لطفا صبرکنید
22819
- اشتراک گذاری
بر اساس آیه سوم سوره دهر، خداوند راه هدایت را به تمام انسان ها نشان داده و آنها با اختیار خود، یا از او سپاسگزار شده و یا به او کفر می ورزند، بنابراین تبعیضی در کار نیست. بله، اگر شخصی از گروه اول باشد، خداوند زمینه های بیشتری برای هدایت کامل تر او فراهم می آورد و اگر از گروه دوم بوده و بر ناسپاسی خود اصرار ورزد، خدا او را به حال خود رها کرده و مانعی برای او ایجاد نمی نماید و این است معنای گمراه نمودن خداوند!
در سایر موارد نیز باید گفت که نظام هستی بر اساس تفاوت ها بنیان نهاده شده، اما این تفاوت ها را با هیچ توجیهی، نمی توان نشانی از تبعیض دانست.
ابتدا باید گفت که بر اساس منطق موجود در پرسشتان، شما باید فردی را که تلاش می نماید، شما و تمام بستگانتان را به دام اعتیاد کشانده و در پی آن، تمام زندگیتان را نابود نماید، مهربان تر و دلسوزتر از فرد دیگری بدانید که امکان کار و کسب و درآمد مناسب را برای همه شما مهیا نموده، اما تعدادی از شما را که عملکرد بهتری داشته اند، از امتیازات بیشتری برخوردار نموده است!
ما در چنین مواردی، این گونه نمی اندیشیم و برخی تفاوت های رفتاری، که ناشی از عملکرد طرف مقابل است را به عنوان تبعیض نمی پنداریم.
با این وجود، پرسش شما را در یک بخش اصلی (تبعیض در هدایت خداوند) و دو بخش فرعی (یکسان نگری شیطان و وجود برخی تبعیض ها در قرآن) مورد بررسی قرار خواهیم داد و تقاضا داریم آیات قرآنی موجود در متن و پاورقی را با دقت ملاحظه نمایید، تا با کمک خداوند توانسته باشیم ابهامتان را برطرف نماییم:
بخش اول: آیا خداوند، گزینشی عمل نموده و برخی انسان ها را مجبور به رستگاری و هدایت و برخی دیگر را وادار به گمراهی می نماید؟!
در پاسخ به این بخش، باید بدانیم که خداوند، تمام انسان ها را از هدایتی عمومی برخوردار نموده، اما این گونه نیست که اضلال و گمراه نمودن عمومی نیز از جانب او وجود داشته باشد! از طرفی، خداوند به افرادی که از هدایت عام بهره جسته اند، عنایات ویژه ای نموده و آنان را از هدایت خاص خود نیز بهره مند می سازد و افرادی که با اختیار خود، از عمل به مقتضیات هدایت عام خودداری ورزیده اند را نیز آزاد گذاشته و در ادامه گمراهی سابق، مانعی برایشان ایجاد نمی نماید.[1] اکنون، با توجه به آیات قرآن، در ارتباط با موارد فوق، توضیحات بیشتری ارائه خواهیم نمود:
1. خداوند به تمام انسان ها قدرت تفکر و اندیشیدن را هدیه داده که بدین وسیله؛ در نگاهی کلی آنان می توانند با کمک عقل و فطرت الاهی، به راه راست هدایت شده و سره را از ناسره تشخیص دهند. قرآن کریم، بارها به چنین موضوعی اشاره نموده[2] و بیان داشته که تنها بعد از این هدایت عمومی بوده که برخی از انسان ها، راه خود را در این مسیر، تحکیم و تثبیت نموده و گروه دیگری ناسپاسی ورزیده اند[3] و با آن که هدایت شده اند؛ چون جبری در کار نیست، باقی ماندن در گمراهی را بر آن ترجیح داده اند.[4]
2. هدایت خاص و ویژه خداوند، تنها شامل افرادی می شود که دست کم از فرمان پیامبر باطنی خود؛ یعنی عقل سرپیچی ننموده و با اختیار خود، در مسیر هدایت عام خداوند، به راه افتاده اند. چنین افرادی، همواره از طرف پروردگار مورد پشتیبانی قرار می گیرند، که به نمونه هایی از آن اشاره می نماییم:
1-2. خداوند به پاسداشت انتخاب مناسب این گروه از انسان ها؛ با تصریح به این که انتخاب اولیه مسیر هدایت، با خودشان بوده، اعلام می دارد که دائما بر هدایت و بینش آنان خواهد افزود و از آنان، افرادی متقی و پرهیزگار خواهد ساخت.[5]
2-2. پروردگار به چنین افرادی که تنها با نیت الاهی، قدم در این مسیر نهاده اند، کمک خواهد نمود و راه های رسیدن به رستگاری را نشان آنان خواهد داد.[6]
3-2. راه های برون رفت از بحران ها، به آنان الهام خواهد شد و روزی مناسبی؛ از راه های پیش بینی نشده، به آنان خواهد رسید.[7]
4-2. اگر به دلیل غفلت، روزی نیز دچار وسوسه های شیطانی شدند، خداوند به سرعت به کمک آنان خواهد شتافت و چشم واقع بینشان را روشن خواهد نمود[8].
