جستجوی پیشرفته
بازدید
107625
آخرین بروزرسانی: 1402/09/15
خلاصه پرسش
دلیل وجوب خمس و مصرف آن از نظر شیعه چیست؟ و چرا اهل‌سنت بدان پای‌بند نیستند؟
پرسش
با سلام؛ چرا نیمی از خمس باید به سادات داده شود؟ و آیا خمس ساخته و پرداخته شیعیان نیست؟ در حالی‌که در قرآن فقط یک آیه اشاره به خمس کرده! از سوی دیگر اهل‌سنت که خیلی اعتقادات سخت‌تری نسبت به روش پیامبر(ص) دارند، خمس را نمی‌شناسند. هر چند پرداخت خمس خود عمل خوبی برای تعدیل ثروت و کم کردن فاصله طبقاتی است!
پاسخ اجمالی

محدود است، به طوری که در قرآن تنها به اصل وجوب واجباتی؛ مانند طهارت، نماز، روزه، حج و ... تصریح شده و بیان تفصیلی احکام و شرایط آن به پیامبر(ص) و جانشینان آن‌حضرت واگذار شده است. حکم واجبات مهمی؛ مانند روزه و یا حج در تعداد بسیار اندکی از آیات قرآن آمده است، به طوری که قرآن مجید متعرض اکثر قریب به اتفاق احکام آنها نشده است. خمس هم دارای چنین حالتی است.

  1. اهل‌سنت درباره‌ی آیه‌ی خمس(41 انفال) بحث‌های مفصلی کرده‌اند و بر طبق روایاتی که دارند، پرداخت خمس توسط پیامبر(ص) و در زمان ایشان را قطعی می‌دانند. امروزه اختلاف اهل‌سنت بر سر اصل خمس نیست، بلکه آنها در بعضی از فروعات با شیعه اختلاف نظر دارند.
  2. علت پرداخت خمس به سادات؛ از آن‌رو است که خداوند زکات و صدقه‌ب واجب را بر آنان حرام کرده است. و با توجه به این‌که در میان آنان فقرا و مستمندانی نیز وجود دارد، به جهت احترام به پیامبر(ص) و حفظ عزت ایشان برای فقرای بنی‌هاشم بودجه‌ی خاصی قرار داده شد و دریافت خمس را بر آنان جایز شمرده شده است.
پاسخ تفصیلی

خمس یکی از فرایض و واجبات دین اسلام است. قرآن مجید در بیان اهمیت آن، ایمان را با آن پیوند زده و می‌فرماید: «بدانید آنچه را که سود می‌برید، یک‌پنجم آن، برای خدا و رسول خدا(ص) و خویشاوندان او و یتیمان و مسکینان و در راه ماندگان است، اگر به خدا ایمان دارید و ...».[1]

قرآن مجید آیات مربوط به توحید و معاد و نبوت را مکرر و مفصل ذکر کرده است. اما تنها آیات محدودی را به بیان احکام اختصاص داده است، به طوری که مشهور است، تعداد آیات الاحکام در قرآن پانصد مورد است و اگر آیات متکرر و یا متداخل را کم کنیم، از این مقدار هم کمتر می‌شود.[2] در حالی‌که احکام و مسائل فقهی مطرح در هر یک از فروع دین خیلی بیشتر از این است. به همین جهت فقهای تمام مذاهب اسلامی سایر احکام و دستوراتی را که در آیات قرآن نیامده است، از روایات معتبر از پیامبر اکرم(ص) و ائمه‌ی معصومین(ع) استفاده می‌کنند.

پس با توجه به گستردگی فقه از یک‌سو و وجود روایات متعدد از ائمه(ع) در همه‌ی موضوعات فقه از سوی دیگر، اگر در قرآن مجید برای مسئله‌ای مانند خمس تنها یک آیه وجود داشته باشد، موضوع غریبی نیست، و سایر احکام آن‌را می‌توان از روایات معتبر ائمه(ع) استفاده کرد. کما این‌که در مورد حکم واجباتی؛ مانند روزه یا حج فقط سه الی چهار آیه در قرآن ذکر شده،[3] یا به واجبات نماز، ارکان، شرائط و... آن که بسیار هم اهمیت دارد، در آیات قرآن اشاره‌ای نشده است، و تمام مذاهب اسلامی این مطالب را از روایات استفاده کرده‌اند. در عین حال تنها آیه‌ی مربوط به وجوب خمس که در سوره انفال آمده، بسیار گویا و از دلالت خوبی برخوردار است.

علامه طباطبائی در تفسیر این آیه می‌فرماید: «غنم» و «غنیمت»، به معنای رسیدن به درآمد از راه تجارت و یا صنعت و یا جنگ است،[4] و مورد آیه، اگر چه غنیمت جنگی است، ولی مورد و مصداق نمی‌تواند مخصص معنا باشد.[5] پس معنای آیه عام است و از ظاهر آیه چنین برمی‌آید که حکم مورد نظر مربوط به هر چیزی است که غنیمت شمرده شود، هر چند غنیمت جنگی گرفته شده از کفار نباشد؛ مانند معادن، گنج و مرواریدهای که با غواصی از دریا به دست می‌آید و ... .

امام جواد(ع) فرمود: غنائم و فوائدی(هرگونه سود و درآمدی) که به شما می‌رسد پرداخت خمس آن واجب است. بعد حضرت آیه‌ی خمس را تلاوت فرمود.[6]

با این‌که در آیه فقط از غنائم صحبت شده است، امام(ع) در تفسیر آن «فوائد» را نیز اضافه فرمود. مرحوم علامه طباطبائی می‌گوید: ... این‌که خمس مختص به غنائم جنگی نیست، از اخبار متواتر (زیاد و فراوان) استفاده می‌شود.[7]

ذی القربی

اما «ذی القربی» به معنای نزدیکان و خویشاوندان است و در این آیه منظور، نزدیکان رسول خدا(ص) و یا به طوری که از روایات قطعی استفاده می‌شود خصوص اشخاص معینی از ایشان است.[8]

در مصادر اهل‌سنت هم روایات زیادی وجود دارد که خمس در زمان خود رسول الله(ص) تقسیم شد و حضرت تا زنده بود این واجب را اداء می‌کرد، سیوطی از ابن ابی‌شیبه از جبیر بن مطعم نقل می‌کند: رسول خدا(ص) سهم ذی القربی را میان بنی‌هاشم و بنی‌عبدالمطلب تقسیم کرد، آن‌گاه من و عثمان بن عفان پیش او رفته و از وی خواستار سهم شدیم و گفتیم: آیا به برادران ما از بنی‌مطلب می‌دهی و به ما نمی‌دهی؟! با این‌که ما و ایشان از جهت خویشاوندی در یک رتبه هستیم؟ فرمود: آنان در جاهلیت و هم در اسلام هرگز از ما جدا نبودند.[9]

در تمام کتاب‌های فقهی اهل‌سنت بحث خمس مطرح شده است. عده‌ای بعد از باب زکات و عده‌ای در فروعات جهاد از آن بحث کرده‌اند. قاضی ابن رشد(595 هـ ) بعد از بیان مذاهب اهل‌سنت در خمس می‌گوید: البته در میان اصحاب(اهل‌سنت) اختلاف شده است که ذی القربی چه کسانی هستند؟ عده‌ای گفتند فقط بنی‌هاشم مراد است و دیگران گفته‌اند هم بنی‌هاشم و هم بنی‌عبدالمطلب، وی روایت جبیر بن مطعم را دلیل بر قول اخیر می‌آورد.[10]

بنابر این، روشن شد که خمس ساخته و پرداخته شیعیان نیست، بلکه تنها فرقی که وجود دارد اصرار شیعه بر استمرار و دوام عمل به این آیه‌ی مبارکه است؛ چرا که اقرباء و خویشان رسول الله پیوسته موجود بوده و در میان آنان فقیر و مسکین نیز وجود دارد. اگرچه شافعی(از ائمه‌ی اهل‌سنت) نیز قائل است که خمس اقرباء با موت پیامبر(ص) از بین نمی‌رود.[11]

فلسفه‌ی پرداخت خمس

 پرداخت خمس ممکن است علل و حکمت‌های زیادی داشته باشد که در این‌جا به بعضی از آنها اشاره می‌کنیم:

  1. در هر جامعه‌ای رهبر و امام آن جامعه برای احیای دین خدا و پیاده کردن احکام اسلام و پیش‌برد نظام و کشور هزینه‌هایی دارد که باید تأمین شود. پیامبر اسلام(ص) و بعد از او امامان معصوم(ع) و در زمان غیبت، فقهای شیعه که جانشینان ائمه(ع) هستند نیز به عنوان رهبر جامعه‌ی اسلامی همواره دارای هزینه‌های مختلفی؛ از جمله کمک به مستمندان، ساخت مسجد، تجهیز سپاه و کارهای خیر دیگر بوده‌اند که با پرداخت خمس این هزینه‌ها تأمین می‌شود. ائمه(ع) فرمودند: خمس کمک ما در پیاده کردن دین خدا است.[12]
  2. خمس وسیله‌ای برای رشد و کمال انسان محسوب می‌شود. و انسان با ادای خمس به قصد قربت و بریدن از دنیا، نیز وظیفه‌اش را انجام داده و خود را از گناهان پاک نموده و به سوی کمال ترقی می‌کند.[13]

علت تخصیص نصف مبلغ خمس به سادات

در باره‌ی علت تخصیص نصف مبلغ خمس به سادات باید گفت؛ خمس و زکات از مالیات‌های اسلامی هستند که به منظور رفع مشکلات مالی امت اسلامی و توزیع عادلانه‌ی ثروت و تقویت بنیه‌ی مالی حکومت اسلامی وضع شده است.

