لطفا صبرکنید
بازدید
32770
32770
آخرین بروزرسانی:
1397/08/19
کد سایت
fa6959
کد بایگانی
6688
نمایه
رشوه و دلایل حرمت آن
طبقه بندی موضوعی
هدیه و رشوه|بیشتر بدانیم
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
آیا رشوه خواری حرام است؟ دلایل آن چیست؟
پرسش
آیا رشوه خواری حرام است؟ آیا به محل و اجتماعی که در آن زندگی میکنیم بستگی دارد؟ در صورت حرام بودن، علت آن چیست؟
پاسخ اجمالی
رشوه، لفظى عربى از ریشه «ر ش و» و به سه صورت: با فتح، ضم و کسر «راء» بهکار رفته است.[1] این کلمه مفرد است و جمع آن «رِشَأٌ» (با کسر راء) است که در فارسى به معناى مُزد میباشد.[2] و در اصطلاح، عبارت است از اینکه کسى با تبانى و پرداخت چیزى، به خواسته خود برسد.[3]
فقهاى عظام، براى بیان حرمت رشوه از چهار دلیل: قرآن کریم، سنّت، اجماع و عقل بهره جستهاند.[4]
1. قرآن کریم
خداوند میفرماید: «و اموال یکدیگر را به باطل [و ناحقّ] در میان خودتان نخورید و اموال را به [عنوان رشوه، به کیسه] حاکمان و قاضیها سرازیر نکنید تا بخشى از اموال مردم را به گناه بخورید، در حالى که خود میدانید [که خلاف میکنید]».[5] علاّمه طباطبایى(ره) در تفسیر این آیه میگوید: «ادلاء (مصدر تُدْلُوا) در چاه کردن دلو براى کشیدن آب است و منظور از آن در آیه مبارکه، رشوه دادن به حاکمان است که کنایه لطیف و زیبایى بر این مطلب است که حکم مورد نظر رشوه دهنده را به منزله آب ته چاه قرار داده که به وسیله دلو رشوه، از آن بیرون کشیده میشود».[6] پس لازمه حرمت دادن رشوه، این است که گرفتن آن نیز حرام باشد.[7]
2. روایات
بسیارى از روایات گرفتن رشوه را از مصادیق کفر دانستهاند؛ مانند این روایات: پیامبر اکرم(ص) فرمود: «از رشوه دورى کنید؛ زیرا این کار کفر است و رشوهخوار بوى بهشت را استشمام نمیکند».[8] امام صادق(ع) نیز در اینباره میفرماید: «و امّا رشوه، اى عمّار! در مورد احکام، کفر به خداى بزرگ و رسول او است».[9]
3. اجماع
دلیل دیگرى که برخی از فقها در اثبات حرمت رشوه به آن استناد کردهاند، اجماع همه فرقههاى اسلامى، اعمّ از شیعه و اهل سنّت است.[10]
4. عقل
رشوه ضررهای زیادی به اجتماع وارد میکند. وقتی کسانی بتوانند با پول به همه خواستههای خود برسند، بی پولان یا کسانی که رشوه را به هر دلیل پرداخت نمیکنند، در رسیدن به حق خود با مشکلات فراوانی روبهرو میشوند. وقتی که مسئولین در قبال انجام کارها به گرفتن رشوه عادت کنند، دیگر برای افرادی که رشوه پرداخت نمیکنند به خوبی انجام وظیفه نمیکنند و نظام اداری به فساد کشیده میشود. به همین علت علمایى چون مقدّس اردبیلى از عقل به عنوان دلیل مستقل بر حرمت رشوه یاد کردهاند؛ چنان که در کتاب «مجمع الفائده والبرهان» آمده است: «علت حرمت رشوه را میتوان از عقل و نقل از حیث قرآن و اجماع مسلمین و سنّت استفاده نمود».[11]
در پایان فتاوای مراجع محترم تقلید را میآوریم:
آیات عظام امام خمینی، بهجت، خامنهاى، صافى، فاضل، مکارم و نورى: پرداخت پول یا اموالى، از سوى مراجعه کننده، به کارمندان ادارهها - که وظیفه ارائه خدمات به مردم را دارند - منجر به فساد ادارهها خواهد شد که از نظر شرعى حرام است. گرفتن آن بر دریافت کننده نیز حرام است و حق تصرف در آنرا ندارد.[12]
آیات عظام تبریزى، سیستانى و وحید: رشوه دادن در غیر باب قضا، براى گرفتن حق جایز است ولى گرفتن آن بر کسى که وظیفهاش ارائه کار و خدمت است، جایز نیست.[13]
در هر حال، پاسخ آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته) درباره این سؤال، به شرح زیر است:
1. رشوه در اصطلاح خاص فقهی مالی است که به قاضی می دهند تا خلاف حق حکم کند. رشوه به معنایی که امروز به کار می رود، مالی است که یک نفر دریافت می کند تا کاری را بر خلاف قانون انجام دهد.
