جستجوی پیشرفته
بازدید
25423
آخرین بروزرسانی: 1397/07/11
خلاصه پرسش
یکی از صفات سلبی برای ذات احدیت "رؤیت حسی" است به این معنا که پروردگار با حواس پنجگانه قابل درک نیست، پس چگونه حضرت موسی (ع) صدای خداوند را شنید؟
پرسش
در خداشناسی یکی از صفات سلبی برای ذات احدیت "رؤیت حسی" است. به این معنا که نمی توان خداوند را با حواس پنج گانه حس کرد، نمی توان خدا را دید یا لمس کرد یا بوئید، اما در یکی از آیات قرآن اشاره به این امر شده است که حضرت موسی (ع) صدای خداوند را شنید و خداوند با او به طور مستقیم صحبت کرد. نظر شما چیست؟
پاسخ اجمالی

به این سؤال از دیدگاه های مختلفی می توان پاسخ داد؛ از جمله نظریه خلق صوت، مشاهده یکی از مخلوقات نوری خدا و نظریه تجلی؛ براساس دیدگاه تجلی باید گفت؛ هرچند خداوند در مرتبه قبل از ظهور و تجلی از هر صفتی منزه است، اما در مرتبه تجلی، در مراتب مختلف از جمله در آینه محسوسات نیز تجلی دارد. لطفاً برای توضیح مطلب به پاسخ تفصیلی مراجعه کنید.

 

پاسخ تفصیلی

به این سؤالِ به ظاهر ساده، ولی بسیار مهم و اساسی با روش های مختلفی می توان پاسخ داد.

 

ابتدا این که در علم کلام قطعاً خدا قابل دیدن و شنیدن و ... نیست، بنابراین باید سخن گفتن خداوند با موسی (ع) -و این مطلب که موسی صدای خدا را شنید که گفت: «ای موسی من پروردگار تو هستم»،[1] را به نحوی توجیه کرد. مثلاً این که گفته شود خدای فاقد صفات حسی، مخلوقی به نام صوت و کلام را که حاصل تموج هوا است همچون بسیاری از مخلوقات حسی خود آفرید که حامل سخنانی بود که موسی (ع ) آنها راشنید؛ یعنی موسی صدای خدا را نشنید؛ چون خداوند منزه از صدا است بلکه فقط یک مخلوق را مشاهده کرد یا شنید. مثل این که ما یک صدای ضبط شده ای را بشنویم که یقین داشته باشیم حامل پیامی از یک موجود فاقد صوت یا مجرد است.

 

همچنان که می بینیم این توجیه با لحن آیات و با درک مستقیمی که خود موسی (ع) از حقیقت تکلم با خدا داشت تفاوت دارد و فقط یک توجیه ساده برای توضیح این واقعه محسوب می شود که در صدد رفع اشکال بیان شده است. این بیان هرچند سخن باطلی نیست، اما بسیاری از لطائف و حقائق را نادیده گرفته است.

 

پاسخ دیگر این است که موسی صدای خدا را نشنید، بلکه صدای یکی از انوار مقدسه الاهی را شنید، یا نور این مخلوق را که بر کوه طور تجلی کرده بود مشاهده کرد و از خود بی خود شد که این مخلوق، خدا نبود، اما نماینده خدا بود همچنان که می بینیم در این بیان، حتما باید قائل باشیم که این مخلوق غیر خدا بود تا از این رهگذر نسبت دادن صدا و نور و غیره به این مخلوق اشکالی از جهت کلامی نداشته باشد. این پاسخ هم اگر خبر از نوعی یگانگی بین این مخلوق (بنا بر فرض قائل) با خود خدا نداشته باشد، پاسخی درست نخواهد بود؛ چون متکلمی که با موسی سخن گفته آشکارا دعوی خدایی کرده است، نه دعوی مخلوقیت (و لو به اذن خدا).[2] از طرفی موسی (ع) یقین داشت که با خود خداوند سخن می گوید و در قرآن هم تصریح بر این امر شده است که خدا با موسی سخن گفت.

