جستجوی پیشرفته
بازدید
69590
آخرین بروزرسانی: 1394/09/04
خلاصه پرسش
این‌که ظرف و جار و مجرور متعلق به چیزی می‌شود، معنایش چیست و چه چیزهایی می‌توانند متعلق آنها واقع شوند؟
پرسش
آیا افعال ناقصه می‌توانند متعلّق ظرف و جار و مجرور واقع شوند؟
پاسخ اجمالی
ظرف و جار و مجرور،[1] سبب ارتباط ماقبل خود به مابعدشان می‌شوند و به سبب این ارتباط، از ماقبل‌شان رفع ابهام می‌کنند. به عبارت دیگر؛ فلسفه وجود ظرف و جار و مجرور، رفع ابهام از ماقبل‌شان به سبب ایجاد ربط بین دو طرف خود می‌باشد؛ از این‌رو در غالب موارد، ماقبل‌شان عامل در آنها بوده که در اصطلاح علم نحو، ظرف و جار و مجرور را «مُتَعَلِق»[2] و به آن کلمه ماقبل و مقدّم بر آنها، «متعلّق»[3] اطلاق می‌شود.[4]
با توجه به این‌که جار و مجرور نیز مانند ظروف، احتیاج به متعلَّق دارند علمای نحو، بر جار و مجرور نیز اطلاق ظرف نموده و هرگاه در این مقوله سخن از ظرف به میان آمده، مراد تنها معنای اصطلاحی ظروف از قبیل؛ فوق، تحت، یمین، یسار، اَمام، خلف، عند، قبل، بعد و...، نیست، بلکه علاوه بر آن شامل جار و مجرور نیز می‌شود.[5]
اقسام متعلق
1. یا فعل است؛ مانند: «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ»؛[6] در این آیه «بربّ» جار و مجرور و متعلق به «أَعوذ» است که صیغه متکلم وحده از فعل مضارع می‌باشد.
2. یا مصدر است؛ مانند: «سَلامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ»؛[7] که «حَتَّى مَطْلَع» جار و مجرور و متعلِّق به «سَلام» است که مصدر می‌باشد.
3.  یا اسم مشتق است؛ مانند: «غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ»؛[8] در این آیه «عَلَیْهِمْ» جار و مجرور و متعلق به «المغضوب» که اسم مفعول و از مشتقات است می‌باشد.
4.  یا اسم جامدی است که در معنا تأویل به مشتق برده می‌شود؛ مانند: «هُمْ دَرَجاتٌ عِنْدَ اللهِ»[9] در این‌جا «عند» ظرف مکان و متعلِّق به «درجات» که اسم جامد است می‌باشد که درجات در این‌جا تأویل به مشتق برده شده و به معنای «متفاضلون» است.[10]
تقسیم متعلق به اعتبار دیگر
در صورتی که متعلق ظرف و جار و مجرور، فعل[11] باشند دو صورت متصور است:
الف. یا از افعال عموم، از قبیل: کان - یکون، ثبت- یثبت، وجد- یجد، استقرّ- یستقرّ [12] هستند یا از افعال خصوص، از قبیل: علم، ضرب، دخل و...، هستند و هر کدام از این دو قسم یا در کلام مذکوراند یا محذوف(مقدر). [13] بنابراین، در متعلَّق ظروف، چهار صورت به شرح زیر قابل تصور و تحقق است:
1. متعلَّق، از افعال عموم باشد و مذکور؛ مانند: «زید کائن فی الدار». یا «زید کائن عندک». که کائن از افعال عموم و در کلام ذکر شده است.
2. متعلَّق، از افعال عموم باشد و محذوف؛ مانند:«زید فی الدار». یا «زید عندک». در این دو مثال، «کائن» یا «مستقرّ» و امثال اینها از افعال عموم، به عنوان متعلَّق برای «فی الدار» و «عندک»، در تقدیر هستند.
3. متعلَّق، از افعال خصوص باشد و مذکور؛ مانند: «زید دخل فى الدار». در این مثال، «دخل» از افعال خصوص و متعلَّق برای «فی الدار» می‌باشد.
4. متعلَّق، از افعال خصوص باشد و محذوف. مانند: «بسم الله الرّحمن الرّحیم» که «ابتداء» یا «استعین» و امثال اینها که از افعال خصوص می‌باشند به عنوان متعلَّق، بسم که جار و مجرور است در تقدیر هستند.
