لطفا صبرکنید
164178
- اشتراک گذاری
این پرسش از دو بخش تشکیل شده است:
1. درباره پدر حضرت ابراهیم
2. درباره تمام پیامبران
در موضوع پرسش اول دو دیدگاه وجود دارد.
1.عده ای از اهل سنت معتقدند پدر آن حضرت بت پرست و نام او نیز آزر بود.
2. گروهی دیگر از اهل سنت و همه شیعیان بر آنند که پدر و مادر و اجداد و جدات هیچ یک از پیامبران و از آن جمله پدر حضرت ابراهیم مشرک و بت پرست نبوده، بلکه همه آنان موحد و خداپرست بودند و نام پدر آن حضرت نیز تارخ بوده است.
در چهار آیه از قرآن از آزر تعبیر به أب شده است که بر اساس نشانه ها و شواهدی که در این جا به آن اشاره می کنیم روشن خواهد شد که، منظور از "أب" در این آیات پدر نبوده، بلکه عموی آن حضرت بوده است.بر اساس روایاتی که از پیامبر (ص) نقل شده است اجداد پیامبر (ص) تا حضرت آدم همه موحد بودند. پیامبر (ص) اسلام در این باره فرمود: دائماً از صلب های پاک به رحم های پاک انتقال پیدا می کردم. مطابق حدیث مذکور پدر حضرت ابراهیم نمی تواند مشرک باشد؛ از این رو معنای أب در این آیه ها در معنایی غیر از پدر (عمو یا پدر زن یا ...) باید حمل شود.
در آیه ای دیگر کلمه (أب- پدر) بر جد و عمو و پدر واقعى اطلاق شده؛ از این رو اگر گفته شود "آزر" که در قرآن از آن تعبیر به "أب" شده، منظور عموی پیامبر است، مطابق فرهنگ تعبیرات قرآن این تعبیر ادعای بدون دلیل نیست.
روایات ما پدر حقیقى ابراهیم (ع) را " تارخ" معرفى کرده و تورات نیز آن را تأیید نموده است. اما این که آیا هر پیامبری باید از نسل پاک باشد؟ در روایات از رسول خدا (ص) وارد شده: هیچ یک از پدران و مادران من، با زنا هم دیگر را ملاقات نکردند.
گرچه این روایت پیامبر اسلام (ص) و اجداد آن حضرت را شامل می شود، اما از آن جایی که ظاهراً ملاک و معیار طهارت والدین همه پیامبران یکی است؛ از این رو از باب تنقیح مناط این حکم را می توانیم به سایر پیامبران نیز سرایت دهیم.
این پرسش از دو بخش تشکیل شده است:
1. درباره پدر حضرت ابراهیم
2. درباره تمام پیامبران
در موضوع پرسش اول دو دیدگاه وجود دارد.
1. عده ای از اهل سنت معتقدند پدر آن حضرت بت پرست و نام او نیز آزر بود.
2. گروهی دیگر از اهل سنت و همه شیعیان بر آنند که پدر و مادر و اجداد و جدات هیچ یک از پیامبران و از آن جمله پدر حضرت ابراهیم مشرک و بت پرست نبوده، بلکه همه آنان موحد و خداپرست بودند و نام پدر آن حضرت نیز تارخ بوده است.
شاید سرچشمه این اختلاف آیاتی باشد که در این باره در قرآن وجود دارد؛ زیرا در قرآن از شخصی به نام آزر تعبیر به أب شده است که معمولاً (بدون قرینه) به معنای پدر استعمال می شود؛ از این رو لازم است این آیات را بیان نموده سپس با بررسی و تحلیل آنها به پاسخ سؤال بپردازیم.
در چهار آیه از قرآن از آزر تعبیر به أب شده است.
الف. "و استغفار ابراهیم براى پدرش [عمویش آزر]، فقط به خاطر وعدهاى بود که به او داده بود (تا وى را به سوى ایمان جذب کند) امّا هنگامى که براى او روشن شد که وى دشمن خدا است، از او بیزارى جست به یقین، ابراهیم مهربان و بردبار بود".[1]
ب. " (به خاطر بیاورید) هنگامى را که ابراهیم به پدرش [عمویش] "آزر" گفت: "آیا بت هایى را معبودان خود انتخاب مىکنى؟! من، تو و قوم تو را در گمراهى آشکارى مىبینم".[2]
ج. " و به خاطر بیاور هنگامى را که ابراهیم به پدرش [عمویش آزر] و قومش گفت: «من از آن چه شما مىپرستید بیزارم".[3]
د. " جز آن سخن ابراهیم که به پدرش [عمویش آزر] گفت (و وعده داد) که براى تو آمرزش طلب مىکنم، و در عین حال در برابر خداوند براى تو مالک چیزى نیستم (و اختیارى ندارم)".[4]
در آیه اول خداوند پدر حضرت ابراهیم را دشمن خود معرفی می کند که ابراهیم از او برائت جسته است، و در آیه دوم از آن حضرت نقل شده که آزر را در گمراهی آشکار می بیند. در آیه سوم نیز آن حضرت می فرماید من از آن چه شما مىپرستید بیزارم. اما در آیه چهارم به آزر گفت (و وعده داد) که براى تو آمرزش طلب مىکنم، امّا با توجه به آیه اول که در همین موضوع است خداوند می فرماید: هنگامى که براى او روشن شد که وى دشمن خدا است، از او بیزارى جست.
منظور از أب
بر اساس نشانه ها و شواهدی که در ذیل بیان می کنیم روشن می شود که، منظور از "أب" در این آیات پدر نبوده، بلکه عموی آن حضرت بوده است.
روایاتی که از پیامبر (ص) از طریق شیعه و سنی نقل شده که اجداد پیامبر (ص) تا حضرت آدم همه موحد بودند.[5]
راویان شیعه و سنی نقل کرده اند که پیامبر (ص) فرمود: "لم أزل أنقل من أصلاب الطاهرین إلی أرحام المطهرات"؛ دائما از صلب های پاک به رحم های پاک انتقال پیدا می کردم. [6]
و در حدیثی دیگر فرمود: "لم یزل ینقلنى اللَّه من اصلاب الطاهرین الى ارحام المطهرات حتى اخرجنى فى عالمکم هذا لم یدنسنى بدنس الجاهلیة"؛ همواره خداوند مرا از صلب پدران پاک به رحم مادران پاک منتقل مىساخت، و هرگز مرا به آلودگی هاى دوران جاهلیت آلوده نساخت. [7]
بدیهی است هنگامی که پیامبر اسلام از نسل حضرت اسماعیل و ابراهیم (ع) است به طور طبیعی پدر حضرت ابراهیم از اجداد پیامبر ما محسوب می شود که مطابق حدیث مذکور نمی تواند مشرک باشد؛ از این رو معنای أب در این آیه شریفه نمی تواند "پدر" باشد، بلکه به معنای دیگری که معمولاً عرب در آن معانی به کار می برد (عمو یا پدر زن یا ...) باید حمل شود.
2. خداوند در قرآن اسماعیل را با وجود این که عموی حضرت یعقوب است به عنوان پدر ایشان معرفی می کند: "آیا هنگامى که مرگ یعقوب فرا رسید، شما حاضر بودید؟! در آن هنگام که به فرزندان خود گفت: پس از من، چه چیز را مىپرستید؟ گفتند: خداى تو، و خداى پدرانت، ابراهیم و اسماعیل و اسحاق، خداوند یکتا را، و ما در برابر او تسلیم هستیم".[8]
در این آیه کلمه (أب- پدر) بر جد و عمو و پدر واقعى اطلاق شده؛ از این رو اگر گفته شود "آزر" که در قرآن از آن تعبیر به "أب" شده، منظور عموی پیامبر است، مطابق فرهنگ تعبیرات قرآن این تعبیر ادعای بدون دلیل نیست 3. پدر حقیقى ابراهیم (ع) شخص دیگرى غیر از آزر بوده است، اما قرآن از او اسم نبرده، بلکه روایات ما اسم او را "تارخ" معرفى کرده و تورات نیز آن را تأیید نموده است.[9] ام سلمه همسر گرامی پیامبر (ص) می گوید: از پیامبر (ص) شنیدم که فرمود: "...عدنان هوأد بن أدد بن الیسع بن الهمیسع بن سلامان بن نبت بن حمل بن قیدار بن إسماعیل بن إبراهیم (ع) بن تارخ بن تاخور بن ساروخ بن أرعواء بن فالغ بن عابر و هو هودع بن شالخ بن أرفخشد بن سام بن نوح (ع) بن لمک بن متوشلخ بن أخنوخ و یقال أخنوخ و هو إدریس بن یارد بن مهلائیل بن قینان بن أنوش بن شیث بن آدم (ع) أبی البشر".[10] بنابر این، پدر ابراهیم تارخ و آزر عموی او است.[11]
بی گمان مشرکان و بت پرستان دشمنان خداوند محسوب می شوند و بر هر مسلمانی واحب است که از دشمنان خدا برائت جوید نه این که نسبت به آنها ملاطفت و عطوفت به خرج دهد، از این رو می بینیم که ابراهیم بعد از آن که برایش روشن شد که عمویش دشمن خداوند است، از او برائت جست، خداوند از ابراهیم خلیل الله چنین نقل می کند: "فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ"؛ امّا هنگامى که براى او روشن شد که وى دشمن خداست، از او بیزارى جست.[12]
اما این که آیا هر پیامبری باید از نسل پاک باشد؟
سیوطی در الدرالمنثور در ذیل آیه "لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ"،[13] می گوید: ابو نعیم در کتاب دلائل از ابن عباس روایت کرده است، رسول خدا (ص) فرموده: هیچ یک از پدران و مادران من، با زنا هم دیگر را ملاقات نکردند، و خداوند لا یزال مرا از پشت پدرانى پاک به رحم مادرانى پاک و رحم هایى مصفا و مهذب منتقل مىکرد، و هر کجا که از یک پدر فرزندانى وجود مىآمد، من به پشت آن فرزند منتقل مىشدم که از همه پاک تر و بهتر بود.[14]
گرچه این روایت پیامبر اسلام (ص) و اجداد آن حضرت را شامل می شود، اما از آن جایی که ظاهراً ملاک و معیار طهارت والدین همه پیامبران یکی است؛ از این رو از باب تنقیح مناط این حکم را می توانیم به سایر پیامبران نیز سرایت دهیم.