5-2. تحمل مشکلات دنیا را برایشان آسان نموده[9] و از گناهانشان چشم پوشی کرده، اجر و پاداش بسیاری برای آنان در نظر خواهد گرفت.[10]
6-2. و خلاصه آن که، خدا همواره با این گونه افراد بوده[11] و آنان را از رحمت واسعه خود بهره مند خواهد نمود،[12] به شرط این که غرور، آنان را فرا نگیرد و در ادامه مسیر نیز استقامت به خرج دهند.
تذکر این نکته ضروری است که حتی افرادی که از هدایت خاص نیز برخوردار شده اند، ممکن است در صورت شرک به خدا، کردارهای نیک گذشته شان نیز نابود شود[13]و یا همانند بلعم باعورا، به پست ترین درجات حیوانیت سقوط نمایند.[14]
با این وجود، آیا شما، چنین امتیازی را، برای افرادی که آزادانه ایمان آورده و در آن مسیر، استقامت ورزیده اند؛ نوعی تبعیض ارزیابی می نمایید؟!
3. اکنون باید ملاحظه نمود که خدا چگونه می تواند افرادی را گمراه نماید؟! همان گونه که بیان شد، بر خلاف هدایت عامه، گمراه نمودنی به صورت فراگیر و عام وجود ندارد و خداوند تصریح می فرماید که هر چند، هدایت و گمراهی به دست او است، اما هیچ گاه جز افراد فاسق را گمراه ننموده،[15] و بعد از هدایت عامه، تنها افرادی که با وجود نشانه های فراوان، ایمان نمی آورند، دچار این گمراهی خاص خواهند شد.[16] به عبارت دیگر، این خود افراد هستند که با عملکرد نامناسب خویش، زمینه های گمراهی بیشترشان را از جانب خداوند آماده می سازند. موارد فراوانی در قرآن وجود دارد که با دقت در آنها می توان دریافت که چرا خدا اعلام نموده که برخی افراد را گمراه خواهد کرد؟! براین اساس، خداوند در بیشتر موارد، راه را برای بازگشت افراد گمراه باز گذاشته و حتی به آنان وعده داده که در صورت توبه، نه تنها گناهشان بخشیده خواهد شد،[17] بلکه همان گناه تبدیل به ثواب می شود،[18] اما با این وجود، افراد فاسقی که دیگر امیدی به بازگشتشان نباشد را گمراه تر خواهد نمود؛ مانند افرادی که:
1-3. ظالم و ستمکار باشند.[19]
2-3. بر کفر و ناسپاسی خود اصرار ورزند.[20]
3-3. خواسته های نفسانی خود را، همانند خدایی برای خود قرار داده و دنباله رو آنها باشند.[21]
4-3. دائم به دنبال زیاده روی و اسراف و ایجاد شک و شبهه باشند.[22]
5-3. شیطان را به جای خدا به دوستی برگزیده و با این حال، گمان نمایند که رفتار صحیحی را پیش رو گرفته اند.[23]
6-3. به دلیل رفتار ناپسندشان، دچار قهر بازگشت ناپذیر الاهی شده باشند.[24]
7-3. افرادی که همواره، رفتار ناپسندشان را زیبا مشاهده نمایند.[25]
و ....
طبیعی است، همان گونه که امدادهای خداوند نسبت به افرادی که به اختیار خود، ایمان را برگزیده اند، تبعیض نیست، گمراه باقی نگه داشتن افراد دیگری که با اختیار خود راه گمراهی را انتخاب نموده اند، نیز نمی تواند تبعیض و اجحافی در حق آنان ارزیابی شود.
حال باید دید که چگونه خداوند، چنین افرادی را در گمراهی باقی نگه می دارد؟ در این زمینه، راه های مختلفی متصور است که هیچ کدامشان نیز با عدالت پروردگار ناسازگار نیست، از جمله این که خداوند:
الف. غیر از هدایت اولیه و عام، راه های تازه ای از هدایت را در مقابل آنان نگشاید.[26]
ب. با آن که توانایی و قدرت دارد مانع ادامه رفتار ناپسند این گونه افراد نشود و به آنان مهلت دهد[27] تا هرآنچه می خواهند در گمراهی خود غوطه ور شوند.[28]
ج. در مواقع دشوار، به کمک آنان نشتابد، حتی اگر به ظاهر، اظهار توبه نیز بنمایند![29]
د. دست شیطان را در وسوسه نمودن بیشتر چنین افراد گمراهی باز گذاشته و مانع فعالیت او نشود.[30] در همین راستا، همان آیاتی که شیطان را در گمراه نمودن بندگان صالح و مخلص خدا، ناتوان می شمارد، اعلام می دارد که او می تواند افراد بی ایمان و گمراه را هرچه بیشتر در منجلاب گناه و فساد فرو ببرد.[31] و ... .
