لطفا صبرکنید
بازدید
8812
8812
آخرین بروزرسانی:
1397/07/13
کد سایت
fa62528
کد بایگانی
76887
نمایه
ساخت صابون، نوره و... در زمان حضرت سلیمان(ع)
اصطلاحات
حضرت سلیمان (ع)
گروه بندی اصطلاحات
سرفصلهای قرآنی|پیامبران
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
در زمان کدام پیامبر، صنایع جدیدی شکل گرفته و رشد یافت؟
پرسش
کدام پیامبر؛ شکر، صابون و گچ را ساخت؟
پاسخ اجمالی
در برخی گزارشهای تفسیری اعلام شده که جنیانی در خدمت سلیمان نبی(ع) بودند، برخی محصولات؛ مانند صابون را تولید میکردند؛ مفسّران در ذیل آیه شریفه «وَ مِنَ الشَّیاطینِ مَنْ یَغُوصُونَ لَهُ وَ یَعْمَلُونَ عَمَلاً دُونَ ذلِک»،[1] و «یَعْمَلُونَ لَهُ ما یَشاءُ مِنْ مَحارِیبَ وَ تَماثِیلَ»،[2] گفتهاند:
یعنى در دریا غواصی میکردند و برای سلیمان جواهر درمیآوردند و نیز کارهاى دیگری مانند: ساختن شهرها، کاخها و اختراع صنایع شگفتآور انجام میدادند.[3] و نیز صنعتهایی پدید میآوردند؛ مانند ساختن حمام، نوره، آسیاب، شیشه و صابون.[4]
همچنین برخی مورّخان نیز گفتهاند اولین کسی که صابون،[5] و نوره[6] را ساخت، حضرت سلیمان بن داود(ع) بود.
یعنى در دریا غواصی میکردند و برای سلیمان جواهر درمیآوردند و نیز کارهاى دیگری مانند: ساختن شهرها، کاخها و اختراع صنایع شگفتآور انجام میدادند.[3] و نیز صنعتهایی پدید میآوردند؛ مانند ساختن حمام، نوره، آسیاب، شیشه و صابون.[4]
همچنین برخی مورّخان نیز گفتهاند اولین کسی که صابون،[5] و نوره[6] را ساخت، حضرت سلیمان بن داود(ع) بود.
[1]. «و گروهى از شیاطین [را نیز مسخّر او قرار دادیم، که در دریا] برایش غوّاصى میکردند و کارهایى غیر از این [نیز] براى او انجام میدادند»؛ انبیاء، 82.
[2]. «آنها هر چه سلیمان میخواست برایش درست میکردند: معبدها، تمثالها»؛ سبأ، 13.
[3]. فیض کاشانی، ملا محسن، الاصفی فی تفسیرالقرآن، ج2، ص: 788، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1418ق؛ بیضاوی، عبدالله بن عمر، انوار التنزیل و اسرار التأویل، ج 4، ص 58، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، 1418ق.
[4]. فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 22، ص 169، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1420ق؛ اندلسی، ابو حیان محمد بن یوسف، البحر المحیط فی التفسیر، ج 7، ص 459، بیروت، دار الفکر، 1420ق.
[5]. ابن قتیبه دینوری، أبو محمد عبد الله بن مسلم، المعارف، ص 554، قاهره، الهیئة المصریة العامة للکتاب، چاپ دوم، 1992م.
[6]. ابن الجوزی، أبوالفرج عبد الرحمن، ص 338، بیروت، شرکة دار الأرقم بن أبی الأرقم، چاپ اول، 1997ق.
نظرات