1487
انسانها به صورت واضح و غیر قابل انکار، زندگی اجتماعی داشته و تعامل بسیار گستردهای میان آنان برقرار است، اما در تحلیل این نوع از زندگی برای انسان دو نظر وجود دارد:
الف . این ویژگی انسان، اقتضای فطرت و سرشت او است، و حتی اگر هیچ نیازی به دیگری هم نداشته باشد، باز در جامعهبودن برای او مطلوب و خواستنی است که از این حالت انسان به مدنی بالطبع بودن او تعبیر میکنند.
ب . انسان تنها از روی ناچاری و اضطرار و با مدد جستن از عقل حسابگر خویش، زندگی در اجتماع و مدنیّت را میپذیرد و اینگونه نیست که حتی اگر نیازی به دیگران نیز نداشته باشد، باز هم تمایلی به زندگی اجتماعی در وجود او ریشه دوانده باشد. بر اساس این نظر، انسانها مدنی بالطبع نیستند.
به هر حال، بیشتر حکما و اندیشمندان، انسان را مدنی بالطبع میدانند.