به عقیده شما، اگر شخصی با وجود هدایت عام و نیز با امکان برگشت و توبه، اصرار در گمراهی خود داشته و خدا نیز او را در این ارتباط، آزاد گذارد و چه بسا امکاناتی نیز در اختیار او قرار دهد،[32] آیا به او ظلم و تبعیضی روا داشته است؟!
4. توجه به این نکته نیز ضروری است که خداوند، اشخاصی را که اصرار بر گمراهی خود نداشته و از طرفی، زمینه های هدایت خاص نیز برایشان فراهم نشده، به صورت قطعی و مطلق، سزاوار مجازات و عذاب ندانسته، بلکه اعلام می دارد که ما تنها در صورتی به مجازات روی خواهیم آورد که آنان از تعالیم پیامبران بهره مند شده باشند.[33] در این زمینه می توانید پرسش 4230 را نیز مطالعه بفرمایید.
بخش دوم: در مورد این که آیا شیطان، تبعیضی انجام نداده و آیا او با تلاش خود در فریب تمام انسان ها، نوعی مهربانی به آنان روا داشته است؟!
با آوردن مثالی در ابتدای سخن، به پاسخ این پرسش، اشاره کوچکی نمودیم، اما دقت بفرمایید که:
اولا: شیطان نیز گاهی تبعیض آمیز عمل می نماید!، چون خطاب به پروردگار عرضه می دارد که من تمام انسان ها، جز بندگان مخلصت را گمراه خواهم نمود،[34] و به عبارتی، توانایی فریب دادن آنان را ندارم!
ثانیا: تلاش شیطان در همراه نمودن افراد با خود و گمراه نمودن تمام آنان، ناشی از مهربانی او نیست، بلکه به دلیل دشمنی او با انسان است،[35] که این دشمنی از تکبر بی مورد او سرچشمه گرفته است،[36] اما خدا با هیچ انسانی، دشمنی نداشته و اصولا هیچ نفع و فایده ای از کردار نیک انسان ها[37] و نیز مجازات افراد ناسپاس[38] نصیب او نخواهد شد و بر این اساس، دلیلی ندارد که نگاهی تبعیض آمیز به انسان ها داشته باشد، بلکه همان گونه که بیان شد، هدایت و گمراهی منتسب به پروردگار، هر دو ناشی از عملکرد اختیاری گذشته آنان است.
بخش سوم پرسشتان نیز در ارتباط با سایر مواردی بود که همانند اختلاف زنان و مردان، آنها را تبعیض آمیز ارزیابی نموده اید. در این مورد نیز باید بدانیم که هر تفاوتی، تبعیض نیست و در همین مورد تفاوت مردان و زنان هم آیات بسیاری وجود دارد که این دو گروه را در اصل انسانیت[39] و پاداش گرفتن از کارهای نیک[40] برابر می دانند[41] و یک فرد با ایمان، به تمام دنیا؛ با آنچه در آن وجود دارد؛ همانند یک بازیچه نگریسته و زندگی واقعی را در جهان آخرت جست و جو می نماید[42]. بنابر این، اگر تضمینی داشته باشد که در آن جا به هرچه می خواهد، دست خواهد یافت[43]، دیگر از تفاوت هایی که به دلیل مصالح خاصی ایجاد شده[44] و بیشترشان نیز جنبه مالی دارد، هیچ نگرانی به خود راه نخواهد داد.
[1] با مراجعه به پرسش 217 (سایت: 2112)، مطالب ارزنده ای در ارتباط با هدایت عام و خاص، خواهید یافت.
[2] به عنوان نمونه: یونس، 108؛ إسراء، 15؛ زمر، 41؛ ... .
[3] دهر، 3، (انا هدیناه السبیل إما شاکرا و إما کفورا).
[4] فصلت، 17، (و أما ثمود فهدیناهم فاستحبوا العمی علی الهدی).
[5] مریم، 76، (و یزید الله الذین اهتدوا هدی)؛ محمد، 17(و الذین اهتدوا زادهم هدی و آتاهم تقواهم) و ... .
[6] عنکبوت، 69، (و الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا و إن الله لمع المحسنین).
[7] طلاق، 3- 2، (و من یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لا یحتسب).
