لطفا صبرکنید
5888
- اشتراک گذاری
یکی از کسانی که در روز عاشورا در سپاه عمر بن سعد حضور پررنگی داشت، کثیر بن عبدالله (عبیدالله)[1] شعبی[2] همدانی بود.[3]
بعد از ورود عمر بن سعد به کربلا، کثیر بن عبداللّه شعبى را که مردى جسور و قاتل و حیلهگر بود به خدمت امام(ع) فرستاد تا علّت آمدنش را بپرسد. کثیر به عمر بن سعد پیشنهاد داد که در شرایط مناسب امام(ع) را به شهادت برساند، اما ابن سعد قبول نکرد و از او خواست تا فقط علت آمدن امام(ع) را از ایشان بپرسد. کثیر به سوى امام(ع) آمد. ابوثمامه با دیدن او به امام(ع) گفت: بدترین و خونریزترین و حیلهگرترین مردم روى زمین نزد شما مىآید. لذا ابوثمامه به سوى کثیر رفت و از وی خواست قبل از ورود به نزد امام(ع) شمشیر خود را کنار بگذارد، اما کثیر قبول نکرد. ابوثمامه پیشنهاد داد دست وی بر قبضه شمشیر کثیر باشد؛ اما کثیر قبول نکرد. سپس ابو ثمامه گفت: پیام خود را به من بگو تا من به امام(ع) برسانم و اجازه نمیدهم که با این وضع به نزد امام(ع) بروی، زیرا تو مرد فاجرى هستی. در نتیجه کثیر به سوى ابن سعد برگشت.[4]
در منابع تاریخی معتبر گزارش شده که کثیر به همراه مهاجر بن اوس تمیمی در به شهادت رساندن زهیر بن قین نقش مؤثری داشت[5] و بنابر نقل برخی منابع متأخر به همین علت مورد نفرین امام(ع) قرار گرفت: امام(ع) فرمود: «خداوند تو را از رحمت خویش دور نگرداند و قاتلان تو را مانند کسانى که با لعنت خدا به صورت میمون و خوک درآمدند، لعنت نماید».[6]
ضحاک بن عبدالله مشرقی[7] نقل میکند: زمانی که دیدم یاران حسین(ع) کشته شدهاند و جز سوید بن عمرو خثعمى و بشیر بن عمرو حضرمى، فردی با امام(ع) باقی نمانده، از ایشان اجازه خواستم تا بروم، امام(ع) نیز اجازه داد. ضحاک نیز اسب مخفیشده را از خیمه در آورده و فرار کرد. چند نفر از آنها به تعقیب او آمدند. تا اینکه به کنار دهکدهاى نزدیک ساحل فرات رسید. کثیر بن عبداللَّه شعبى و ایوب بن مشرح حیوانى و قیس بن عبد اللَّه صائدى وی را شناختند و گفتند: این ضحاک بن عبدالله مشرقى و پسر عموى ما است(از قبیله ما است). در نهایت دیگران نیز از کشتن وی منصرف شدند».[8]
تمام این گزارشها حاکی از آن است که کثیر بن عبدالله در سپاه عمر بن سعد و از شقیترین دشمنان امام حسین(ع) بوده، اما با این وجود، در برخی از منابع کهن، نام او را به عنوان یکی از شهدای کربلا و از یاران حضرتشان از قبیله بجیله ثبت کردهاند.[9]
این موضوع ممکن است ناشی از اشتباه مؤلفان بوده و یا به احتمال ضعیف شخص غیر مشهور دیگری با همین نام در سپاه امام(ع) حضور داشته و به شهادت رسیده باشد.
[1]. ابن اثیر جزری، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج 4، ص 71، بیروت، دار صادر، 1385ق.
[2]. طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق، ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 5، ص 410، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق.
[3]. ابو مخنف کوفی، لوط بن یحیی، وقعة الطف، محقق، مصحح، یوسفی غروی، محمد هادی، ص 35، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ سوم، 1417ق.
[4]. وقعة الطف، ص 183 – 184.
[5]. تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، ج 5، ص 441.
[6]. حسینی موسوی، محمد، تسلیة المُجالس و زینة المَجالس (مقتل الحسین ع)، محقق، مصحح، حسون، کریم فارس، ج 2، ص 295، قم، مؤسسة المعارف الإسلامیة، چاپ اول، 1418ق.
[7]. «رها کردن افرادی امام حسین(ع) را در قیام عاشورا»، 82500.
[8]. تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، ج 5، ص 444- 445.
[9]. رسان، فضیل بن زبیر، تسمیة من قتل مع الحسین ع، ص 155، قم، آل البیت ع، چاپ دوم، 1406ق؛ محلی، حمید بن احمد، الحدائق الوردیة فی مناقب الأئمة الزیدیة، مصحح، محطوری، مرتضی بن زید، ج 1، ص 211، صنعا، مکتبة بدر، چاپ اول، 1423ق.