لطفا صبرکنید
6150
- اشتراک گذاری
خداوند در قرآن میفرماید: «لَقَدْ کَفَرَ الَّذینَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ ثالِثُ ثَلاثَةٍ وَ ما مِنْ إِلهٍ إِلاَّ إِلهٌ واحِدٌ وَ إِنْ لَمْ یَنْتَهُوا عَمَّا یَقُولُونَ لَیَمَسَّنَّ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ». آنها که گفتند: «خداوند، یکى از سه خدا است»، بیقین کافر شدند، معبودى جز معبود یگانه نیست و اگر از آنچه میگویند دست برندارند، عذاب دردناکى به کافران آنها خواهد رسید.[1]
«ثالث ثلاثه»، به معنای یکی از سه تا است؛ یعنی بر هر یک از سه تا منطبق میشود؛ چون مسیحیت سه حقیقت را خدا میدانند: پدر، پسر و روح القدس؛ و ثالث بر هر یک منطبق میشود؛ نظیر اینکه سه چیز کنار هم باشند، در اینجا به وجود هر یک عدد سه محقق میگردد.[2]
به بیان دیگر، در ابواب مختلف انجیلها آمده: پدر خدا است؛ پسر خدا است؛ روح خدا است؛ خداوند این مطلب را اینگونه گزارش داده که آنها اعتقاد دارند: خدا سومی از سه تا است؛ یعنی یکى از سه چیزى است که به ترتیب عبارتاند از: 1. پدر، 2. پسر، 3. روح،؛ بنابراین کلمه «الله» و «خدا»، بر هر یک از این سه چیز منطبق است.[3]
به همین جهت در ادامه آیه خداوند میفرماید: «معبودى جز معبود یگانه نیست»: «وَ ما مِنْ إِلهٍ إِلَّا إِلهٌ واحِدٌ». این جمله گفتار آنهایى را که میگفتند: «خدا سومی از سه تا است»: «إِنَّ اللَّهَ ثالِثُ ثَلاثَةٍ» رد میکند؛ زیرا بیان میدارد که ذات پروردگار متعال، ذاتى است که به هیچ وجه پذیراى کثرت نیست، خداوند از همهی جهات یگانه است، و در زمانی هم که متصف به صفات میشود در آن لحاظ هم متکثر نیست، و آن صفات چیزى را بر ذات او نمیافزایند، پس باید گفت خداى تعالى ذاتاً و از همهی جهات یگانه است؛ چون هر چیزى را بخواهیم در عالم فرض و یا در عالم وهم و یا در عالم خارج، به حقیقت خداوند بیفزائیم، مخلوق خدا است.[4]
اما آنچه در سوره مجادله آمده است: «آیا نمیدانى که خداوند آنچه را در آسمانها و آنچه را در زمین است میداند هیچگاه سه نفر با هم نجوا نمیکنند، مگر اینکه خداوند چهارمین آنها است، و هیچگاه پنج نفر با هم نجوا نمیکنند، مگر اینکه خداوند ششمین آنها است، و نه تعدادى کمتر و نه بیشتر از آن، مگر اینکه او همراه آنها است هر جا که باشند، سپس روز قیامت آنها را از اعمالشان آگاه میسازد؛ چرا که خداوند به هر چیزى دانا است».[5]
منظور از چهارم بودن خدا براى سه نفر اهل نجوا و ششم بودن براى پنج نفر اهل نجوا، این است که خدا با ایشان است در علم و اطلاع بر سخنان پنهان و سرى آنها؛[6] و معنایش این است که: هر جا عدهای فرض شود که مشغول نجوا هستند، خداى تعالى همانجا است، و شنوا و داناى به سخنان ایشان است؛ نه اینکه خداى تعالى به صورت یک انسان در کنار آن سه نفر قرار میگیرد و تعداد آنانرا تبدیل به چهار نفر میکند؛ زیرا خداى سبحان منزه از جسمیت و مبراى از مادیت است.[7]
به بیان دیگر، آیهی سورهی مجادله نشانگر آن نیست که این 4 نفر و 6 نفر خدایند، بلکه ناظر به این موضوع است که خدا با همه موجودات است و به هیچ موجودی بدون خدا قابل تصور نیست. و بر این اساس پس از استفاده از دو مورد یعنی عدد سه و پنج به صورت قاعده کلی فرموده: نه کمتر از آن(عدد سه) و نه بیشتر از آن(عدد شش) نیست، مگر اینکه خدا با آنها است: «و لا أدنی من ذلک و لا أکثر إلّا هو معهم»؛ هر عاقلی از این تعبیر به خوبی برداشت میکند که هیچیک میلیارد نفری نیست، مگر آنکه خدا یک میلیارد و یکمین نفر آنان است، اما عقیده مسیحیان که در آیه 73 سوره مائده تبیین شده، آن است که خدا تنها در سه موجود خلاصه شده و دیگران باید با این سه موجود مرتبط باشند تا قوام وجودیشان برقرار باشد و این همان شرک است؛ چون در آیه مجادله، قوام وجودی همگان به یک خدای واحد است و در اینجا به خدایان سهگانه.
[1].«لَقَدْ کَفَرَ الَّذینَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ ثالِثُ ثَلاثَةٍ وَ ما مِنْ إِلهٍ إِلاَّ إِلهٌ واحِدٌ وَ إِنْ لَمْ یَنْتَهُوا عَمَّا یَقُولُونَ لَیَمَسَّنَّ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ». مائده، 73.
[2]. ر. ک: طیب سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص 435، تهران، اسلام، چاپ دوم، 1378ش.
[3]. ر. ک: طباطبائی، سید محمد حسین،المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه، موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج 6، ص 70- 71، قم،دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1374ش.
[4]. همان.
[5]. «أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ ما یَکُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ إِلاَّ هُوَ رابِعُهُمْ وَ لا خَمْسَةٍ إِلاَّ هُوَ سادِسُهُمْ وَ لا أَدْنى مِنْ ذلِکَ وَ لا أَکْثَرَ إِلاَّ هُوَ مَعَهُمْ أَیْنَ ما کانُوا ثُمَّ یُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا یَوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلیمٌ». مجادله، 7.
[7]. ر. ک: المیزان فی تفسیر القرآن، ج 19، ص 184- 185.