خلاصه آن که، تعداد زیادی از آیات، روایات وارده از طریق اهل سنت و شیعه، همچنین عقل و اجماع، بر طهارت روحی و موحد بودن والدین حضرت ابراهیم (ع) وجود دارد که ما در متن این نوشتار به آنها استناد کردیم.
به اعتقاد ما نه تنها شیعیان، بلکه بسیاری از برادران اهل سنت بر این باورند که پدر و مادر و اجداد همه پیامبران و حضرت ابراهیم (ع) تا حضرت آدم هیچ یک به شرک آلوده نشدند، آنان موحدانی خداپرست به شمار می رفتند و آنها نیز از طریق نکاح متولد شده اند.
[1] توبه، آیه 114.
[2] انعام، 74.
[3] زخرف، 26.
[4] ممتحنه، 4.
[5] آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القران، على عبدالبارى عطیة، ج 7، ص 388، ناشر دارالکتب العلمیه، چاپ بیروت، سال 1415 ق، چاپ اول؛ اندلسی، ابو حیان محمد بن یوسف، بن حیّان، تفسیر البحر المحیط فی التفسیر، ج 8، ص 439 البحر المحیط، سایت التفاسیر، http://www.altafsir.com (المکتبة الشاملة)؛ رازی، ابو عبد الله فخر الدین محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 6، ص 337، ناشر دار احیاء التراث العربى، چاپ بیروت، سال 1420 ق، چاپ سوم ؛ ابن عادل، تفسیر اللباب، ج7، ص9، سایت التفاسیر، http://www.altafsir.com (المکتبة الشاملة).
[6] آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القران، ج 7، ص 388؛ اندلسی، ابو حیان محمد بن یوسف، البحر المحیط فی التفسیر، ج 8، ص 439؛ رازی، ابو عبد الله فخر الدین محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 6، ص 337؛ ابن عادل، تفسیر اللباب، ج 7، ص 9 و ... (جالب توجه این که آلوسی سخن فخر رازی را که می گوید این قول به شیعه اختصاص دارد، حمل بر کمی تتبع می داند).
[7] این روایت را بسیارى از مفسران شیعه و اهل تسنن مانند مرحوم طبرسى در مجمع البیان و نیشابورى در تفسیر غرائب القرآن و فخر رازى در تفسیر کبیر و آلوسى در تفسیر روح المعانى نقل کردهاند.
[8] سوره بقره، آیه 133.
[9] بیهقی، دلائل النبوة، ج 1، ص 103، سایت جامع الاحادیث، http://www.alsunnah.com (المکتبة الشاملة).
؛ بیهقی، شعب الإیمان، ج 3، ص 428، سایت جامع الحدیث، http://www.alsunnah.com (المکتبة الشاملة).
[10] طبرسی، فضل بن حسن، إعلام الورى بأعلام الهدى، ص 6.
[11] کلینی، روضه کافى، ترجمه کمرهاى، ج 2، ص 327، چاپ دار الکتب الاسلامیة، تهران، سال 1365 هـ ش.
[12] توبه، آیه 114.
[13] توبه، آیه 128؛ قطعاً، براى شما پیامبرى از خودتان آمد که بر او دشوار است شما در رنج بیفتید، به [هدایت] شما حریص، و نسبت به مؤمنان، دلسوز مهربان است.
[14] سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج 3، ص 294، ناشر کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، قم، 1404 هـ ق.