لطفا صبرکنید
8756
- اشتراک گذاری
«سریه کرز بن جابر فهری» در شوال سال ششم هجرت و در منطقهی«عرنیین» رخ داد. در مورد علت وقوع این جنگ گزارش شده که هشت نفر از منطقهی عرینه به مدینه آمده و نزد رسول خدا(ص) اسلام آوردند، اما در مدینه به تب و لرز دچار شدند. پیامبر(ص) دستور داد تا آنها برای نگهداری از شتران شیرده آنحضرت به «ذی الجدر» از نواحی «قباء» و نزدیک «عیر» و در شش میلی «مدینه» بروند. آنان بعد از بهبودی و هنگام سحر آن پانزده شتر را گرفته و گریختند. یسار خدمتکار پیامبر(ص) همراه با چند نفر به دنبال آنها رفتند، اما آن خیانتکاران دست و پای یسار را بریده و زبان او را با خار دوختند و به چشم او خار فرو کردند تا کشته شد! وقتی این خبر ناگوار به پیامبر اسلام(ص) رسید، بیست سوار را به فرماندهی کرز بن جابر فهری به تعقیب آنها فرستاد. مسلمانان آنها را اسیر کرده و نزد پیامبر(ص) - که در منطقهی غابه بود- بردند. پیامبر(ص) دستور داد که دقیقاً مشابه همان رفتاری که خودشان با فرستادگان پیامبر(ص) داشتند، دستها و پاهای آنان را بریده، در چشمهای آنان میل کشیده و به دارشان بیاویزند.
اینجا بود که آیه بر پیامبر(ص) نازل شد:
«إِنَّما جَزاءُ الَّذینَ یحارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ یسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَساداً أَنْ یقَتَّلُوا أَوْ یصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَیدیهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلافٍ أَوْ ینْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذلِک لَهُمْ خِزْی فِی الدُّنْیا وَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظیمٌ»؛[1]
مجازات کسانى که با خدا و پیامبرش به جنگ برخاسته و در زمین به فساد بکوشند، آن است که کشته شوند، یا به دار آویخته شده، یا دستها و پاهایشان یکى از چپ و یکى از راست بریده شود، یا از سرزمین خود تبعید شوند. این رسوایى آنها در دنیا است و در آخرت، مجازات عظیمى دارند.[2]
بر اساس گزارشی دیگر، کرز بن جابر فهری نه به عنوان فرمانده سپاه پیامبر(ص)، بلکه به عنوان سردستهی سارقان معرفی شده است که به گلههای مدینه در منطقهی «جمّاء» از نواحی کوهستانی «عقیق»، دستبرد زده و چند شتر را ربود و پیامبر(ص) به تعقیب او پرداخت، اما او موفق به فرار شد.[3]
در این گزارش سخنی از قصاص نیست.
صرف نظر از اینکه کدام گزارش را در ارتباط با این سریه بپذیریم، باید گفت که قصاص با مُثله - که معمولا به تکهتکه کردن اجزای بدن دشمن بعد از مرگ آنان گفته میشود - متفاوت است و آنچه از آن نهی شده مُثله میباشد. امام علی(ع) از پیامبر اسلام(ص) نقل میکند که ایشان فرمودند: «از مثله کردن دوری کنید هر چند دربارهی سگ گاز گیرنده باشد».[4]
اما قصاص[5] حکمی است که در قرآن و دیگر کتابهای مقدس صریحاً مورد پذیرش قرار گرفته است:
«وَ کتَبْنا عَلَیهِمْ فیها أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَ الْعَینَ بِالْعَینِ وَ الْأَنْفَ بِالْأَنْفِ وَ الْأُذُنَ بِالْأُذُنِ وَ السِّنَّ بِالسِّنِّ وَ الْجُرُوحَ قِصاصٌ فَمَنْ تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ کفَّارَةٌ لَهُ وَ مَنْ لَمْ یحْکمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِک هُمُ الظَّالِمُونَ»؛[6]
و در [تورات] بر آنان مقرّر کردیم که جان در مقابل جان، و چشم در برابر چشم، و بینی در برابر بینی، و گوش در برابر گوش، و دندان در برابر دندان است؛ و زخمها [نیز به همان ترتیب] قصاصی دارند. و هر کس از آن [قصاص]درگذرد، پس آن، کفّاره [گناهان] او خواهد بود. و کسانی که به موجب آنچه خدا نازل کرده داوری نکردهاند، آنان خود ستمگرانند.
[2]. ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق، عطا، محمد عبد القادر، ج 2، ص 71، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1410ق.
[3]. همان ، ج 2، ص 6.
[4]. سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، ص 422، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.
[5]. «فلسفه قصاص از دیدگاه اسلام»، 13138؛ «رابطۀ رحمت خداوند با مجازات»، 6838.