2. گرفتن رشوه در هر دو فرض حرام است اما رشوه دادن برای رسیدن به حق واقعی و یقینی که بر خلاف قوانین نباشد و راهی برای احقاق این حق جز پرداخت رشوه نباشد، اشکال ندارد.
لینک به سایت استفتائات
فقهاى عظام، براى بیان حرمت رشوه از چهار دلیل: قرآن کریم، سنّت، اجماع و عقل بهره جستهاند.[4]
1. قرآن کریم
خداوند میفرماید: «و اموال یکدیگر را به باطل [و ناحقّ] در میان خودتان نخورید و اموال را به [عنوان رشوه، به کیسه] حاکمان و قاضیها سرازیر نکنید تا بخشى از اموال مردم را به گناه بخورید، در حالى که خود میدانید [که خلاف میکنید]».[5] علاّمه طباطبایى(ره) در تفسیر این آیه میگوید: «ادلاء (مصدر تُدْلُوا) در چاه کردن دلو براى کشیدن آب است و منظور از آن در آیه مبارکه، رشوه دادن به حاکمان است که کنایه لطیف و زیبایى بر این مطلب است که حکم مورد نظر رشوه دهنده را به منزله آب ته چاه قرار داده که به وسیله دلو رشوه، از آن بیرون کشیده میشود».[6] پس لازمه حرمت دادن رشوه، این است که گرفتن آن نیز حرام باشد.[7]
2. روایات
بسیارى از روایات گرفتن رشوه را از مصادیق کفر دانستهاند؛ مانند این روایات: پیامبر اکرم(ص) فرمود: «از رشوه دورى کنید؛ زیرا این کار کفر است و رشوهخوار بوى بهشت را استشمام نمیکند».[8] امام صادق(ع) نیز در اینباره میفرماید: «و امّا رشوه، اى عمّار! در مورد احکام، کفر به خداى بزرگ و رسول او است».[9]
3. اجماع
دلیل دیگرى که برخی از فقها در اثبات حرمت رشوه به آن استناد کردهاند، اجماع همه فرقههاى اسلامى، اعمّ از شیعه و اهل سنّت است.[10]
4. عقل
رشوه ضررهای زیادی به اجتماع وارد میکند. وقتی کسانی بتوانند با پول به همه خواستههای خود برسند، بی پولان یا کسانی که رشوه را به هر دلیل پرداخت نمیکنند، در رسیدن به حق خود با مشکلات فراوانی روبهرو میشوند. وقتی که مسئولین در قبال انجام کارها به گرفتن رشوه عادت کنند، دیگر برای افرادی که رشوه پرداخت نمیکنند به خوبی انجام وظیفه نمیکنند و نظام اداری به فساد کشیده میشود. به همین علت علمایى چون مقدّس اردبیلى از عقل به عنوان دلیل مستقل بر حرمت رشوه یاد کردهاند؛ چنان که در کتاب «مجمع الفائده والبرهان» آمده است: «علت حرمت رشوه را میتوان از عقل و نقل از حیث قرآن و اجماع مسلمین و سنّت استفاده نمود».[11]
در پایان فتاوای مراجع محترم تقلید را میآوریم:
آیات عظام امام خمینی، بهجت، خامنهاى، صافى، فاضل، مکارم و نورى: پرداخت پول یا اموالى، از سوى مراجعه کننده، به کارمندان ادارهها - که وظیفه ارائه خدمات به مردم را دارند - منجر به فساد ادارهها خواهد شد که از نظر شرعى حرام است. گرفتن آن بر دریافت کننده نیز حرام است و حق تصرف در آنرا ندارد.[12]
آیات عظام تبریزى، سیستانى و وحید: رشوه دادن در غیر باب قضا، براى گرفتن حق جایز است ولى گرفتن آن بر کسى که وظیفهاش ارائه کار و خدمت است، جایز نیست.[13]
در هر حال، پاسخ آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته) درباره این سؤال، به شرح زیر است:
1. رشوه در اصطلاح خاص فقهی مالی است که به قاضی می دهند تا خلاف حق حکم کند. رشوه به معنایی که امروز به کار می رود، مالی است که یک نفر دریافت می کند تا کاری را بر خلاف قانون انجام دهد.
