جستجوی پیشرفته
بازدید
42561
آخرین بروزرسانی: 1401/01/20
خلاصه پرسش
چه تفاوتی میان «مشیت الهی» و «اراده الهی» وجود دارد؟
پرسش
سلام علیکم؛ چه فرقی بین مشیت الهی با اراده الهی است؟ دکتر فاضل السامرائی می‌گوید: اکثر متکلمان بین این دو فرقی نگاشته‌اند لکن عده‌ای از آنان می‌گویند: مشیت اقتضای وجود را دارد و به همین علت است که فرموده: «ما شاء الله کان و ما لم یشأ لم یکن». ولی اراده اقتضای وجود را ندارد، چه بسا پروردگار چیزی را اراده می‌کند و می‌خواهد که مردم انجام دهند ولی مردم انجام نمی‌دهند، نظر شما در این‌باره چیست؟
پاسخ اجمالی
مشیّت و اراده الهی در طول افعال الهی هستند. بر اساس آموزه‌های دینی که از ائمه اطهار(ع) سرچشمه گرفته، کارهای خداوند انجام نمی‌گیرد، مگر پس از تعلق علم خدا به آن، بعد مشیت الهی، سپس اراده، پس از آن تقدیر، سپس قضا و سرانجام امضای خداوند.
مشیّت و خواستِ خداوند دو گونه است: خواست تشریعى و خواست تکوینى. خداوند از نظر تشریعى، هدایتِ همه مردم را خواسته؛ لذا پیامبران و کتاب‌های آسمانى را فرستاده است. امّا از نظر تکوینى خواسته است که مردم بر اساس اراده و اختیار خود، راه را انتخاب کنند، نه آن‌که مجبور به پذیرش دین باشند.
 
پاسخ تفصیلی
بحث مشیّت و اراده در فلسفه، کلام، اصول فقه و ... از بحث‌های مهمی است که معرکه آرا میان فلاسفه، متکلمان و اصولیان قرار گرفته است که فهم برخی از بحث‌های مهم عقلی مانند جبر و اختیار بستگی زیادی به روشن شدن این موضوع دارد.
در این نوشته با توجه روایات اهل بیت(ع) پاسخ را به طور خلاصه بیان می‌کنیم. 
مشیّت و اراده الهی در طول افعال الهی هستند. بر اساس آموزه‌های دینی که از ائمه اطهار(ع) سرچشمه گرفته، کارهای خداوند انجام نمی‌گیرد، مگر پس از تعلق علم خدا به آن، بعد مشیت الهی، سپس اراده، پس از آن تقدیر، سپس قضا و سرانجام امضای خداوند.
البته در تعدادی از روایات به گونه‌ای دیگر تعبیر شده است که برخی در برخی دیگر ممزوج می‌شوند و گاهی نیز برخی از این امور با برخی دیگر معنای واحدی دارند.
1. معلى بن محمد می‌گوید: از عالم (امام) سؤال شد: خداوند چطور می‌داند؟ فرمود: «می‌داند، می‌خواهد، اراده می‌کند، مقدر می‌سازد، حکم صادر می‌کند سپس امضا فرماید. پس امضا کند آنچه را حکم کرده و حکم ‌کند آنچه را مقدّر ساخته و مقدر کند آنچه را اراده کرده است. بنابر این، از علم او مشیت و از مشیّتش اراده و از اراده‌اش تقدیر و از تقدیرش حکم و از حکمش امضا بر می‌خیزد. علم او بر مشیّتش مقدم است. مشیت در مرتبه دوم، اراده در مرتبه سوم  است و تقدیر بر قضاى مقرون به امضا و اجرا واقع می‌شود. براى خداى تبارک و تعالى بدا[1] می‌باشد، در آنچه می‌داند به این طریق که کى می‌خواهد و در چه شرایطى اراده می‌کند براى تقدیر چیزها اما اگر حکم به مرحله امضا و اجرا رسید، دیگر بدا نیست. علم به هر معلومى پیش از بودن او است و مشیّت و خواست هر چه پدید شود پیش از وجود او در خارج است، و اراده پیش از برپا شدن مراد است، و تقدیر براى این معلومات پیش از آن است که تفصیل داده شوند و به هم پیوندند در وجود مشخص و وقت معین. حکمی که نزدیک به امضا است انجام‌شدنی‌هاى قطعى می‌باشند که داراى جسمند و به حواس درک شوند؛ مانند آنچه رنگ و بو دارد و در کیل و وزن در می‌آید و آنچه می‌جنبد و می‌خرامد از انسان و جن و پرنده و درنده و محسوسات دیگر.