در صورتی که متعلق ظروف، از افعال عموم باشد و محذوف، آن‌را ظرف مستقرّ و در صورتی که متعلق آن از افعال عموم بوده و در کلام ذکر شده باشد یا از افعال خصوص باشد - چه در کلام ذکر شده باشد یا محذوف باشد – آن‌را ظرف لغو گویند.[14]
در این‌که؛ آیا «حروف» و «افعال ناقصه»[15] و «افعال جامده» می‌توانند متعلَّق برای ظرف و جار و مجرور قرار ‌گیرند یا نه؛ بین علمای نحو، اختلاف دیدگاه وجود دارد: دیدگاه مشهور این است که حروف نمی‌توانند متعلَّق برای ظرف و جار و مجرور واقع شوند.[16] ولی افعال ناقصه و جامده می‌توانند متعلَّق برای ظروف قرار ‌گیرند؛ زیرا هر چیزی که نشانگر فعل و انجام کاری باشد، می‌تواند متعلق ظروف قرار بگیرد و افعال ناقصه نیز دارای این ویژگی هستند و در آیات قرآن نیز استعمال شده‌اند.[17] مانند: «کانَ مِنَ الْکافِرِینَ»،[18] «فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخاسِرِینَ»،[19] «وَ لا یَزالُ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی مِرْیَةٍ مِنْهُ‏»،[20] «وَ کُنْتُ عَلَیْهِمْ شَهِیداً ما دُمْتُ فِیهِمْ‏»[21] و «وَ هُمْ لَکُمْ عَدُوٌّ بِئْسَ لِلظَّالِمِینَ بَدَلًا».[22] در این آیات، «کان»، «اصبح»، «زال» و «مادام» که از افعال ناقصه هستند و هم‌چنین «بئس» که فعل جامد است متعلَّق برای ظروف[23] قرار گرفته‌اند.
برخی نیز گفته‌اند: «افعال ناقصه متعلَّق برای ظروف قرار نمی‌گیرند و در مواردی که این افعال، متعلَّق برای ظروف قرار گرفته‌اند ناقصه نیستند بلکه تامّه[24] هستند».[25]
 

[1]. حروف جاره‌ای که زائده نباشند نیاز به متعلق دارند، ولی جاره زائده نیاز به متعلق ندارد؛ زیرا حرف جر زائد برای تأکید کلام می‌آید نه برای ربط حدث، و ربط بدون آن با الفاظ دیگر برقرار است. از این‌رو؛ حرف جر زائد تعلقی به حدث ماقبل خود نداشته تا ماقبلش بخواهد متعلق آن قرار گیرد. حسینى طهرانى، هاشم‏، علوم العربیة، ج 2، ص 456، تهران، مفید، چاپ دوم، 1364ش.
[2]. «به کسر لام، اسم فاعل از باب تفعّل».
[3]. «به فتح لام، اسم مفعول از باب تفعّل».
[4]. صفایى، غلامعلى‏، بداءة النحو، ص 119، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، چاپ دوم، 1386ش.‏
[5]. علوم العربیة، ج ‏2، ص 448.
[6]. ناس، 1.
[7]. قدر، 5.
[8]. حمد، 7.
[9]. آل عمران، 163.
[10]. علوم العربیة، ج ‏2، ص 448 – 450.
[11]. مراد معنای حدثی است که علاوه بر فعل اصطلاحی شامل مصدر و تمامی مشتقات از قبیل اسم فاعل، اسم مفعول و...، نیز می‌شود.  بداءة النحو، ص 119.
[12]. «افعال عموم نزد ارباب عقول ***کون است و وجود است و ثبوت است و حصول».
[13]. بداءة النحو، ص 119؛ علوم العربیة، ج ‏2، ص 452.
[14]. علوم العربیة، ج ‏2، ص 454.
[15]. مشهورشان 13 تاست که عبارتند از: «کان»، «صار»، «أصبح»، «أضحی»، «أمسی»، «ظلّ»، «بات»، «لیس»، «ما زال»، «ما برح»، «ما انفکّ»، «ما فتی»، «مادام»؛ مدنى، علیخان بن احمد، الحدائق الندیة فی شرح الفوائد الصمدیة، ص 203، قم، ذوی‌القربى، چاپ اول، بی‌تا.
[16]. ر.ک: علوم العربیة، ج ‏2، ص 451 – 452.
[17]. همان، ص 450 – 451.
[18]. بقره، 34.
[19]. مائده، 30.
[20]. حج، 55.
[21]. مائده، 117.
[22]. کهف، 50.
[23]. «مِنَ الْکافِرِینَ، مِنَ الْخاسِرِینَ، مِنْهُ، عَلَیْهِمْ، فِیهِمْ، لِلظَّالِمِینَ»
[24]. «یعنی دیگر احتیاج به خبر ندارند، بلکه مانند افعال دیگر فاعل می‌گیرند و معنایشان با فاعل تمام می‌شود.»، الحدائق الندیة فی شرح الفوائد الصمدیة، ص 212.
[25]. همان، 802.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • چرا زن نمی‌تواند مرجع تقلید و قاضی باشد؟
    73146 اجتهاد و مرجعیت در اسلام 1387/04/03
    دانشمندان و متخصّصان دینی درباره‌ موضوعاتی؛ مانند مرجع تقلید، یا قاضی شدن زن و بعضی از عناوین دیگر، اختلاف نظر دارند. این امور جزو مسلّمات و ضروریات دینی به شمار نمی‌آید. کسانی که می‌گویند زنان مرجع تقلید یا قاضی نمی‌شوند، به ادله‌ای؛ نظیر روایات و اجماع، تمسک کرده‌اند ...
  • چرا خداوند در مقابل درخواست رؤیت خدا توسط یهودیان، آنها را مجازات کرد؟
    8592 تفسیر 1392/01/26
    آنچه باید در این‌جا مورد دقت قرار گیرد، این عبارت در آیه است: « فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ». باء در «بظلمهم» معنای سببیت بوده و متعلق به «اخذتهم» است و معنا این‌گونه می‌شود که آنها را به جهت ستمی که روا داشته­‌اند، با صاعقه مجازات می‌کنیم. این عبارت نمایان‌گر ...
  • با در نظرگرفتن جمیع جوانب و مصالح، آیا ارجح نیست که مقام رهبری در قانون جمهوری اسلامی ایران دارای یک زمان و دوره مشخص باشد؟
    8512 System 1389/04/16
    دائمی بودن رهبری در ایران ناشی از رأی مردم به قانون اساسی بوده و دلیلی نیز وجود ندارد که در صورت از دست ندادن شرایط، زمان آن را محدود کرد. فساد موجود در حکومت ها بیشتر ناشی از خلق و خوی حاکمان ...
  • با توجه به آیات 103 و 104 سوره کهف، راه تشخیص کار نیک از بد و ناپسند چیست؟
    24104 تفسیر 1389/05/13
    آیات شریفه، به معرفى زیانکارترین انسان ها و بدبخت‏ترین افراد بشر مى‏پردازد. زیان واقعى و خسران مضاعف آنجا است که انسان سرمایه‏هاى مادى و معنوى خویش را در یک مسیر غلط و انحرافى از دست دهد و گمان کند کار خوبى کرده است، نه از این کوشش ها ...
  • آیا در اسلام، مسئله ای به نام وضوی ارتماسی داریم؟
    11356 Laws and Jurisprudence 1391/07/03
    وضوى ارتماسى آن است که انسان صورت و دستها را به قصد وضو با مراعات شستن از بالا به پایین در آب فرو برد؛ اما براى این که مسح سر و پاها با آب وضو باشد، باید در شستن ارتماسى دستها، قصد شستن وضویى، هنگام بیرون آوردن ...
  • زنان عقیمی که بچه‌دار نمی‌شوند از دیدگاه قرآن چه جایگاهی دارند؟
    24597 تفسیر 1395/08/04
    گرچه پروردگار صلاح دیده برخی مردان و زنان، عقیم باشند[1] اما عقیم بودن و بچه‌دار نشدن به تنهایی نقصی معنوی - نه برای مردان و نه برای بانوان - نبوده و از مقام و ارزش انسانی هیچ کدام از آنها نمی‌کاهد. البته می‌شود برای ...
  • آیا در تحقیقات پزشکی، جایز است از جنین سقط شدهٔ انسان استفاده کرد؟
    7682 گوناگون 1393/02/25
    بیشتر فقها تشریح بدن انسان(جنین یا غیر جنین) را جایز نمی‌دانند، اما برخی از مراجع[1] در این‌باره می‌گویند، اگر این‌گونه تحقیقات در راستای کشف مطالب پزشکى جديد و مورد نیاز جامعه و نیز درمان بيمارى‌های تهدید کننده زندگى مردم باشد، جايز است؛ ولى تا ...
  • آیا گزارش غیر‌مسلمان مبنی بر نجاست چیزی که در اختیار اوست، مورد قبول است؟
    8833 اثبات نجاست 1393/02/03
    فقها در این زمینه فرقی بین مسلمان و غیر مسلمان نگذارده و می‌گویند، نجس بودن چیزى از سه راه ثابت مى‌شود، و باید بر آن ترتیب اثر داد: 1. آن که انسان خودش یقین به نجاست پیدا کند. 2. دو نفر عادل و یا حتّى یک نفر گواهى ...
  • معنای استدلال مباشر چیست؟
    19452 قیاس اقترانی و استثنائی 1391/12/06
    در مورد استدلال مباشر آنچه را که برخی از نویسندگان در این‌باره نگاشته‌اند، در این‌جا نقل می‌کنیم: بسیاری از منطق‌نگاران معاصر آنچه را در منطق نگاشته‌های پیشین با عنوان «احکام قضایا» یا «نسبت قضایا» مطرح بوده، قسمی از استدلال برشمرد‌ه‌اند و نام‌هایی؛ همچون استدلال «مباشر»، «بی‌واسطه» و «بسیط» ...
  • محدوده حرم مکه چقدر است؟
    9600 گوناگون 1396/10/23
    ابتدا باید دید منظور از حرم مکه چیست، آیا مراد، مسجد الحرام است؟ یا منطقه‌ای که زائرین خانه‌ی خدا بدون احرام، حق ورود به آن‌را ندارند و ورود کفار نیز به لحاظ شرعی در آن ممنوع است؟ در صورت نخست، پاسخ آن است که هر مکانی که در ...

پربازدیدترین ها