2. گرفتن رشوه در هر دو فرض حرام است اما رشوه دادن برای رسیدن به حق واقعی و یقینی که بر خلاف قوانین نباشد و راهی برای احقاق این حق جز پرداخت رشوه نباشد، اشکال ندارد.
لینک به سایت استفتائات
[1]. ر.ک: ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 14، ص 322، دار صادر، بیروت، چاپ سوم، 1414ق؛ واسطی زبیدی، محب الدین سید محمد مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، ج 19، ص 461، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، چاپ اول، 1414ق.
[2]. طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، ج 1، ص 184، تهران، کتابفروشی مرتضوی، چاپ سوم، 1375ش.
[3]. ابن اثیر جزری، مبارک بن محمد، النهایة فی غریب الحدیث و الأثر، ج 2، ص 226، قم، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، چاپ اول، 1367ش.
[4]. ر.ک: موسوی خویی، سید ابو القاسم، مصباح الفقاهة، مقرر، توحیدى، محمد على، ج 1، ص 263 – 265.
[5]. بقره، 188.
[6]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 2، ص 52، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق.
[7]. مصباح الفقاهة، ج 1، ص 264.
[8]. شعیری، محمد بن محمد، جامع الاخبار، ص 156، نجف، مطبعة حیدریة، چاپ اول، بیتا.
[9]. شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج 17، ص 95، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1409ق.
[10]. مصباح الفقاهة، ج 1، ص 263.
[11]. اردبیلى، احمد بن محمد، مجمع الفائدة و البرهان فی شرح إرشاد الأذهان، ج 12، ص 49، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1403ق.
[12]. موسوی خمینی، سید روح اللّه، تحریر الوسیله، ج 2، ص 406، قم، مؤسسه مطبوعات دار العلم، چاپ اول؛ فاضل لنکرانی، محمد، جامع المسائل، ج 1، ص 241، قم، انتشارات امیر قلم، چاپ یازدهم؛ مکارم شیرازی، ناصر، استفتاءات جدید، ج 2، ص 216، قم، انتشارات مدرسه امام على بن ابیطالب(ع)، چاپ دوم، 1427ق؛ صافى گلپایگانی، لطف الله، جامع الاحکام، ج 2، ص 111، قم، انتشارات حضرت معصومه(س)، چاپ چهارم، 1417ق؛ حسینی خامنهاى، سید علی، اجوبة الاستفتاءات، ص 273 – 274، قم، دفتر معظم له، چاپ اول، 1424ق؛ بهجت، محمد تقى، رساله توضیح المسائل، ضمائم، ص 3، قم، انتشارات شفق، چاپ نود و دوم، 1428ق.
[13]. تبریزى، جواد بن على، استفتاءات جدید، ج 2، ص 271، قم، چاپ اول؛ وحید خراسانی، حسین، منهاج الصالحین، ج 3، ص 15، قم، مدرسه امام باقر(ع)، چاپ پنجم، 1428ق؛ سایت آیت الله سیستانى، سؤال و جواب، رشوه، به نشانی: http://www.sistani.org/persian/qa/0924/
ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات