لطفا صبرکنید
35923
- اشتراک گذاری
در قرآن مجید، مدت زمانی که خلقت آسمانها و زمین در آن صورت گرفته، مطرح گردیده است و از آن به «ستة ایام»(شش روز) تعبیر شده است، ولی در ارتباط با خلقت آدم در روز ششم و تفاصیل اعمالی که خداوند در هر روز انجام داده، مطلبی ذکر نگردیده است.
ظاهراً «ستة ایام» اشاره به شش دوران دارد، چنانکه تعبیر به یوم و روز به این معنا، در دیگر آیات قرآن و نیز احادیث معصومان و کلمات شعرا و ادبا رایج و متداول است؛ بنابراین ممکن است از زمان خلقت آسمانها و زمین و همچنین خلقت آدم میلیونها و حتی میلیاردها سال گذشته باشد، که برخی یافتههای باستانشناسی و بقایای اجزای انسانهای ابتدایی مربوط به میلیونها سال پیش نیز این امر را تأیید میکند.
البته اگر بیان میشود که خلقت آدم(ع) مربوط به حدود شش یا هفت هزار سال پیش است، هیچ استبعادی ندارد که منظور نسل جدیدی از انسان باشد که از حضرت آدم(ع) است و چه بسا قبل از این نسل، هزاران نسل از انسان وجود داشته و منقرض شده باشند.
قرآن مجید و کتاب مقدس(تورات) خلقت آسمان و زمین[1] را در شش روز ذکر کردهاند،[2] با این تفاوت که اولاً: در قرآن مجید تفاصیل اعمالی که خداوند در هر روز انجام داده ذکر نشده،[3] ولی در کتاب مقدس جزئیات کارهای انجام شده مذکور است.[4]
ثانیاً: در قرآن نیامده است که در پایان روز ششم خداوند حضرت آدم(ع) را آفرید.
اما اینکه منظور از «یوم»(روز)در قرآن مجید که میفرماید: «ما زمین و آسمان را در شش روز خلق کردیم»،[5] چیست؟ آیا مراد یکشبانه روز (24ساعت)است؟ یا ...، باید گفت:
مسلم است که در زمان آغاز خلقت، روز و شب معنای واقعی خود را که از گردش زمین به دور خود و در برابر نور خورشید حاصل میشود، پیدا نکرده بودند؛ زیرا هنوز زمین و خورشید خلق نشده بودند. بنابراین نمیتوان گفت منظور از «روز» دقیقاً همان زمان گردش کره زمین به دور خود باشد. هر چند که میتواند معادل آن(یعنی 24 ساعت) را برای آن در نظر گرفت، اما از آنجا که یافتههای علمی دانشمندان حاکی از آن است که میلیاردها سال طول کشید تا زمین و آسمان به وضع کنونی خود در آمدهاند، لزومی ندارد که ما روز(یا معادل آن در زبانهای دیگر مانند «یوم» در زبان عربی) را برابر 24 ساعت بدانیم. مخصوصاً با توجه به اینکه واژهی روز یا یوم مفهوم وسیعی دارد، و در بسیاری موارد به معنای یک «دوران» و برههای از زمان به کار رفته است و میرود. خواه آن زمان کوتاه باشد، یا طولانی و به اندازه هزاران و یا حتی میلیاردها سال.
به طور مثال قرآن مجید از عالم رستاخیز به «یوم القیامة» تعبیر کرده است، در حالیکه مجموعهی رستاخیز، دورانی بسیار طولانی است و در خود قرآن آمده است که روز رستاخیز و محاسبه اعمال مردم پنجاه هزار سال طول میکشد.[6]
بنابراین دستکم در فرهنگ قرآن واژهی «یوم» الزاماً به مقدار 24 ساعت نیست. علاوه بر این، در کلمات مردم و شعرا و ادیبان و حتی پیشوایان دینی، واژهی روز و یوم به معنای «دوران» (کوتاه یا طولانی) آمده است. چنانکه حضرت علی(ع) میفرماید: «روزگار دو روز است: روزی به سود تو، و روزی به زیان تو».[7]
و کلیم کاشانی اینگونه سروده است:
بد نامی حیات یکی دو روز بیش نبود
آن هم «کلیم» با تو بگویم چسان گذشت
یک روز صرف بستن دل شد به این و آن
روز دگر به کندن دل از این و آن گذشت.[8]
لغتشناسان نیز این وسعت مفهومی را در مورد واژهی روز و یوم بیان داشتهاند. مثلاً راغب اصفهانی میگوید: «یوم گاهی به مقدار زمان بین طلوع و غروب خورشید گفته میشود و گاهی به مدتی از زمان، هر مقدار که باشد».[9]
بنابر این، از مجموع نکات ذکر شده چنین نتیجه میگیریم که خداوند زمین و آسمان را در شش دوران متوالی آفرید، هر چند این دورانها گاهی به میلیونها و حتی میلیاردها سال بالغ شده است، و بین قرآن و یافتههای علمی از این نظر اختلاف و تضادی وجود ندارد. چنانکه اگر واژهی روز در کتاب مقدس را نیز به «دوران» تفسیر نماییم (که قابلیت این تفسیر را دارد) تضادی به وجود نمیآید.[10]
[1]. «هدف از خلقت انسان و جهان»، 1052؛ «خلقت آسمان و زمین در شش روز»، 3199؛ «خلقت زمین، قبل از خلقت آسمان»، 5041؛ «خلقت شش روزه»، 10267.
[2]. این مطلب در هفت آیه قرآن آمده است: اعراف، 54؛ یونس، 3؛ هود، 7؛ فرقان، 59؛ سجده 4؛ ق، 38؛ حدید، 4.
[3]. تنها در آیات 1 – 12 سورهی فصلت، خلقت زمین و تقدیر مواد غذایی روی آنرا چهار روز و خلقت آسمانها را دو روز معین کرده است. برخی از مفسران نیز با توجه به این آیات دورانهای آفرینش را به صورت احتمالی تخمین زدهاند. ر. ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 6، ص 202، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
[4]. کتاب مقدس، سفر پیدایش، باب اول، شماره 1-31.
[5]. ق، 38: «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما فی سِتَّةِ أَیَّامٍ».
[6]. معارج، 4.
[7]. سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، محقق، صبحی صالح، ص 462، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.
[8]. تفسیر نمونه، ج 6، ص 201- 202.
[9]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ج 1، ص 894، دمشق، بیروت، دارالقلم، الدار الشامیة، چاپ اول، 1412ق.
[10]. برای آگاهی بیشتر، ر. ک: رضائی، محمد علی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، ص 105-126.