بَدا براى خدا در آن چیزى است که هنوز وجود خارجى ندارد؛ و چون وجود خارجى قابل درک و فهم بیابد براى خدا بدا در آن نباشد، و خدا هر چه می‌خواهد می‌کند. به علم خود همه چیز را پیش از پدید آمدنشان دانسته‏؛ به مشیّت و خواست خود صفات و حدود آنها را شناخته، و پیش از اظهار آنها آهنگ هستى آنها را داشته و به اراده خود ذات آنها را به وسیله رنگ‌آمیزى و نشانه‌گذارى تمییز بخشیده؛ و با تقدیر خود روزیشان را اندازه‌گیرى نموده و آغاز و پایان آنها را شناخته و به سبب قضاى خود اماکن آنها را براى مردم بیان کرده و مردم را بدان‌ها رهنمایى نموده، و با اجرا و امضا، علل آنها را تشریح کرده و امر آنها را آشکار ساخته و این است تقدیر عزیز دانا».[2]
2. امام صادق(ع) می‌فرماید: «هیچ چیزى در زمین و آسمان موجود نمی‌شود جز به واسطه این هفت چیز: مشیّت، اراده، قضا، قدر، اذن، کتاب و اجل، پس کسى که گمان کند قادر بر کم کردن یکى از اینها است کافر است».[3]
3. امام کاظم(ع) در ضمن حدیثی برخی از این اصطلاحات را توضیح می‌دهند: «مشیّت؛ یعنی شروع و ابتدای یک چیز؛ قدر به معنای اندازه طول و عرض و حدود فعل؛ قضا نیز چیزی است که امضا به آن تعلق می‌گیرد و با امضای الهی آن فعل حتمی شده و به هیچ وجه برگشت نمی‌کند».[4]
توضیح این‌که؛
مراد از مشیّت، ایجاد است که امر ربطی بین موجِد و موجَد است. و در اصطلاح حکما تعبیر به وجود منبسط می‌کنند. مقصود از اراده، علم به مصلحت کاری است که منشأ ایجاد می‌شود. قدر، به معنای اندازه گرفتن هر چیزی است که به جاى خود موجود و به مقدار مصلحت محقق می‌شود. مراد از قضای الهی، حُکمی است از سوی خدا به وجود چیزی؛ مانند  کلمه «کن» در «کُنْ فَیَکُونُ».[5] مقصود از «اذن»، ترخیص در وجود و رهایى آن است. «کتاب»، به معنای ثبت در لوح محفوظ است و «اجل»؛ یعنی مدت وجود.[6]
مشیّت و خواستِ خداوند دو گونه است: خواست تشریعى و خواست تکوینى. خداوند از نظر تشریعى، هدایتِ همه مردم را خواسته؛ لذا پیامبران و کتاب‌های آسمانى را فرستاده است. امّا از نظر تکوینى خواسته است که مردم بر اساس اراده و اختیار خود، راه را انتخاب کنند، نه آن‌که مجبور به پذیرش دین باشند.[7] امام کاظم(ع) می‌فرماید: «خداوند داراى دو مشیّت و دو اراده است؛ یکى اراده و مشیّت حتمى و دیگر اراده و مشیّت عزمى. نهى می‌کند و می‌خواهد، امر می‌کند و نمی‌خواهد! آیا نمی‌بینى که آدم و حوا را از خوردن میوه آن درخت نهى فرمود، ولى خوردن آنها را خواست و اگر مشیّت و اراده حتمى بود و نمی‌خواست که از میوه آن درخت بخورند در این صورت مشیت و میل آدم و حوا بر مشیت خداوند غالب نمی‌شد. همچنین به حضرت ابراهیم امر فرمود که اسماعیل را ذبح نماید، ولى اراده حتمى بر ذبح او نفرموده بود و اگر اراده و مشیّت حتمى بود، اراده حضرت ابراهیم بر مشیّت و خواست خداوند غالب نمی‌شد».[8]
با توجه به این‌که کارهای انسان در طول اراده خداوند است و با توجه به این‌که این امور، تکوینی هستند؛ این طور نیست که همیشه با علاقه و محبت خداوند همراه باشد؛ یعنی چه بسا چیزی مورد اراده تکوینی خداوند قرار می‌گیرد، اما خواست واقعی خداوند نیست، امام صادق(ع) فرمود: «خداوند امر کرد، ولی نخواست و خواست، امّا امر نکرد. امر نمود به ابلیس که به آدم سجده کند و خواست سجده نکند؛ زیرا اگر می‌خواست سجده می‌کرد. آدم را از خوردن از درخت نهی کرد و خواست که از آن بخورد؛ زیرا اگر نمی‌خواست نمی‌خورد».[9]
ابو بصیر می‌گوید: از امام صادق(ع) پرسیدم؛ خداوند مشیّت نمود و اراده و تقدیر کرد و حتمی قرار داد، آیا خواست و محبوبش بود؟ آن‌حضرت فرمود: «خیر»؛ گفتم: چطور مشیت نمود و اراده و تقدیر کرد و نخواست؟ امام(ع) فرمود: «این چنین به ما رسیده است».[10]
در برخی از موارد مشیّت و اراده به یک معنا استعمال می‌شوند، علامه طباطبایی در این‌باره می‌گوید: مشیت و صفت اراده، به یک معنا است، ممکن هم هست بگوییم مراد از مشیت، اصل مشیت و مراد از صفت، اراده خصوصیات آن است.[11]
 

[1]. احتمال تغییر در معلوم وجود دارد.
