لطفا صبرکنید
27434
- اشتراک گذاری
این که کسی به صورت استقلال و بدون نیاز به خداوند بتواند چنین کاری را انجام دهد با توحید افعالی (توحید در خالقیت) خداوند منافات دارد چون مرگ و زندگی تنها به دست خداوند است.
اما اگر کسی با اذن الاهی بخواهد چنین کاری را انجام دهد چنین کاری ممکن خواهد بود و هیچ گونه منع عقلی در این مورد وجود ندارد.
خداوند در قرآن از زبان حضرت عیسی (ع) می فرماید:
و کور مادرزاد و پیس را بهبود مىبخشم و مردگان را به اراده خداوند زنده مىکنم.
بر این اساس هیج مسلمانی در اثبات و وقوع آن تردیدی ندارد.
و چون مقام پیامبر خاتم (ص) از مقام پیامبران دیگر از جمله عیسی (ع) بالاتر است و به نص قرآن، علی (ع) نفس پیامبر است، چه استبعادی دارد که پیامبر اکرم (ص) و علی (ع) نیز بتوانند کاری که حضرت عیسی (ع) می توانست انجام دهد، انجام دهند.
برای رسیدن به پاسخی جامع و متقن، این پرسش را در سه بخش بررسی نموده سپس به پاسخ آن می پردازیم.
1. بحث در ثبوت و امکان ذاتی
اساساً آیا ممکن است یک نفر که خودش مخلوق است و روزی مزه مرگ را می چشد، شخص مرده ای را زنده کند؟
2. بحث در اثبات و وقوع خارجی
بر فرض امکان ثبوتی آن آیا چنین چیزی در خارج اتفاق افتاده است؟
3. آیا علی (ع) می تواند مرده ای را زنده نماید؟
امکان زنده کردن مردگان در مقام ثبوت
این مطلب از دو جهت قابل بحث است
الف. این که کسی به صورت استقلال و بدون نیاز به خداوند بتواند چنین کاری را انجام دهد که این با توحید افعالی (توحید در خالقیت) خداوند منافات دارد.[1]
در باب توحید افعالى این دو صفت (زنده کردن و میراندن) از صفات دهگانه ای است که ویژه خداوند است که عبارت است از: خلق، رزق، احیاء، اماته، غنى، فقر، عزت، ذلت، صحت، مرض.[2]
بر این اساس مرگ و زندگی تنها به دست خداوند است.[3]
ب. اما اگر کسی با اذن الاهی و استفاضه از فیض ربوبی بخواهد چنین کاری را انجام دهد با توجه به این که قدرت خداوند بی انتها است تا زمانی که آن امر محال نباشد چنین کاری ممکن خواهد بود و هیچ گونه منع عقلی در این مورد وجود ندارد در این مورد هم، فاعل حقیقی خداوند است و این شخص تنها نقش واسطه را بازی می کند مثل نقش عزرائیل در گرفتن جان افراد که در حقیقت مرگ نیز مانند حیات به دست خدا است.
زنده کردن مردگان در مقام اثبات
بی گمان بهترین گواه بر این که امری قابل تحقق است این است که ببینیم آن شیء در بیرون وجود پیدا نموده است؛ چون گفته اند: "أدل الدلیل على إمکان شیء وقوعه". در بحث ما نیز اگر ببینیم کسی از بندگان خداوند اقدام به این کارها نموده پس تردیدی برای کسی در این رابطه باقی نخواهد ماند.
خداوند در قرآن در مورد حضرت عیسی (ع) می فرماید: و فرستادهاى به سوى بنى اسرائیل (قرار مىدهد که به آنان مىگوید) که من نشانهاى براى شما از جانب پروردگارتان آوردهام، من از گل براى شما چیزى به صورت پرنده مىسازم، پس در آن مىدمم که به اراده خداوند پرندهاى مىگردد، و کور مادرزاد و پیس را بهبود مىبخشم و مردگان را به اراده خداوند زنده مىکنم، و شما را از آن چه مىخورید و آن چه در خانههایتان ذخیره مىکنید خبر مىدهم. حقاً که در این نشانهاى (از توحید و علم و قدرت خدا و نبوت من) است براى شما اگر مؤمن باشید.[4] بر این اساس هیج مسلمانی در اثبات و وقوع آن تردیدی ندارد.
اما این که آیا علی (ع) می تواند مرده ای را زنده نماید؟
بنابر آن چه که از قرآن در سوره آل عمران، 49 و مائده، 110 در بالا نقل کردیم، تحقیقاً حضرت عیسی (ع) چنین کاری را انجام داده است و از طرفی هم تردیدی نیست که مقام پیامبر خاتم (ص) از مقام پیامبران دیگر بالاتر است[5] و به نص قرآن علی (ع) نفس پیامبر است[6] از این رو اگر چیزی که حضرت عیسی (ع) می تواند انجام دهد چه استبعادی دارد که پیامبر اکرم (ص) و علی (ع) نیز بتوانند آن را انجام دهند؟!، البته باید توجه داشت که این صرف امکان است و معنایش این نیست که آن را انجام داده اند و انجام ندادن چیزی هم دلیل بر عدم توانایی نسبت به آن نیست؛ مثلاً اگر حضرت عیسی (ع) عصایی را به مار تبدیل نکرد معنایش این نیست که آن حضرت چنین توانایی را ندارد.
بنابراین؛ چه اشکالی دارد، ولیی از اولیاء خداوند مانند امام علی(ع) بتواند مردگان را زنده کند؟
[1] واقعه، 58.
[2] طیب، سید عبد الحسین، أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج 6، ص 326، ناشر: انتشارات اسلام، تهران، چاپ دوم، 1378 ش.
[3] شعراء، 81.
[4] آل عمران، 49؛ مائده 110.
[5] طبرسی، فضل بن الحسن، ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 101، ناشر: انتشارات فراهانى، تهران، چاپ اول، 1360 ش.
[6] آل عمران، 61، پس هر کس با تو درباره او (عیساى مسیح علیه السّلام) پس از آنکه تو را علم آمده محاجّه و ستیز کند، بگو: بیایید ما پسرانمان را و شما پسرانتان را و ما زنانمان را و شما زنانتان را و ما خودمان را و شما خودتان را (کسانى را که مانند جان ماست) فرا خوانیم، آن گاه به یکدیگر نفرین کنیم، پس لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم. (پیامبر در این قصه حسنین را به عنوان ابناء و فاطمه را به عنوان نساء و على را به عنوان نفس خود به مباهله آورد و کفار تسلیم شدند).