[8] اعراف، 201، (إن الذین اتقوا إذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا فإذا هم مبصرون).
[9] طلاق، 4، (و من یتق الله یجعل له من أمره یسرا).
[10] طلاق، 5، (و من یتق الله یکفر عنه س یئاته و یعظم له أجرا).
[11] نحل، 128، (إن الله مع الذین اتقوا و الذین هم محسنون).
[12] اعراف، 156، (و رحمتی وسعت کل شیء فسأکتبها للذین یتقون...).
[13] انعام، 88، (ذلک هدی الله یهدی به من یشاء من عباده و لو اشرکوا لحبط عنهم ما کانوا یعملون).
[14] اعراف، 176- 175،(و اتل علیهم نبأ الذی آتیناه آیاتنا فانسلخ منها ... فمثله کمثل الکلب....).
[15] بقره، 26، (و ما یضل به إلا الفاسقین).
[16] توبه، 115، (و ما کان الله لیضل قوماً بعد إذ هداهم حتی یبین لهم ما یتقون) و نیز: انعام، 125، (و من یرد أن یضله... کذلک یجعل الله الرجس علی الذین لا یؤمنون).
[17] مائده، 65، (و لو أن أهل الکتاب آمنوا و اتقوا لکفرنا عنهم سیئاتهم).
[18] فرقان، 70، (إلا من تاب...فأولئک یبدل الله سیئاتهم حسنات).
[19] ابراهیم، 27، (و یضل الله الظالمین).
[20] غافر، 74، (کذلک یضل الله الکافرین).
[21] جاثیه، 23، (أ فرأیت من اتخذ إلهه هواه و أضله الله علی علم).
[22] غافر، 34، (کذلک یضل الله من هو مسرف مرتاب).
[23] اعراف، 30، (فریقا حق علیهم الضلالة إنهم اتخذوا الشیاطین أولیاء من دون الله و یحسبون أنهم مهتدون).
[24] نساء، 88، (...و الله أرکسهم بما کسبوا أ تریدون أن تهدوا من أضل الله...).
[25] فاطر، 8، (أ فمن زین له سوء عمله فرآه حسنا فإن الله یضل من یشاء...).
[26] نحل، 104، "إن الذین لا یؤمنون بآیات الله لا یهدیهم الله".
[27] مریم، 75 (قل من کان فی الضلاله فلیمدد له الرحمن مدا) و نیز: طارق، 17؛ مزمل، 11؛ ابراهیم، 42؛ نحل، 61؛ فاطر، 45؛ هود 104؛ و ... .
[28] اعراف، 186، (من یضلل الله فلا هادی له و یذرهم فی طغیانهم یعمهون).
[29] غافر، 85، (فلم یک ینفعهم إیمانهم لما رأوا بأسنا) و نیز یونس، 91-90(آلآن و قد عصیت قبل و کنت من المفسدین) و... .
[30] حجر، 38-37؛ ص، 81-80، (قال فإنک من المنظرین إلی یوم الوقت المعلوم).
[31] اسراء، 65،(إن عبادی لیس لک علیهم سلطان) و نیز: حجر، 42؛ نحل، 100-99 .
[32] اسراء، 20، (کلا نمد هؤلاء و هؤلاء من عطاء ربک).
[33] إسراء، 15، (و ما کنا معذبین حتی نبعث رسولا) .
[34] ص، 83-82، (قال فبعزتک لأغوینهم أجمعین، إلا عبادک منهم المخلصین).
[35] قصص، 15، (إنه من عمل الشیطان إنه عدو مضل مبین).
[36] حجر، 33(قال لم أکن لأسجد لبشر خلقته من صلصال من حمإ مسنون) و ... .
[37] روم، 44، (...و من عمل صالحا فلأنفسهم یمهدون).
[38] نساء، 147، (ما یفعل الله بعذابکم إن شکرتم و آمنتم).
[39] حجرات، 13، (إنا خلقناکم من ذکر و أنثی).
[40] آل عمران، 195، (أنی لا أضیع عمل عامل منکم من ذکر أو أنثی).
[41] در این زمینه، می توانید به پرسش 267 (سایت: 1881)، قرآن و قوامیت مردان بر زنان مراجعه نمایید.
[42] عنکبوت، 64، (و ما هذه الحیاه الدنیا إلا لعب و لهو و إن الدار الآخره لهی الحیوان...).
[43] فصلت، 31، (و لکم فیها ما تشتهی انفسکم و لکم فیها ما تدعون).
[44] در ارتباط با دلیل چنین تفاوت هایی نیز در هر مورد، پاسخ هایی در این سایت وجود دارد و در صورت وجود هرگونه ابهامی، می توانید بدون کلی گویی و با بیان دقیق نکته مورد نظرتان، بار دیگر با ما تماس بگیرید.