1757
مروان بن حکم بن ابی العاص بن امیه، چهارمین خلیفهی اموی بعد از معاویة بن یزید و سرسلسلهی حکومت مروانیان بود.
از آنجا که حکم بن ابی العاص یکی از مخالفان سرسخت رسالت پیامبر اسلام(ص) بود و در ضربه زدن به اسلام از هیچ کوششی دریغ نمیکرد؛ لذا توسط آنحضرت به طائف تبعید شد. مروان هم که در آن زمان کودک بود به همراه پدرش به طائف رفت، اما عثمان – که خود از بنی امیه بود - در زمان خلافت خود آنها را به مدینه بازگرداند. مروان با اینکه از برپا کنندگان اصلی جنگ جمل علیه حضرت على(ع) بوده و در آن نبرد اسير شد، اما براى نجات خود از امام حسن(ع) و امام حسین(ع) درخواست کمک کرد، و آن دو بزرگوار نیز نزد پدرشان شفاعت كرده و امير المؤمنين(ع) او را آزاد کرد. مروان با اینکه زندگیاش را مدیون امام حسین(ع) بود، اما در مورد بیعت گرفتن از آنحضرت برای یزید، ولید حاکم مدینه را تحت فشار قرار داد و به او توصیه کرد تا در صورت بیعت نکردن حضرتشان، ایشان را به شهادت برساند!
زمانی که معاویه خلافت را به چنگ آورد، فدک را به مروان بخشید، ولی در سال ۴۸، آنرا از مروان پس گرفت.
پس از فرار ابو ایّوب انصاری از مدینه و شهادت امام علی(ع) - در سال 40 هجری - و زمان امامت امام مجتبی(ع)؛ مروان بن حکم در سال 42 هـ.ق از سوی معاویه فرماندار مدینه شد.
او در زمان یزید بن معاویه نیز از افراد بانفوذ خاندان اموی بود و سرانجام پس از کنارگیری معاویة بن یزید از خلافت، مروان با زیرکی حکومت را از آل ابیسفیان خارج کرده و خود بر تخت خلافت نشست و زمینه را فراهم کرد تا فرزندان و نوادگانش دهها سال حاکم بر مقدرات جامعه اسلامی باشند. البته قدرت به او چندان وفا نکرد و مجموع خلافت وی به یک سال هم نرسید و بنابر نقلی وی توسط همسرش کشته شد و یا بر اثر بیماری طاعون درگذشت.