[2]. «عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ قَالَ سُئِلَ الْعَالِمُ (ع) کَیْفَ عِلْمُ اللَّهِ قَالَ عَلِمَ وَ شَاءَ وَ أَرَادَ وَ قَدَّرَ وَ قَضَى وَ أَمْضَى فَأَمْضَى مَا قَضَى وَ قَضَى مَا قَدَّرَ وَ قَدَّرَ مَا أَرَادَ فَبِعِلْمِهِ کَانَتِ الْمَشِیئَةُ وَ بِمَشِیئَتِهِ کَانَتِ الْإِرَادَةُ وَ بِإِرَادَتِهِ کَانَ التَّقْدِیرُ وَ بِتَقْدِیرِهِ کَانَ الْقَضَاءُ وَ بِقَضَائِهِ کَانَ الْإِمْضَاءُ وَ الْعِلْمُ مُتَقَدِّمٌ عَلَى الْمَشِیئَةِ وَ الْمَشِیئَةُ ثَانِیَةٌ وَ الْإِرَادَةُ ثَالِثَةٌ وَ التَّقْدِیرُ وَاقِعٌ عَلَى الْقَضَاءِ بِالْإِمْضَاءِ فَلِلَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى الْبَدَاءُ فِیمَا عَلِمَ مَتَى شَاءَ وَ فِیمَا أَرَادَ لِتَقْدِیرِ الْأَشْیَاءِ فَإِذَا وَقَعَ الْقَضَاءُ بِالْإِمْضَاءِ فَلَا بَدَاءَ فَالْعِلْمُ فِی الْمَعْلُومِ قَبْلَ کَوْنِهِ وَ الْمَشِیئَةُ فِی الْمُنْشَإِ قَبْلَ عَیْنِهِ وَ الْإِرَادَةُ فِی الْمُرَادِ قَبْلَ قِیَامِهِ وَ التَّقْدِیرُ لِهَذِهِ الْمَعْلُومَاتِ قَبْلَ تَفْصِیلِهَا وَ تَوْصِیلِهَا عِیَاناً وَ وَقْتاً وَ الْقَضَاءُ بِالْإِمْضَاءِ هُوَ الْمُبْرَمُ مِنَ الْمَفْعُولَاتِ ذَوَاتِ الْأَجْسَامِ الْمُدْرَکَاتِ بِالْحَوَاسِّ مِنْ ذَوِی لَوْنٍ وَ رِیحٍ وَ وَزْنٍ وَ کَیْلٍ وَ مَا دَبَّ وَ دَرَجَ مِنْ إِنْسٍ وَ جِنٍّ وَ طَیْرٍ وَ سِبَاعٍ وَ غَیْرِ ذَلِکَ مِمَّا یُدْرَکُ بِالْحَوَاسِّ فَلِلَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى فِیهِ الْبَدَاءُ مِمَّا لَا عَیْنَ لَهُ فَإِذَا وَقَعَ الْعَیْنُ الْمَفْهُومُ الْمُدْرَکُ فَلَا بَدَاءَ وَ اللَّهُ یَفْعَلُ مَا یَشَاءُ فَبِالْعِلْمِ عَلِمَ الْأَشْیَاءَ قَبْلَ کَوْنِهَا وَ بِالْمَشِیئَةِ عَرَّفَ صِفَاتِهَا وَ حُدُودَهَا وَ أَنْشَأَهَا قَبْلَ إِظْهَارِهَا وَ بِالْإِرَادَةِ مَیَّزَ أَنْفُسَهَا فِی أَلْوَانِهَا وَ صِفَاتِهَا وَ بِالتَّقْدِیرِ قَدَّرَ أَقْوَاتَهَا وَ عَرَّفَ أَوَّلَهَا وَ آخِرَهَا وَ بِالْقَضَاءِ أَبَانَ لِلنَّاسِ أَمَاکِنَهَا وَ دَلَّهُمْ عَلَیْهَا وَ بِالْإِمْضَاءِ شَرَحَ عِلَلَهَا وَ أَبَانَ أَمْرَهَا وَ ذَلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 1، ص 148 – 149، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق.
