لطفا صبرکنید
بازدید
8507
8507
آخرین بروزرسانی:
1398/05/01
کد سایت
fa95351
کد بایگانی
111776
نمایه
مذمت توجه به دشمنان اهلبیت(ع)
طبقه بندی موضوعی
امام علی ع|سپاهیان دشمن
اصطلاحات
محبت ، دوستی ، دوست
گروه بندی اصطلاحات
سرفصلهای قرآنی
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
آیا بر اساس توصیه امام علی(ع) نباید به هیچ فرد غیر شیعی حتی لبخندی بزنیم و در غیر این صورت، عبادات چهل سال ما مورد قبول واقع نخواهد شد؟!
پرسش
در مورد سند و دلالت حدیث امام علی(ع) که فرمود: «کسی که به چهـره دشـمنان ما؛ نظـیر نواصـب، معـتزله، خوارج، قَدَریه و مخالفان مذهب امامیه لبخند بزند، خداونـد عبادت چهل سال او را، قبول قرار نمیکند»، توضیح دهید؟
پاسخ اجمالی
در برخی از منابع حدیثی شیعه روایتی در این زمینه نقل شده است:
عن الأصبغ بن نباتة رضى اللّه عنه، قال: سمعت مولای أمیر المؤمنین یقول: من ضحک فی وجه عدوّ لنا من النواصب و المعتزلة و الخارجیّة و القدریّة و مخالفی مذهب الإمامیّة و من یتولّاهم لا یقبل اللّه عزّ و جلّ طاعته أربعین سنة. [1]
اصبغ بن نباته نقل میکند؛ از مولایم امام علی(ع) شنیدم که فرمود: «هرکس به چهـره دشـمنان ما؛ نظـیر نواصـب، معـتزله، خوارج، قَدَریه و هرکس که مخالف مذهب امامیه است، لبخندی بزند، خداونـد حاصل چهل سال عـبادت او را قبول نمیکند».
در ارتباط با تحلیل و بررسی این روایت، ابتدا باید به دو نکته اشاره کرد:
1. بر اساس آموزههای دینی که در قرآن نیز بدان تصریح شده است، باید با آنانی که همکیش ما نیستند، برخورد مناسبی داشته باشیم، البته تا زمانی که آنان برخورد نامناسبی نداشته باشند. [2] بحث و گفتوگو با آنان نیز باید با بهترین روش باشد. [3]
2. از سوی دیگر توصیه شده تا در مقابل افرادی که در حال انجام منکر هستند - حتی اگر همکیش ما باشند - رو درهم کشیده و به آنان لبخند نزنیم.[4]
اکنون به روایت برمیگردیم:
از میان منبع کهن، این روایت را تنها در «کتاب عتیق» و یا «المناقب(للعلوی)» یافتیم که در اصل پذیرش اینگونه گزارشها، وجود آن در چنین منابعی کافی است.
اما در بررسی محتوا باید گفت که با توجه به دو نکته اشاره شده در ابتدای پاسخ، نمیتوان این توصیه را توصیهای فراگیر و در همه شرایط دانسته و باید آنرا به مواردی منحصر کرد که افراد یاد شده در روایت در حال انجام منکری بوده و یا آنکه به صورت نمادی ضد شیعه درآمده و لبخند به روی آنان به نوعی تأیید دیدگاههایشان به شمار آید.
از سوی دیگر برخی به محتوای این روایت اشکال کردهاند که افرادی چون معتزله بعد از امام علی(ع) ظهور کردند و چگونه میشود که امام به همنشیننشدن با آنان توصیه میکند؟!
که پاسخهایی برای این انتقاد نیز ارائه شده است، از جمله:
1. آنکه ظهور برخی افراد این فرقه مانند «واصل بن عطاء» در اواخر عمر امام علی(ع) بود.[5]
2. اینکه مراد از معتزله آن افرادی نیستند که به این مذهب شهرت یافتهاند، بلکه مراد کسانی هستند که مانند «سعد بن وقاص»، «عبدالله بن عمر»، «زید بن ثابت» و ... از بیعت با امام علی(ع) سرباز زده و با معاویه نیز بیعت نکردند و در کنج اعتزال آرمیدند و میدانیم که این افراد در زمان امام علی(ع) بودند.[6]
3. علاوه بر اینکه احتمال دارد اخبار آنحضرت(ع) از باب معجزه بوده باشد.[7]
به هرحال با فرض پذیرش این روایت و با توجه به روایات دیگری که در این زمینه وجود دارد، هدف از آن، نکوهش افرادی است که با دشمنان اهلبیت(ع) طرح دوستی ریخته و از همنشینی با آنان رضایت داشته باشند.[8]
عن الأصبغ بن نباتة رضى اللّه عنه، قال: سمعت مولای أمیر المؤمنین یقول: من ضحک فی وجه عدوّ لنا من النواصب و المعتزلة و الخارجیّة و القدریّة و مخالفی مذهب الإمامیّة و من یتولّاهم لا یقبل اللّه عزّ و جلّ طاعته أربعین سنة. [1]
اصبغ بن نباته نقل میکند؛ از مولایم امام علی(ع) شنیدم که فرمود: «هرکس به چهـره دشـمنان ما؛ نظـیر نواصـب، معـتزله، خوارج، قَدَریه و هرکس که مخالف مذهب امامیه است، لبخندی بزند، خداونـد حاصل چهل سال عـبادت او را قبول نمیکند».
