جستجوی پیشرفته
بازدید
5882
آخرین بروزرسانی: 1395/11/05
 
کد سایت fa75728 کد بایگانی 92534 نمایه تمایز بین مفهوم وجود و حقیقت وجود
طبقه بندی موضوعی وجوب
گروه بندی اصطلاحات سرفصل‌های قرآنی
خلاصه پرسش
چگونه می‌توان ثابت کرد که «وجود» تنها یک «مفهوم ذهنی» نیست؟ و حقیقتی در خارج است که خودش وجود است و به آن واجب الوجود می‌گوییم؟
پرسش
با سلام؛ چگونه می‌توان ثابت کرد که وجود فقط یک مفهوم ذهنی نیست و حقیقتی در خارج دارد که خودش وجود است و به آن واجب الوجود می‌گوییم؟ آیا ممکن است یک مفهوم در ذهن باشد، ولی آن مفهوم مصداق نداشته باشد! یا این‌که یک مفهوم در ذهن، در خارج مصداق داشته باشد، ولی مفهوم ذهنی گسترده‌تر از مصداق باشد. مثلاً ما یک مفهومی از جرم در ذهنمان داریم که مصداق آن در خارج ماده است، ولی چون جرم کمیتی مقداری است ما می‌توانیم در ذهن مقدار بیشتر ماده از آنچه در خارج است تصور کنیم. حال با این وجود چطور ما می‌توانیم ثابت کنیم که وجود هیچ‌گاه از واجب الوجود جدا نمی‌شود و واجب الوجود نامحدود است؛ چون وجود هم مثل جرم مقداری است و ممکن است ما در ذهن بیش از آنچه واجب الوجود دارد تصور کنیم، در حالی‌که برای اثبات نامحدود بودن خدا باید اول ثابت کنیم که مفهوم ذهنی ما از وجود، نمی‌تواند گسترده‌تر از مصداق خارجی آن باشد.
پاسخ اجمالی
به نظر می‌رسد در حل این مشکل باید به دو نکته توجه داشت:
1. این‌که بین «مفهوم وجود» و بین «حقیقت عینی وجود» تفاوت و تمایز وجود دارد.[1] حکیمان بر این باورند که «مفهوم وجود» یک امر انتزاعی است؛ و به اصطلاح مفهوم ثانی فلسفی است،[2] که مابازاء ندارد، ولی منشأ انتزاع دارد. اما «حقیقت وجود» از سنخ مفهوم نیست، نه مفهوم اول فلسفی است و نه مفهوم ثانی؛ زیرا اساساً حقیقت وجود همان نفس خارجیت و عین خارجی بودن است، محال است خارج با حفظ وصف خارجیت به ذهن بیاید. درک حقیقت وجود با علم حضوری و شهودی ممکن است، نه با علم حصولی.[3]
2. این‌که محکی مفهوم وجود، اصل ذات و هویت شیء است، نه یک ویژگی هویت خارجی.[4] بنابراین، در این پرسش اولاً: بین «حقیقت وجود» و «مفهوم وجود» خلط شده است. ادله و دلایل اثبات وجود خداوند، یک امر انتزاعی و ذهنی و مفهوم وجود را برای خداوند اثبات نمی‌‌کنند؛ بلکه به دنبال تنبّه دادن به واقعیت خارجی و حقیقت وجود خداوند هستند.[5]
ثانیاً: مفهوم وجود همسان با دیگر مفاهیم دانسته شده است؛ در حالی‌که تشبیه مفهوم وجود به مفاهیمی مانند کمیت و مقدار صحیح نیست؛ زیرا کمیت و مقدار از مفاهیم ماهوی و اولی هستند که هم مابازاء خارجی دارند و هم منشأ انتزاع؛[6] مفاهیم ماهوی از ویژگی «تعینی» یعنی معین، خاص و محدود بودنِ وجودات خارجی انتزاع شده‌‌اند؛[7] اما مفهوم وجود فقط منشأ انتزاع دارد و ما بازاء خارجی ندارد؛ و از ذات هویت شیء انتزاع می‌شود، نه از یک ویژگی خاص موجود.
 

[1]. ر. ک: یزدان پناه، سید یدالله، مبانی و اصول عرفان نظری، ص 156 و 157، قم، مؤسسه امام خمینی، چاپ سوم، 1391ش.
[4]. مبانی و اصول عرفان نظری، ص 157.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها