمایه
عزم در قرآن
طبقه بندی موضوعی
تفسیر
اصطلاحات
عزم
گروه بندی اصطلاحات
سرفصلهای قرآنی
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
واژه عزم در فرهنگ قرآن به چه معنا است؟
پرسش
تفسیر و معنای کلمه عزم در قرآن چیست؟
پاسخ اجمالی
«عزم» در لغت، به معناى «تصمیم محکم» است و گاهى به هر چیز محکم نیز عزم گفته مىشود.
«العَزْمُ و العَزِیمَةُ: عقد القلب على إمضاء الأمر». واژه «عزم» به طورى که راغب گفته، عبارت است از تصمیم قلبى بر گذراندن و خاتمه دادن به کارى.[1]
«العَزْمُ: الجِدُّ. عَزَمَ على الأَمر ... و اعْتَزمَ علیه: أَراد فِعْلَه»؛[2] عزم یعنی جدیت. عزم برکاری گرفت؛ یعنی انجام آن کار را اراده کرد.
«العزم، هو القصد الجازم، أى مرتبة شدیدة من القصد، و هو قبل الإرادة. و القصد الجازم هو الشدید الأکید کیفا و امتدادا و دواما بحیث یوجب تحقّق ارادة العمل و استدامته. و العزم فی الفرائض و الوظائف من أهمّ الأمور، و هو یتحصّل من الایمان القاطع، و ما لم یبلغ الایمان حدّ الثبوت و الیقین: لا یتحصّل العزم»؛[3] عزم تصمیم جدی برکاری است و آن قبل از اراده است. و منظور از تصمیم جدی آن تصمیمی است که از جهت کمیت، امتداد و دوام به گونهای باشد که موجب تحقق اراده برای انجام کاری شود. عزم در واجبات و وظایف از مهمترین چیزها است و این از ایمان قوی سرچشمه میگیرد و ایمان تا زمانی که به حد ثبوت و یقین نرسد، عزم تحقق پیدا نخواهد کرد.
این واژه در قرآن کریم در آیات مختلف به تناسب ذکر شده است و همین معنا از آن اراده شده است؛ مانند:
«فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ»؛[4] چون تصمیم قلبى بر انجام و امضاى کار گرفتى بر خدا توکّل کن.
«وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ»؛[5] و اگر پایدارى ورزید و پروا پیشه کنید، پس بیگمان آن (پایدارى و پروا پیشگى) از تصمیم قاطع به امور است.
«یا بُنَیَّ أَقِمِ الصَّلاةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ اصْبِرْ عَلى ما أَصابَکَ إِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ»؛[6] پسرم! نماز را برپا دار، و امر به معروف و نهى از منکر کن، و در برابر مصایبى که به تو مىرسد شکیبا باش که این از کارهاى مهمّ است!
«وَ لَمَنْ صَبَرَ وَ غَفَرَ إِنَّ ذلِکَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ»؛[7] و البته کسى که (با وجود قدرت بر انتقام) صبر کند و درگذرد، حقّا که آن از کارهاى مهم است.
بنابر این، در فرهنگ قرآن عزم به معناى تصمیم محکم، کارهاى شایستهاى که انسان باید روى آن تصمیم بگیرد، و یا به معناى هر گونه کار محکم و قابل اطمینانى است.
این واژه معمولاً در قرآن بعد از ماده صبر آمده و اگر صبر را که همان حبس نفس از انجام امرى است، از عزم دانسته، از این جهت است که عقد قلبى مادام که سست نشده، و این گره دل باز نگشته، انسان بر آن امرى که بر انجامش تصمیم گرفته، و در دل گره زده است، پا بر جا و بر تصمیم خود باقى است، پس کسى که بر امرى صبر مىکند، حتما در عقد قلبىاش و محافظت بر آن جدیت دارد، و نمىخواهد که از آن صرفنظر کند، و این خود از قدرت و شهامت نفس است.[8]
یکی از صفات انسان کامل و بر جسته، عزم درکارها است. قرآن به این ویژگی با اشاره به انسانهای کاملی؛ نظیر پیامبران اولوالعزم(ع) توجه داده و از مردمان خواسته است تا با الگو گرفتن از آنها در این مسیر کمال قرار گیرند.
عزم به معنای قاطعیت و جدیت در عمل، یکی از مهمترین ویژگیها و عناصر در زندگی است که انسان بدون آن نمیتواند کاری را از پیش برد. به این معنا که اگر شخصی با هزاران نفر مشورت کند و با بهرهگیری از عقول مردم به بهترین و کاملترین اندیشه دست یابد، ولی ناتوان از عمل باشد، شکست خورده است؛ از اینرو قرآن به پیامبر اسلام(ص) دستور میدهد که هرگاه با مؤمنان مشورت کردی عزم کن و کاری را که به یقین و قطعیت در آن رسیدی به طور جدی پیگیر باش. دراین مرحله تنها نیاز به توکل است تا خداوند مددکار تو باشد و به هدف و مقصدی که با این عمل متوجه آن شدهای برسی: «فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ».
بنابر این، عزم به این معنا است که شخص پس از قطعیت و یقین به درستی کاری، اقدام جدی بر انجام آن داشته باشد و کوتاه نیاید.
از اینرو از ویژگیها و از عناصر اصلی عزم، صبر دانسته شده است؛ زیرا کسی که در مقام عمل قرار میگیرد نباید برای رسیدن به هدف و مقصد کوتاه بیاید و در برابر مشکلات و دشواریها تسلیم شود.
«العَزْمُ و العَزِیمَةُ: عقد القلب على إمضاء الأمر». واژه «عزم» به طورى که راغب گفته، عبارت است از تصمیم قلبى بر گذراندن و خاتمه دادن به کارى.[1]
«العَزْمُ: الجِدُّ. عَزَمَ على الأَمر ... و اعْتَزمَ علیه: أَراد فِعْلَه»؛[2] عزم یعنی جدیت. عزم برکاری گرفت؛ یعنی انجام آن کار را اراده کرد.
«العزم، هو القصد الجازم، أى مرتبة شدیدة من القصد، و هو قبل الإرادة. و القصد الجازم هو الشدید الأکید کیفا و امتدادا و دواما بحیث یوجب تحقّق ارادة العمل و استدامته. و العزم فی الفرائض و الوظائف من أهمّ الأمور، و هو یتحصّل من الایمان القاطع، و ما لم یبلغ الایمان حدّ الثبوت و الیقین: لا یتحصّل العزم»؛[3] عزم تصمیم جدی برکاری است و آن قبل از اراده است. و منظور از تصمیم جدی آن تصمیمی است که از جهت کمیت، امتداد و دوام به گونهای باشد که موجب تحقق اراده برای انجام کاری شود. عزم در واجبات و وظایف از مهمترین چیزها است و این از ایمان قوی سرچشمه میگیرد و ایمان تا زمانی که به حد ثبوت و یقین نرسد، عزم تحقق پیدا نخواهد کرد.
این واژه در قرآن کریم در آیات مختلف به تناسب ذکر شده است و همین معنا از آن اراده شده است؛ مانند:
«فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ»؛[4] چون تصمیم قلبى بر انجام و امضاى کار گرفتى بر خدا توکّل کن.
«وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ»؛[5] و اگر پایدارى ورزید و پروا پیشه کنید، پس بیگمان آن (پایدارى و پروا پیشگى) از تصمیم قاطع به امور است.
«یا بُنَیَّ أَقِمِ الصَّلاةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ اصْبِرْ عَلى ما أَصابَکَ إِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ»؛[6] پسرم! نماز را برپا دار، و امر به معروف و نهى از منکر کن، و در برابر مصایبى که به تو مىرسد شکیبا باش که این از کارهاى مهمّ است!
«وَ لَمَنْ صَبَرَ وَ غَفَرَ إِنَّ ذلِکَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ»؛[7] و البته کسى که (با وجود قدرت بر انتقام) صبر کند و درگذرد، حقّا که آن از کارهاى مهم است.
بنابر این، در فرهنگ قرآن عزم به معناى تصمیم محکم، کارهاى شایستهاى که انسان باید روى آن تصمیم بگیرد، و یا به معناى هر گونه کار محکم و قابل اطمینانى است.
این واژه معمولاً در قرآن بعد از ماده صبر آمده و اگر صبر را که همان حبس نفس از انجام امرى است، از عزم دانسته، از این جهت است که عقد قلبى مادام که سست نشده، و این گره دل باز نگشته، انسان بر آن امرى که بر انجامش تصمیم گرفته، و در دل گره زده است، پا بر جا و بر تصمیم خود باقى است، پس کسى که بر امرى صبر مىکند، حتما در عقد قلبىاش و محافظت بر آن جدیت دارد، و نمىخواهد که از آن صرفنظر کند، و این خود از قدرت و شهامت نفس است.[8]
یکی از صفات انسان کامل و بر جسته، عزم درکارها است. قرآن به این ویژگی با اشاره به انسانهای کاملی؛ نظیر پیامبران اولوالعزم(ع) توجه داده و از مردمان خواسته است تا با الگو گرفتن از آنها در این مسیر کمال قرار گیرند.
عزم به معنای قاطعیت و جدیت در عمل، یکی از مهمترین ویژگیها و عناصر در زندگی است که انسان بدون آن نمیتواند کاری را از پیش برد. به این معنا که اگر شخصی با هزاران نفر مشورت کند و با بهرهگیری از عقول مردم به بهترین و کاملترین اندیشه دست یابد، ولی ناتوان از عمل باشد، شکست خورده است؛ از اینرو قرآن به پیامبر اسلام(ص) دستور میدهد که هرگاه با مؤمنان مشورت کردی عزم کن و کاری را که به یقین و قطعیت در آن رسیدی به طور جدی پیگیر باش. دراین مرحله تنها نیاز به توکل است تا خداوند مددکار تو باشد و به هدف و مقصدی که با این عمل متوجه آن شدهای برسی: «فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ».
بنابر این، عزم به این معنا است که شخص پس از قطعیت و یقین به درستی کاری، اقدام جدی بر انجام آن داشته باشد و کوتاه نیاید.
از اینرو از ویژگیها و از عناصر اصلی عزم، صبر دانسته شده است؛ زیرا کسی که در مقام عمل قرار میگیرد نباید برای رسیدن به هدف و مقصد کوتاه بیاید و در برابر مشکلات و دشواریها تسلیم شود.
[1]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق: داودی، صفوان عدنان، ص: 565 دمشق، بیروت، دارالقلم، الدار الشامیة، چاپ اول، 1412ق.
[2]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج12، ص: 399 دار صادر، بیروت، چاپ سوم، 1414ق.
.[3] مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج 8، ص 119، تهران، ترجمه و نشر کتاب، 1360ش.
[4]. آل عمران، 159.
[5]. آل عمران، 186.
[6]. لقمان، 17.
[7]. شوری، 43.
[8]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱۶، ص ۲۱۸، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق؛ موسوی همدانی، سید محمد باقر، ترجمه المیزان، ج ۱۶، ص ۳۲۶، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1374ش.
نظرات