 

در برخی روایات شیعی اشاراتی بر این نکته هست که آنچه بار دیگر و هنگام میقات بر موسی تجلی کرد، نور یکی از «کروبیین» بود[3] نه نور خدا. این بحث با روش دیگری در مورد مشاهده سمعی یا همان تکلم خدا هم صادق است، ولی اگر این سخن را هرچند سخن حقی باشد در پاسخ این شبهه به کار ببریم، به گونه ای که تأکید بر غیریت این تجلی خدا با خود خدا داشته باشیم سخنی است مخالف صریح آیات قرآنی که در آنها سخن گفتن خدا با حضرت موسی به طور صریح و موکد بر خود خدا نسبت داده شده است. بله اگر این به اصطلاح مخلوق را دارای وحدت وجود با خدا بدانیم آن گونه که در عرفان مطرح شده است، این بحث دیگری خواهد بود.

 

بنابراین از دیدگاه های مذکور این سؤال اصلی بی پاسخ می ماند که خدا چگونه می تواند سخن بگوید یا نور او مشاهده شود، یا حتی درخواست رؤیت جمالی او هم در ادامه شنیدن صدای او توسط موسی انجام پذیرد[4] و در عین حال باید خدا از همه این امور به طور صرف منزه باشد؟ به عبارت دیگر، چگونه هم باید تأکید بر این امر داشت که موسی در مشاهده خود به خطا نرفته یعنی حقیقتا با خود خداوند سخن گفته و هم این که باید خدا را فاقد این صفات به طور محض دانست؟

 

پذیرفتن این نظریه که خداوند صرفاً صدایی را خلق کرد امری محال نیست، ولی سؤال این است که این صدا چه ویژگی داشت که خدا آن را به خود نسبت داده است. لزوماً باید ارتباط این صدا با خدا همچون رابطه آینگی یا جلوه گری خدا باشد، نه این که آن را کاملاً منفصل از خدا در نظر گرفت. در غیر این صورت باید حکایت قرآن را که مثلا می فرماید: خدا یقیناً و به طور مستقیم با موسی سخن گفت[5] را در حد تعارف و مجاز تلقی کرد. تعالی الله عن ذلک علوا کبیراً.

 

این مقدمه لازم بود تا نظریه خاص عرفا را در این مسئله طرح کنیم و تلاش کنیم تا دریافت نسبتاً دقیقی از گفته های آنان داشته باشیم.

 

از این دیدگاه به طور کلی عالم هستی تجلی گاه خداوند است و خدا در خلق خود تجلی کرده است، حال این تجلیات، خود مراتب مختلفی دارند که به طور عمده شامل تجلی ذات، صفات و افعال خدا می شود. از طرفی انسان کافر و جاهل و منکر خدا ضمن این که در عالم ظاهر هرچه می بیند غیر خدا است از مراتب باطنی تجلیات خدا هم در حجاب است. برعکس انسان عارف در همه مراتب هستی تجلی خدا را می بیند.

 

از این دیدگاه باید گفت تفاوت و اختلاف بر سر این که آیا می توان صدای خدا را شنید یا نه؟ این به نگاه عارف و غیر عارف بستگی خواهد داشت. به عبارت دیگر، انسانی که از خود فانی نشده و اسیر انانیت خود است، با انسانی که از خود فانی شده، دو نگاه نسبت به هستی پیدا می کنند (همچنان که به موسی هم امر شد که تعلقات خود را رها کن تا بتوانی به میقات خدا راه یابی).[6] انسان اگر خود را ببیند و در عالم خارج هم متوجه پرستش غیر خدا باشد، خدا را نخواهد دید و اگر خود را نبیند و از پرستش غیر هم رها شود، به همان میزان مراتبی از تجلیات خدا را در خود و در عالم هستی خواهد دید. پس این قاعده همواره صادق است که آن جا که غیر هست، خدا نیست و آن جا که خدا هست غیر نیست، و حتی در محسوسات هم همین قاعده می تواند جاری شود که اگر در مرحله ای، غیر از بین رفته باشد حتی محسوسات هم می تواند تجلی خدا باشد همچنان که موسی (ع) بعد از عارض شدن حالت کشف یا وحی، از درختی صدای "انی انا الله" را شنید و در مشاهده خود هیچ تردیدی نداشت.

 

باید دانست که این مسئله غیر را ندیدن و نپرستیدن و خدا را دیدن، یک امر صرفاً ادعایی نیست، بلکه حال یا مقامی وجودی و یک مکاشفه الاهی است که مقدمات عملی بسیاری را می طلبد. و حضرت علی (ع) به بالاترین درجه این مقام رسید که فرمود در هر چیزی که می نگرم خدا را می بینم.[7]

 

بنابراین میزان توحید و شرک و تنزیه و تشبیه هم بر همین اصل عرفانی قائم است، خواه در عوالم غیبی و خواه در عوالم ظاهری که اگر غیر خدا فانی شود، خدا تجلی می کند و اگر غیر باشد خدا هم در حجاب خواهد بود و از همین دیدگاه عرفانی است که می فرماید: اوست اول و آخر و ظاهر و باطن.[8]

 

حال حضرت موسی (ع) در سیر خود به مرتبه ای رسید که کشف الاهی بر وی عارض شده و از درخت نوری خدایی را مشاهده کرد و صوت الاهی را هم مکاشفه نمود که خود اینها مراتبی از تجلی خدا بود. اما چون به مرتبه ای که مربوط به فناء ذات است نرسیده بود و هنوز وجود خود او فانی نشده بود، تاب دریافت تجلی ذاتی خدا را نیاورد، ولی این مقام برای حضرت محمد (ص) محقق شد؛ چرا که آن حضرت به این مرتبه از فنا نائل شده بودند.

 

بنابراین، هرچند خداوند در مرتبه قبل از ظهور و تجلی از هر صفتی منزه است، اما در مرتبه تجلی، در مراتب مختلف از جمله در آینه محسوسات نیز تجلی دارد و این تشبیه به آینه به این دلیل است که آینه از جهتی معدوم است و از جهتی موجود؛ یعنی با نظر به خود معدوم است و با نظر به عکسی که بر وی افتاده موجود. همین طور تجلی خدا هم نه خدا است و نه غیر خدا؛ چرا که جلوه دهنده خدا است و این امر فقط توسط عارف قابل شهود است که در خود و در عالم از غیر بینی رسته است و چشم و گوش خدا بین پیدا کرده است. همچنان که خداوند در حدیث قدسی در مورد این بندگان خود می فرماید: «چشمی که می بیند من هستم و گوشی که می شنود من هستم».[9]

 

 

[1] «إِنِّی أَنَا رَبُّکَ»، طه، 12.

[2]  همان.

[3]  «[بصائر الدرجات‏] أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ السَّیَّارِیُّ عَنْ عُبَیْدِ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْفَارِسِیِّ وَ غَیْرِهِ رَفَعُوهُ إِلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ قَالَ إِنَّ الْکَرُوبِیِّینَ قَوْمٌ مِنْ شِیعَتِنَا مِنَ الْخَلْقِ الْأَوَّلِ جَعَلَهُمُ اللَّهُ خَلْفَ الْعَرْشِ لَوْ قُسِمَ نُورُ وَاحِدٍ مِنْهُمْ عَلَى أَهْلِ الْأَرْضِ لَکَفَاهُمْ ثُمَّ قَالَ إِنَّ مُوسَى عَلَیْهِ السَّلَامُ لَمَّا أَنْ سَأَلَ رَبَّهُ مَا سَأَلَ أَمَرَ وَاحِداً مِنَ الْکَرُوبِیِّینَ فَتَجَلَّى لِلْجَبَلِ فَجَعَلَهُ دَکّاً»، مجلسی، بحار الانوار، ج13، ص 224، موسسه الوفاء بیروت.

[4] «وَ لَمَّا جاءَ مُوسى‏ لِمیقاتِنا وَ کَلَّمَهُ رَبُّهُ قالَ رَبِّ أَرِنی‏ أَنْظُرْ إِلَیْکَ»، الاعراف، 143.

[5]  «و کلم الله موسی تکلیما» النساء ، 164.

[6] «َفَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً » طه، 12، اخلع نعلیک در روایات به ترک تعلقات تفسیر شده است.

[7] «مَا نَظَرْتُ إلَی‌ شَیْءٍ إلَّا وَ رَأَیْتُ اللَهَ قَبْلَهُ وَ بَعْدَهُ وَ مَعَهُ».

[8]  الحدید، 3.

[9] «إِذَا أَحْبَبْتُهُ کُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِی یَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذِی یُبْصِرُ بِهِ»، کلینی، الکافی، ج2، ص 352، دار الکتب الاسلامیة.

 

ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • آیا اگر در دهانم خونی ایجاد شود، روزه‌ام باطل می‌شود؟
    27908 خوردن و آشامیدن 1392/04/23
    چنانچه خون دهان عمداً از گلو پایین نرود، روزه باطل نمی‌شود.[1] ولی اگر خون را عمداً فرو دهد، روزه‌اش باطل است و فرقى نمی‌کند که در فرو بردن آن ضرورتی باشد یا خیر. بلى، در صورتی‌که ضرورت ایجاب کند، کفّاره ندارد.
  • دلیل روایی وحدت ولی فقیه چیست؟
    10333 System 1389/01/22
    در پاسخ باید گفت: وحدت ولی فقیه از ادله و روایات اثبات ولایت فقیه، استفاده نمی شود. این روایات تنها به ارائۀ معیارها بسنده می کند و به وحدت و یا تعدد ولی فقیه، اشاره ای ندارد، بلکه هر دو گزینۀ وحدت و تعدد ولی فقیه، می ...
  • لطفا تفسیر آیات ابتدایی سوره انشراح را بیان کنید؟
    612 تفسیر 1403/03/05
    آیات ابتدایی سوره انشراح شامل بیان برکاتی است که شامل حال پیامبر اسلام(ص) شد، و پایان آن نیز توصیه‌هایی به آن‌حضرت است.«أَ لَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ»؛آیا ما سینه‌ات را گشاده نساختیم؟منظور آیه از «شرح صدر» در این آیه، باز شدن و گستردگى سینه رسول خدا(ص) به نور ...
  • آیا نماز در کربلا مثل نماز در مکه به صورت کامل خوانده می شود؟
    84568 Laws and Jurisprudence 1390/02/19
    در ارتباط با تمام و یا شکسته ­بودن نماز در حرم امام حسین (ع) باید گفت:مسافر مى‏تواند در مسجد الحرام و مسجد پیغمبر (ص) و مسجد کوفه نمازش را تمام بخواند. ولى اگر بخواهد در جایى که اول جزء این مساجد نبوده و بعد به این مساجد اضافه ...
  • اعلام هفت تن از آیات عظام از طرف جامعه مدرسین به چه معنا است؟
    13937 Laws and Jurisprudence 1388/12/16
    از جمله شرایط مرجع تقلید این است که از نظر علمی از سایر مجتهدان زمان خود، بالاتر باشد و با وجود مجتهد اعلم، نمی­توان از مجتهد غیر اعلم تقلید کرد. و این در صورتی است که فاصله بین مجتهد اعلم و مجتهد غیر اعلم به قدری زیاد باشد که در ...
  • کلمه‌ی قلب در قرآن چند بار و در چه سوره‌هایی آمده، و معانی آن چیست؟
    82043 تفسیر 1391/11/01
    با بررسی تمام مواردی که در قرآن، مفهوم قلب و معانی مشابه آن به کار رفته است، چنین به دست می‌آید که بی‌گمان مفهوم «قلب»، در برخی آیات، در مورد قلب روحانی و معنوی، یعنی «روح و نفس» انسان استعمال شده است. اما در مورد آیات دیگری که گاه ...
  • حشر انسان هایی که خارج از زمین مثلا کره ماه فوت می کنند چگونه است؟
    15859 معاد و قیامت 1390/06/15
    در مورد حشرِ فردی که خارج از زمین بمیرد باید توجه داشت که ارض محشر تفاوتهای عمده ای با تصور ما از زمین دارد بلکه در آغاز قیامت زمین به غیر این زمین تبدیل شده و تغییر و ...
  • آیا دود کردن اسفند برای جلوگیری از چشم زخم، سند دینی دارد؟
    181331 Laws and Jurisprudence 1388/05/03
    برای درک برخی از حقایق و واقعیات، علم و عقل بشری ناتوان است. چشم زخم یکی از این پدیده­ها است که دست کم تا به امروز، عقل و علم بشری نتوانسته آن را اثبات کند هم چنان که دلیلی بر ردٌ و نفی آن ...
  • معنای اطاعت از ولی فقیه چیست؟
    12042 System 1389/06/28
    پاسخ آیت الله هادوی تهرانی به این شرح است:اگر فقیه عادل دارای کفایت، حکمی را با شرایط آن صادر کند، بر همگان حتی سایر فقهای عادل با کفایت و حتی خود شخص این فقیه، عمل به آن حکم لازم است و این امر همان اطاعت از ولی فقیه ...
  • در روایات؛ هنگام سحر و افطار قرائت کدام سوره سفارش شده است؟
    23953 حدیث 1393/04/26
    در روایتی از امام صادق(ع) به خواندن سوره قدر(انا انزلناه فی لیلة القدر) در وقت سحر و افطار سفارش شده است: «مؤمن روزه‌داری نیست که وقت سحر و افطار "انا انزلناه" را بخواند مگر آن‌که در بین آن دو وقت مانند کسی است که در راه خداوند، در ...

پربازدیدترین ها