«میان خمس و زکات این تفاوت مهم وجود دارد که زکات جزو اموال عمومی جامعه‌ی اسلامی محسوب می‌شود؛ لذا مصارف آن عموماً در همین قسمت است،‌ ولی خمس از مالیات‌هایی است که مربوط به حکومت اسلامی است؛ یعنی مخارج دستگاه حکومت اسلامی و گردانندگان این دستگاه از آن تأمین می‌شود. محروم بودن سادات از دست‌یابی به زکات در حقیقت برای دور نگه‌داشتن خویشاوندان پیامبر(ص) از این قسمت است، تا بهانه‌ای به دست مخالفان نیفتد که بگویند پیامبر(ص) خویشان خود را بر اموال عمومی مسلط ساخت،‌ ولی از سوی دیگر نیازمندان سادات نیز باید از طریقی تأمین شوند. در حقیقت خمس نه تنها یک امتیاز برای سادات نیست،‌ بلکه یک نوع کنار زدن آنها، به خاطر مصلحت عموم و برای دفع سوء ظن است».[14]

آیا می‌توان باور کرد که اسلام برای از کار افتاده‌ها و ایتام و محرومان غیر بنی‌هاشم فکری کرده باشد و از راه زکات مخارج سال آنها را تأمین کرده باشد،‌ ولی نیازمندان بنی‌هاشم را بدون هیچ‌گونه تأمین رها سازد؟ پس قانون خمس هیچ‌گونه امتیاز طبقاتی برای سادات ایجاد نمی‌کند و از نظر جنبه‌های مادی هیچ‌گونه تفاوتی با زکات که برای سایر فقرا است ندارد. «در حقیقت دو صندوق وجود دارد: صندوق خمس و صندوق زکات، هر کدام از نیازمندان تنها حق دارند از یکی از این دو صندوق استفاده کنند، آن هم به اندازه مساوی، یعنی به اندازه نیازمندی یک سال».[15]

فقرای غیر سادات از صندوق زکات و فقرای سادات از صندوق خمس بهره‌مند می‌شوند. نیازمندان سادات حق ندارند چیزی از زکات مصرف کنند.


[1]. انفال، 41. «وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْ‏ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبى‏ وَ الْیَتامى‏ وَ الْمَساکینِ وَ ابْنِ السَّبیلِ إِنْ کُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَ ...».

[2]. سیوری حلّی، مقداد بن عبد اللّٰه، کنز العرفان فی فقه القرآن، مترجم، محقق و مصحح: عقیقی بخشایشی، عبد الرحیم، ص 29، پاساژ قدس پلاک 111، قم، چاپ اول، بی تا.

[3]. همان، ص 179 و ص 242.

[4]. طباطبائی، سید محمد حسین‏، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏9، ص 89، قم، دفتر انتشارات اسلامی‏، چاپ پنجم‏، 1417ق.

[5]. همان، ص 91.

[6]. شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج 9، ص 502، ابواب ما یجب فیه الخمس، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1409ق.

[7]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏9، ص 91؛ طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه، موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج 9، ص 136- 137، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1374ش.

[8]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏9، ص 89.

[9]. سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج 3، ص 186، قم، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، 1404ق؛ طباطبایی، محمدحسین‏، المیزان فی تفسیر القرآن‏، ج 9، ص 105 – 106، بیروت، مؤسسة الأعلمی، چاپ دوم، 1390ق.

[10]. ابن رشد، محمد بن احمد، بدایة المجتهد، ج 1، ص 313، کتاب الجهاد، بیروت، دارالفکر، 1995م.

[11]. همان.

[12]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 1، ص 548، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق. «... وَ إِنَّ الْخُمُسَ عَوْنُنَا عَلَى دِینِنَا...».

[13]. همان، امام رضا(ع) فرمود: «فان اخراجه ]خمس[ مفتاح رزقکم و تمحیص ذنوبکم»؛ پرداخت خمس کلید جلب روزی و وسیله‌ی آمرزش گناهان شما است.

[14]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 7، ص 184، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش

[15]. همان، ص 183.

ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها