لطفا صبرکنید
33798
- اشتراک گذاری
در لغت، نجم و کوکب هر دو به معنای ستاره هستند.[1] از این جهت، باید از الفاظ مترادف و هم معنا باشند، و اگر در جایی معنای دیگری مقصود باشد، باید همراه با قرینه ذکر شود.
در قرآن مجید 12 مرتبه، نجم و نجوم ذکر شده است[2] که در 11 مورد، مفسّران معتقدند به معنای «ستاره» است» که ما به جهت طولانی شدن کلام، از ذکر موارد و منابع آن خود داری می کنیم.[3] تنها در آیۀ «وَ النَّجْمُ وَ الشَّجَرُ یَسْجُدانِ»،[4] بیشتر مفسّران گفته اند «نجم، به معنای گیاه و روئیدنی بدون ساقه است».[5] البتّه به قرینۀ شجر که در لغت به معنای گیاه دارای ساقه(تنه) است.[6] ولی در همین آیه نیز برخی نجم را به معنای ستاره گرفته اند.[7]
همچنین در قرآن، پنج مرتبه، کوکب و کواکب ذکر گردیده،[8] که مفسّران قرآن در تمام این پنج مورد، آن را به معنای ستاره گرفته اند. برای کسب اطّلاعات بیشتر به کتاب های تفسیری مراجعه شود.
شایان توجه است که نجم و کوکب بنابر نظر اهل لغت و مفسّران، از الفاظ مترادف و به معنای ستاره هستند. امّا همان طوری که در روایت، از امام صادق(ع) نقل شده است: «إنّ للقرآن ظاهراً و باطناً»؛[9] همانا قرآن دارای معنای ظاهری و باطنی است، برخی از مفسّران[10] در برخی موارد[11] معنای دیگری[12] برای این دو کلمه ذکر نموده اند که غیر از این معنای ظاهری (ستاره) است، ولی منافاتی با کلام ما مبنی بر ترادف این دو کلمه و به معنای ستاره بودن ندارد. چه بسا ممکن است معناهای دیگری هم از باطن این الفاظ استخراج شود.
[1]. راغب اصفهانى، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودى، صفوان عدنان، ج 1، ص 791 ، دارالعلم الدار الشامیة، دمشق بیروت، چاپ اول،1412 ق؛ ابن منظور ، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 1، ص 721، دار صادر، بیروت، 1414 ق؛ فراهیدى، خلیل بن احمد، کتاب العین، ج 5، ص 433، انتشارات هجرت، قم، چاپ دوم، 1410 ق؛ مصطفوى، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج 10، ص 135، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران، 1360 ش؛ طریحى، فخر الدین، مجمع البحرین، ج 6، ص 174، کتابفروشى مرتضوى، تهران، 1375 ش.
[2]. «وَ النَّجْمِ إِذا هَوى»، نجم، 1؛ «وَ النَّجْمُ وَ الشَّجَرُ یَسْجُدانِ»، الرحمن، 6؛ «النَّجْمُ الثَّاقِبُ. الطارق»، 3؛ «وَ هُوَ الَّذی جَعَلَ لَکُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُوا بِها فی ظُلُماتِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ»، انعام، 97؛ «الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ وَ النُّجُومَ مُسَخَّراتٍ بِأَمْرِهِ»، اعراف، 54؛ «فَنَظَرَ نَظْرَةً فىِ النُّجُوم. صافات»، 88؛ «وَ مِنَ اللَّیْلِ فَسَبِّحْهُ وَ إِدْبارَ النُّجُومِ»، طور، 49؛ «فَلا أُقْسِمُ بِمَواقِعِ النُّجُومِ»، واقعه، 75؛ وَ سَخَّرَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ وَ النُّجُومُ مُسَخَّراتٌ بِأَمْرِهِ»، نحل، 12؛ «أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یَسْجُدُ لَهُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ وَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ وَ النُّجُومُ»، حج، 18؛ «فَإِذَا النُّجُومُ طُمِسَتْ مرسلات»، 8؛ «وَ إِذَا النُّجُومُ انْکَدَرَتْ»، تکویر، 2.
[3] جهت اطلاع بیشتر به تفاسیری مراجعه شود.
[4]. و گیاه و درخت براى او سجده مىکنند. الّرحمن، 6.
[5]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 23، ص 103، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1374 ش؛ سبزوارى نجفى، محمد بن حبیب الله، ارشاد الاذهان الى تفسیر القرآن، ص 536، چاپ اول، دار التعارف للمطبوعات، بیروت، 1419ق؛ زمخشرى، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج 4، ص 443، دار الکتاب العربی، بیروت، 1407 ق؛ طباطبایى، سید محمد حسین، المیزان فى تفسیر القرآن، ج 19، ص 96، دفتر انتشارات اسلامى جامعۀ مدرسین، قم، 1417 ق؛ طبرسى، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، ج 4، ص 217، انتشارات دانشگاه تهران و مدیریت حوزه علمیه قم، تهران، چاپ اول، 1377 ش.
[6]. المفردات فی غریب القرآن، ج 1، ص 446.
[7]. مصطفوى، حسن، تفسیر روشن، ج 16، ص 71، مرکز نشر کتاب، تهران، چاپ اول، 1380 ش؛ مترجمان، تفسیر هدایت، ج 14، ص 290، بنیاد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى، مشهد، چاپ اول، 1377 ش.
[8]. «کَأَنَّها کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ»، نور، 35؛ «فَلَمَّا جَنَّ عَلَیْهِ اللَّیْلُ رَأى کَوْکَباً»، انعام، 76؛ «إِنِّی رَأَیْتُ أَحَدَ عَشَرَ کَوْکَباً»، یوسف، 4؛ «إِنَّا زَیَّنَّا السَّماءَ الدُّنْیا بِزینَةٍ الْکَواکِبِ»، صافات، 6؛ «وَ إِذَا الْکَواکِبُ انْتَثَرَتْ». انفطار، 2.
[9]. کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی، محقق، غفارى، على اکبر، آخوندى، محمد، ج 4، ص 549، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407 ق.
[10]. حسینى استرآبادى، سید شرف الدین، على، تأویل الآیات الظاهرة، ص 613، دفتر انتشارات اسلامى جامعهى مدرسین، قم، چاپ اول، 1409 ق.
[11]. «وَ النَّجْمُ وَ الشَّجَرُ یَسْجُدانِ».
[12]. بیان شد که مراد از نجم، رسول الله است.