در ارتباط با تحلیل و بررسی این روایت، ابتدا باید به دو نکته اشاره کرد:
1. بر اساس آموزههای دینی که در قرآن نیز بدان تصریح شده است، باید با آنانی که همکیش ما نیستند، برخورد مناسبی داشته باشیم، البته تا زمانی که آنان برخورد نامناسبی نداشته باشند. [2] بحث و گفتوگو با آنان نیز باید با بهترین روش باشد. [3]
2. از سوی دیگر توصیه شده تا در مقابل افرادی که در حال انجام منکر هستند - حتی اگر همکیش ما باشند - رو درهم کشیده و به آنان لبخند نزنیم.[4]
اکنون به روایت برمیگردیم:
از میان منبع کهن، این روایت را تنها در «کتاب عتیق» و یا «المناقب(للعلوی)» یافتیم که در اصل پذیرش اینگونه گزارشها، وجود آن در چنین منابعی کافی است.
اما در بررسی محتوا باید گفت که با توجه به دو نکته اشاره شده در ابتدای پاسخ، نمیتوان این توصیه را توصیهای فراگیر و در همه شرایط دانسته و باید آنرا به مواردی منحصر کرد که افراد یاد شده در روایت در حال انجام منکری بوده و یا آنکه به صورت نمادی ضد شیعه درآمده و لبخند به روی آنان به نوعی تأیید دیدگاههایشان به شمار آید.
از سوی دیگر برخی به محتوای این روایت اشکال کردهاند که افرادی چون معتزله بعد از امام علی(ع) ظهور کردند و چگونه میشود که امام به همنشیننشدن با آنان توصیه میکند؟!
که پاسخهایی برای این انتقاد نیز ارائه شده است، از جمله:
1. آنکه ظهور برخی افراد این فرقه مانند «واصل بن عطاء» در اواخر عمر امام علی(ع) بود.[5]
2. اینکه مراد از معتزله آن افرادی نیستند که به این مذهب شهرت یافتهاند، بلکه مراد کسانی هستند که مانند «سعد بن وقاص»، «عبدالله بن عمر»، «زید بن ثابت» و ... از بیعت با امام علی(ع) سرباز زده و با معاویه نیز بیعت نکردند و در کنج اعتزال آرمیدند و میدانیم که این افراد در زمان امام علی(ع) بودند.[6]
3. علاوه بر اینکه احتمال دارد اخبار آنحضرت(ع) از باب معجزه بوده باشد.[7]
به هرحال با فرض پذیرش این روایت و با توجه به روایات دیگری که در این زمینه وجود دارد، هدف از آن، نکوهش افرادی است که با دشمنان اهلبیت(ع) طرح دوستی ریخته و از همنشینی با آنان رضایت داشته باشند.[8]
[1]. علوی، محمد بن علی بن الحسین، المناقب (الکتاب العتیق)، محقق، مصحح، موسوی بروجردی، حسین، ص 83، قم، دلیل ما، چاپ اول، 1428ق.
[2]. ممتحنه،-9.
[3]. نحل، 125؛ عنکبوت، 46.
[4]. ر. ک: «وظیفه شنونده غیبت»، 71897.
[5]. افندى، عبدالله بن عیسىبیگ، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، محقق، حسینى اشکورى، احمد، ج 4، ص 375، بیروت، ناشر، مؤسسة التاریخ العربی، چاپ اول، 1431ه.
[6]. محدث نوری، حسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج 12، ص 322 – 323، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1408ق؛ «گروه های معتزلی»، 8739؛ «شکل گیری معتزله»، 8740؛ «اصول اعتقادات معتزله»، 8864.
[7]. ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج 4، ص 375.
نظرات