لطفا صبرکنید
بازدید
55394
55394
آخرین بروزرسانی:
1396/05/27
کد سایت
fa54914
کد بایگانی
67523
نمایه
سال حرمت شراب
طبقه بندی موضوعی
تاریخ
اصطلاحات
خمر، شراب (مشروبات الکلی) ، مستی
گروه بندی اصطلاحات
سرفصلهای قرآنی
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
شراب در چه سالی حرام اعلام شد؟
پرسش
نوشیدن مشروب چند سال قبل از وفات پیامبر اسلام(ص) حرام شد؟
پاسخ اجمالی
در منابع تاریخی، درباره سال تحریم شراب گزارشهای مختلفی وجود دارد؛[1] از جمله:
1. در مکه و آغاز بعثت؛[2] یعنی قبل از هجرت،
2. ماه ربیع الاول سال چهارم هجرت،[3]
4. در سال ششم هجرت،[4]
هر کدام از این اقوال طرفدارانی هم دارد و به عنوان نمونه، برخی از دانشمندان و مورّخان قول اول را درستترین دیدگاه میدانند و دلایلی نیز آوردهاند؛ مانند روایات زیر:
معاذ بن جبل گفت: «نخستین چیزى که پیامبر(ص) به هنگام بعثت از آن نهى فرمود، نوشیدن شراب و بدگویى از مردم بود».[5]
همچنین معاذ بن جبل میگوید پیامبر(ص) فرمود: «نخستین چیزى که خداوند مرا از آن نهى فرمود، پس از پرستش بتان، شرابخوارى و بدگویى از مردم بود».[6] این روایت، از سخنان پیامبر (ص) است و برخی اندیشمندان اهلسنت آن را روایتی صحیح میدانند.[7]
«پیامبر(ص) مردم را به توحید و نفى شریک از خداوند یکتا دعوت میکرد. ابوجهل به مردم میگفت: او دروغگو است. او شراب و زنا را حرام کرده است».[8]
در منابع شیعه نیز روایتى صحیح و معتبر از امام صادق(ع) نقل شده است که دلالت دارد، خداوند هیچ پیامبرى را مبعوث نفرمود، مگر اینکه در علم الهى بود که هرگاه دینش کامل شود، شراب در تعالیم آن حرام خواهد بود؛ لذا همواره شراب حرام بوده است.[9] بنابراین، شراب در ادیان و شرایع قبلى هم حرام بوده و اسلام این حکم را فسخ نکرد، بلکه حرمت آنرا مورد تأکید قرار داد.[10]
زمان رحلت پیامبر اسلام(ص)، سال یازدهم هجری بوده است.[11] و اگر بخواهیم بدانیم حرمت نوشیدن شراب چند سال قبل از وفات پیامبر اسلام(ص) حرام بوده است، با توجه به هرکدام از گزارشها میتوان سال تحریم شراب را محاسبه کرد.
1. در مکه و آغاز بعثت؛[2] یعنی قبل از هجرت،
2. ماه ربیع الاول سال چهارم هجرت،[3]
4. در سال ششم هجرت،[4]
هر کدام از این اقوال طرفدارانی هم دارد و به عنوان نمونه، برخی از دانشمندان و مورّخان قول اول را درستترین دیدگاه میدانند و دلایلی نیز آوردهاند؛ مانند روایات زیر:
معاذ بن جبل گفت: «نخستین چیزى که پیامبر(ص) به هنگام بعثت از آن نهى فرمود، نوشیدن شراب و بدگویى از مردم بود».[5]
همچنین معاذ بن جبل میگوید پیامبر(ص) فرمود: «نخستین چیزى که خداوند مرا از آن نهى فرمود، پس از پرستش بتان، شرابخوارى و بدگویى از مردم بود».[6] این روایت، از سخنان پیامبر (ص) است و برخی اندیشمندان اهلسنت آن را روایتی صحیح میدانند.[7]
«پیامبر(ص) مردم را به توحید و نفى شریک از خداوند یکتا دعوت میکرد. ابوجهل به مردم میگفت: او دروغگو است. او شراب و زنا را حرام کرده است».[8]
در منابع شیعه نیز روایتى صحیح و معتبر از امام صادق(ع) نقل شده است که دلالت دارد، خداوند هیچ پیامبرى را مبعوث نفرمود، مگر اینکه در علم الهى بود که هرگاه دینش کامل شود، شراب در تعالیم آن حرام خواهد بود؛ لذا همواره شراب حرام بوده است.[9] بنابراین، شراب در ادیان و شرایع قبلى هم حرام بوده و اسلام این حکم را فسخ نکرد، بلکه حرمت آنرا مورد تأکید قرار داد.[10]
زمان رحلت پیامبر اسلام(ص)، سال یازدهم هجری بوده است.[11] و اگر بخواهیم بدانیم حرمت نوشیدن شراب چند سال قبل از وفات پیامبر اسلام(ص) حرام بوده است، با توجه به هرکدام از گزارشها میتوان سال تحریم شراب را محاسبه کرد.
[1]. نک: عاملی، جعفر مرتضی، الصحیح من السیرة النبی الأعظم، ج 5، ص 293 – 294، قم، دار الحدیث، چاپ اوّل، 1426ق.
[2]. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 16، ص 163، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق؛ الصحیح من السیرة النبی الأعظم، ج 5، ص 295 و 341.
[3]. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق: زکار، سهیل، زرکلی، ج 1، ص 272، ریاض، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1417ق؛ همچنین به نقل از ابن اسحاق در: ذهبی، محمد بن أحمد، تاریخ الإسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، ج 2، ص 245، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ دوم، 1413ق.
[4]. نک: حلبی، علی بن إبراهیم، السیرة الحلبیة، ج 3، ص 44، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ دوم، 1427ق.
[5]. أبو القاسم طبرانی، سلیمان بن أحمد، المعجم الکبیر، ج 20، ص 83، قاهره، مکتبة ابن تیمیة، چاپ دوم؛ الغدیر، ج7، ص: 135.
[6]. أبو نعیم اصفهانی، أحمد بن عبد الله، حلیة الأولیاء و طبقات الأصفیاء، ج 5، ص 253، قاهره، دار أم القرى، چاپ اول؛ المعجم الکبیر، ج 20، ص 83.
[7]. الصحیح من السیرة النبی الأعظم، ج 5، ص 294؛ أبو الفتح ابشیهی، محمد بن أحمد، المستطرف فی کل فن مستطرف، ص 467، بیروت، عالم الکتب، چاپ اول، 1419ق.
[8]. أبو حاتم دارمی، محمد بن حبان، الثقات، ج 1، ص 69، حیدر آباد هند، دائرة المعارف العثمانیة، چاپ اول، 1393ق.
[9]. نک: کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 6، ص 395، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[11]. طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، ج 1، ص 46، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ اول، 1417ق؛ ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبیطالب(ع)، ج 1، ص 176، قم، علامه، چاپ اول، 1379ق.
نظرات