لطفا صبرکنید
بازدید
64117
64117
آخرین بروزرسانی:
1402/08/06
کد سایت
fa85086
کد بایگانی
102758
نمایه
«خیر الأمور أوسطها»
طبقه بندی موضوعی
حدیث|فضایل اخلاقی
اصطلاحات
سبیل ، سبیل الله
گروه بندی اصطلاحات
سرفصلهای قرآنی
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
آیا «خیر الأمور أوسطها» حدیث وارده از معصوم(ع) است و چه ارتباطی با واژه قرآنی «قصد السبیل» دارد؟
پرسش
سلام؛ آیا «خیر الأمور أوسطها» حدیث وارده از معصومین(ع) است؟
پاسخ اجمالی
دین اسلام، دین اعتدال، میانهروی و دوری از افراط و تفریط است. اسلام تلاش میکند با برنامههای متعدد پیروان خویش را در راه راست و خط اعتدال نگهدارد و با افراط و تفریط در هر کاری مخالف است و آنرا برای زندگی دنیوی و اخروی و فردی و اجتماعی مسلمانان مضر میداند.
در این موضوع، آیات[1] و روایات فراوانی در آموزههای اسلام مشاهده میشود، و روایات وارده از پیامبر اسلام(ص) و ائمه(ع) بویژه بر این مسئله تأکید دارند.
از پیامبر(ص) روایت شده است، بهترین هر چیز و هر کار، حدّ میانه آن است: «خیر الأمور أوساطها».[2]
همچنین گزارش شده است هنگامی که هارون الرشید در سفر حج به نزدیکی شهر مدینه رسید، بزرگان شهر به استقبال وی آمدند که در پیشاپیش آنها امام موساى کاظم(ع) سوار بر قاطر بود. ربیع به امام گفت: این چه مرکبی است که سوار شدهای و به استقبال هارون آمدهای؟! با این مرکب اگر بخواهی به فردی برسی، به او نخواهی رسید و اگر بخواهی از فردی بگریزی، قدرت آنرا نخواهی داشت! امام فرمود: این مرکب از تکبر اسبهاى تیزرو پایینتر، و از خواری الاغهای کندرو بالاتر است، و خیر الامور اوسطها.[3]
موضوع حد وسط البته در حدیث قدسى هم آمده است: «اى داود خالى کن براى من خانهاى که در آن، جا بگیرم. همانا براى خدا در دوران روزگارتان نسیمهایی است، آنها را کمین کنید؛ خوشبخت کسى است که به غیر خودش پند داده شود، اگر کسى در سرانجام کارها بنگرد از مصیبتها به سلامت عبور کند. نه بخل و نه اسراف، نه بخل و نه نابود کردن؛ بهترین کارها میانهى آنها است.»[4]
امام علی(ع) نیز در پندهای خود چنین میفرماید: با صبر باید به مبارزه روزگار رفت. جزع و ناراحتى یک نوع محرومیت است؛ عدالت خوشایند است و هواپرستى ستم دورى کیفر عشق؛ بخل پوششى است براى فقر؛ اطمینان به شخص ملول مکن؛ کندن کوهها سادهتر از ایجاد محبت در دلهایى است که از هم تنفر دارند؛ پیرو هواى نفس گمراه است؛ شجاعت یک ساعت صبر است؛ بهترین امور حد وسط است.[5]
موضوع حد وسط و میانهروی در روایات البته با عنوان «قصد السبیل» نیز آمده است: «قال النّبىّ ص فی القلب نور لا یضیء إلّا فی اتّباع الحقّ و قصد السّبیل، و هو من نور الانبیاء مودّع فی قلوب المؤمنین»؛[6] پیامبر(ص) فرمود: در دل مؤمن نورى است که نیست روشنایى آن نور، مگر در متابعت کردن حقّ و اجتناب نمودن از باطل و اختیار کردن وسط در جمیع امور، و دورى کردن از طرف افراط و تفریط، و این نور، نور پیامبران است که خداوند عالم، آن نور را در دلهاى مؤمنان امانت گذاشته است.
البته حد وسط هر چیز، نسبت به همان چیز مقایسه میگردد، ولی باید دانست که در امور مادی میتوان حد وسط مناسب تعیین کرد، اما در رابطه با خدای متعال و لقای او که اول و آخر ندارد، حد وسط هم ندارد:
در این موضوع، آیات[1] و روایات فراوانی در آموزههای اسلام مشاهده میشود، و روایات وارده از پیامبر اسلام(ص) و ائمه(ع) بویژه بر این مسئله تأکید دارند.
از پیامبر(ص) روایت شده است، بهترین هر چیز و هر کار، حدّ میانه آن است: «خیر الأمور أوساطها».[2]
همچنین گزارش شده است هنگامی که هارون الرشید در سفر حج به نزدیکی شهر مدینه رسید، بزرگان شهر به استقبال وی آمدند که در پیشاپیش آنها امام موساى کاظم(ع) سوار بر قاطر بود. ربیع به امام گفت: این چه مرکبی است که سوار شدهای و به استقبال هارون آمدهای؟! با این مرکب اگر بخواهی به فردی برسی، به او نخواهی رسید و اگر بخواهی از فردی بگریزی، قدرت آنرا نخواهی داشت! امام فرمود: این مرکب از تکبر اسبهاى تیزرو پایینتر، و از خواری الاغهای کندرو بالاتر است، و خیر الامور اوسطها.[3]
موضوع حد وسط البته در حدیث قدسى هم آمده است: «اى داود خالى کن براى من خانهاى که در آن، جا بگیرم. همانا براى خدا در دوران روزگارتان نسیمهایی است، آنها را کمین کنید؛ خوشبخت کسى است که به غیر خودش پند داده شود، اگر کسى در سرانجام کارها بنگرد از مصیبتها به سلامت عبور کند. نه بخل و نه اسراف، نه بخل و نه نابود کردن؛ بهترین کارها میانهى آنها است.»[4]
امام علی(ع) نیز در پندهای خود چنین میفرماید: با صبر باید به مبارزه روزگار رفت. جزع و ناراحتى یک نوع محرومیت است؛ عدالت خوشایند است و هواپرستى ستم دورى کیفر عشق؛ بخل پوششى است براى فقر؛ اطمینان به شخص ملول مکن؛ کندن کوهها سادهتر از ایجاد محبت در دلهایى است که از هم تنفر دارند؛ پیرو هواى نفس گمراه است؛ شجاعت یک ساعت صبر است؛ بهترین امور حد وسط است.[5]
موضوع حد وسط و میانهروی در روایات البته با عنوان «قصد السبیل» نیز آمده است: «قال النّبىّ ص فی القلب نور لا یضیء إلّا فی اتّباع الحقّ و قصد السّبیل، و هو من نور الانبیاء مودّع فی قلوب المؤمنین»؛[6] پیامبر(ص) فرمود: در دل مؤمن نورى است که نیست روشنایى آن نور، مگر در متابعت کردن حقّ و اجتناب نمودن از باطل و اختیار کردن وسط در جمیع امور، و دورى کردن از طرف افراط و تفریط، و این نور، نور پیامبران است که خداوند عالم، آن نور را در دلهاى مؤمنان امانت گذاشته است.
البته حد وسط هر چیز، نسبت به همان چیز مقایسه میگردد، ولی باید دانست که در امور مادی میتوان حد وسط مناسب تعیین کرد، اما در رابطه با خدای متعال و لقای او که اول و آخر ندارد، حد وسط هم ندارد:
[1]. مانند آیات 29 و 110 سوره اسراء.
[2]. صافی، محمود بن عبد الرحیم، الجدول فی اعراب القرآن، ج 15، ص 49، دمشق، بیروت، دار الرشید، مؤسسة الإیمان، چاپ چهارم، 1418ق؛ ابن عطیه اندلسی، عبدالحق بن غالب، المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، تحقیق، عبدالشافی محمد، عبدالسلام، ج 1، ص 219، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، 1422ق.
[3]. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، محقق، مصحح، رسولی محلاتی، هاشم، ج 2، ص 229، تبریز، نشر بنی هاشمی، چاپ اول، 1381ق.
[4]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 74، ص 166، بیروت، مؤسسة الطبع و النشر، چاپ اول، 1410ق.
[5]. همان، ج 75، ص 11.
[6]. منسوب به جعفر بن محمد(امام ششم ع)، مصباح الشریعة، ص 157، بیروت، اعلمی، چاپ اول، 1400ق.
[7]. جلال الدین رومی، مثنوی معنوی، دفتر دوم، بخش 103.
نظرات