[3]. «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) أَنَّهُ قَالَ لَا یَکُونُ شَیْ‏ءٌ فِی الْأَرْضِ وَ لَا فِی السَّمَاءِ إِلَّا بِهَذِهِ الْخِصَالِ السَّبْعِ بِمَشِیئَةٍ وَ إِرَادَةٍ وَ قَدَرٍ وَ قَضَاءٍ وَ إِذْنٍ وَ کِتَابٍ وَ أَجَلٍ فَمَنْ زَعَمَ أَنَّهُ یَقْدِرُ عَلَى نَقْضِ وَاحِدَةٍ فَقَدْ کَفَرَ»؛ الکافی، ج 1، ص 149.
[4]. «عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ الْهَاشِمِیِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ ع یَقُولُ لَا یَکُونُ شَیْ‏ءٌ إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ وَ أَرَادَ وَ قَدَّرَ وَ قَضَى قُلْتُ مَا مَعْنَى شَاءَ قَالَ ابْتِدَاءُ الْفِعْلِ قُلْتُ مَا مَعْنَى قَدَّرَ قَالَ تَقْدِیرُ الشَّیْ‏ءِ مِنْ طُولِهِ وَ عَرْضِهِ قُلْتُ مَا مَعْنَى قَضَى قَالَ إِذَا قَضَى أَمْضَاهُ فَذَلِکَ الَّذِی لَا مَرَدَّ لَهُ»؛ الکافی، ج 1، ص 150.
[5]. بقره، 117.
[6]. طیب، سید عبد الحسین، أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج ‏1، ص 274 (پاورقی)، انتشارات اسلام، تهران، چاپ دوم، 1378ش.
[7]. قرائتى، محسن، تفسیر نور، ج ‏3، ص 326، مرکز فرهنگى درسهایى از قرآن، تهران، چاپ یازدهم، 1383ش.
[8]. الکافی، ج ‏1، ص 151.
[9]. «عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ أَمَرَ اللَّهُ وَ لَمْ یَشَأْ وَ شَاءَ وَ لَمْ یَأْمُرْ أَمَرَ إِبْلِیسَ أَنْ یَسْجُدَ لآِدَمَ وَ شَاءَ أَنْ لَا یَسْجُدَ وَ لَوْ شَاءَ لَسَجَدَ وَ نَهَى آدَمَ عَنْ أَکْلِ الشَّجَرَةِ وَ شَاءَ أَنْ یَأْکُلَ مِنْهَا وَ لَوْ لَمْ یَشَأْ لَمْ یَأْکُلْ»؛ الکافی، ج 1، ص 151.
[10]. «عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ یُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ أَبَانٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) شَاءَ وَ أَرَادَ وَ قَدَّرَ وَ قَضَى قَالَ نَعَمْ قُلْتُ وَ أَحَبَّ قَالَ لَا قُلْتُ وَ کَیْفَ شَاءَ وَ أَرَادَ وَ قَدَّرَ وَ قَضَى وَ لَمْ یُحِبَّ قَالَ هَکَذَا خَرَجَ إِلَیْنَا»؛ الکافی، ج 1، ص 150.
[11]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏8، ص 168، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1417ق.
ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها

  • تعداد فرزندان حضرت علی (ع)، و نام ایشان و نام مادران آنان چه بوده است؟
    791826 معصومین 1387/06/05
    شیخ مفید در کتاب ارشاد تعداد آنها را 27 تن از دختر و پسر دانسته و پس از آن گفته است: عده‏ای از علمای شیعه گویند که فاطمه پس از وفات پیامبر (ص) جنینی که پیامبر او را محسن نامیده بود سقط کرد. بنابر قول این عده، فرزندان آن حضرت ...
  • معنای ذکر «لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم» چیست و این ذکر چه آثار و برکاتی دارد؟
    755914 حدیث 1396/06/14
    «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ»؛ یعنی هیچ نیرو و توانى جز از سوى خداوند بلندمرتبه و بزرگ نیست‏. واژه «حول» در لغت به معنای حرکت و جنبش،[1] و «قوّة» به معنای استطاعت و توانایی است.[2] بنابر ...
  • آیا خداوند به نفرینی که از دل شکسته باشد، توجه می کند؟ یا فقط دعاهای مثبت را اجابت می کند؟
    679087 Practical 1390/07/12
    نفرین در آموزه های دینی ما مسئله ای شناخته شده است، چنان که در آیات و روایات آمده است: "بریده باد هر دو دست ابو لهب"؛ "از نفرین مظلوم بترسید که نفرین مظلوم به آسمان می رود". و... . منتها همان گونه که دعا برای استجابت، نیازمند شرایط است، ...
  • حکم زنا با زن شوهردار چیست؟
    658379 Laws and Jurisprudence 1387/05/23
    زنا خصوصا با زن شوهر دار یکی از گناهان بسیار زشت و بزرگ به شمار می آید ولی بزرگی خداوند و وسعت مهربانی او به حدی است، که اگر گنهکاری که مرتکب چنین عمل زشت و شنیعی شده واقعا از کردۀ خود پشیمان باشد و تصمیم جدی ...
  • عقیقه و احکام و شرایط آن چیست؟
    648261 Practical 1391/02/11
    عقیقه عبارت است از: کشتن گوسفند یا هر حیوانی که صلاحیّت قربانی کردن داشته باشد، در روز هفتم ولادت فرزند، جهت حفظ فرزند از بلاها. پرداخت قیمت آن کفایت از عقیقه نمی‌کند. بهتر است عقیقه و فرزندی که برایش عقیقه می‌شود، از حیث جنسیت مساوی باشند، ولی ...
  • آیا کاشت ناخن مانع غسل و وضو است؟
    599809 Laws and Jurisprudence 1387/12/04
    در غسل و وضو، باید آب به اعضای بدن برسد و ایجاد مانعی در بدن که رفع آن مشکل یا غیر ممکن است، جایز نیست، مگر در صورتی که ضرورتی آن را اقتضا کند و یا غرض عقلائی مشروعی در این امر وجود داشته باشد.در هر حال، اگر مانعی ...
  • فضیلت و آداب و شرایط نماز جمعه چیست؟ و به چه صورت خوانده می‌شود؟
    579962 نماز جمعه 1389/09/10
    در مورد جایگاه و فضیلتش نماز جمعه همین بس که سوره‌ای از قرآن به نامش می‌باشد.نماز جمعه یک از عباداتی است که به جماعت خوانده می‌شود. این نماز دو خطبه دارد که با حمد و ثنای الهی شروع می‌شود و امام جمعه در این خطبه‌ها باید مردم را به تقوای ...
  • آیا ارتباط انسان با جن ممکن است؟
    564670 جن 1386/02/01
    قرآن مجید وجود جن را تصدیق کرده و ویژگی‌‏های زیر را برای او برمی‌شمارد:جن موجودی است که از آتش آفریده شد، بر خلاف انسان که از خاک آفریده شده است.[1]دارای علم، ادراک، تشخیص حق از باطل و قدرت منطق و استدلال ...
  • اصول و فروع دین را نام برده و مختصراً توضیح دهید؟
    564008 Laws and Jurisprudence 1387/09/23
     دسته بندی اصول دین و فروع دین به این شکلی که در میان ما متداول است از احادیث و روایات ائمه (ع) اخذ نشده است؛ بلکه دانشمندان علوم دینی معارف دینی را به این صورت دسته بندی کردند. تاریخ بحث ها در باره به نیمه دوم قرن اول هجری باز ...
  • می خواهم دعا کنم همسرم در زندگی مطیع من باشد آیا در این زمینه دعایی از اهل بیت (ع) به ما رسیده است؟
    558550 Practical 1389/02/22
    دعاها، لازم نیست حتماً به زبان عربى خوانده شوند؛ هرچند به عربی بهتر است، حتى دعا در نماز به زبان فارسى جایز است.نکته مهم تر این که انسان باید شرایط دیگر تأثیر گذاری دعا ...