لطفا صبرکنید
200
علم و دانش اگر به صورت مطلق مورد استفاده قرار گیرد، شامل تمام انواع دانشها خواهد شد و اگر به صورت مضاف به رشته خاصی بیان شود، ویژه همان دانش خواهد بود.
- «علوم پایه» یا «علوم بنیادی»، هر چند بدون تعریف و داشتن عنوان در محیطهای علمی از زمانهای گذشته وجود داشته است؛ اما در قرون اخیر با عنوان مستقل و تعریف مشخص در محیطهای علمی مطرح است.[1] به نظر میرسد این نامگذاری و تعریف، در واقع با توجه به حقیقت علومی که از قدیم مطرح بوده به دست آمده است؛ از اینرو تعاریف متعددی از آن شده است؛ مانند:
الف) مجموعه علومی که به بررسی بنیادین پدیدهها، یا بررسی ماهیت، قوانین و روابط حاکم بین آنها میپردازد.[2]
ب) مجموعه علومی که با هدف روش علمی برای بهبود نظریههای علمی برای درک بهتر یا پیشبینی طبیعی یا سایر پدیدهها است.[3]
از سوی دیگر تقسیمبندی علوم به علوم زیربنایی(پایه و بنیادی) و علوم روبنایی، نسبی و اعتباری است، زیرا ممکن است دانشی که نسبت به دانش دیگر روبنا به شمار میآید، خود زیربنای دانش سومی باشد!
با این وجود، معمولا در محیطهای علمی، علومی مانند ریاضیات، فیزیک، شیمی، فلسفه، منطق، زیستشناسی، زبانشناسی، زمینشناسی را از بارزترین علوم پایه میشمارند. در علوم حوزوی علاوه بر فلسفه و منطق، دانشهایی؛ مانند ادبیات عرب(صرف، نحو، معانی، بیان و بدیع)، لغت، اصول فقه، و رجال از علوم پایه محسوب میشوند. و در معارف دینی، مباحث اصول اعتقادی؛ مانند اعتقاد به توحید، نبوت، امامت و معاد از علوم زیربنایی به شمار میآیند.
- متون دینی، علاوه بر اصول اعتقادی، به موضوعات دیگری مانند واقعیات جهان هستی، روشهای زندگی، تاریخ بشر و ... نیز میپردازند،اما این بدان معنا نیست که متکفل بیان تمام جزئیات آنها باشند. به عنوان نمونه، اسلام هرگز ادعا نمیکند که کارکرد یکایک اجزای بدن انسان را با دقت شرح داده و در مورد اختلال در عملکرد هر کدامشان، راه چارهای اعلام میکند و نیز ادعا نمیکند که به تمام جزئیات آنچه امروزه در دانشهایی مانند اقتصاد، جامعهشناسی، روانشناسی، مدیریت و .... مطرح میشود، اشاره نموده و نظر خود را در مورد آنها بیان مینماید.
- اما اینگونه هم نیست که در متون اسلامی نتوانیم چیزی در مورد مثلا «دانش اقتصاد» بیابیم، بلکه قرآن و سنت بیانگر اصولی کلی و معیارهایی مانند «عدالت اقتصادی»، «خودداری از ربا»، «توصیه به قرض الحسنه»، «توصیه به سرمایهگذاری در فعالیتهای مختلف»، «خودداری از عرضه برای بالا رفتن تقاضا و قیمت(یا همان احتکار)» و ... میباشند، اما با این وجود ادعا ندارند که به یکایک جزئیات اقتصاد کهن و نوین پرداختهاند.
از این رو نیازی نیست که در هر مبحث جزئی اقتصادی جدید به دنبال شاهدی از قرآن و سنت برای آن باشیم، بلکه همین که آنچه در این مبحث جدید مطرح شده مخالفت قطعی با اصول توصیه شده اسلامی نداشته باشد، کافی است.
البته باید تلاش کرد تا تمام معیارها و توصیههای اسلامی را گردآوری نموده و همخوانی یا ناهمخوانی مباحث اقتصادی با آنها را مورد بررسی دقیق قرار داد و شاید این همان چیزی باشد که از آن با عنوان «اقتصاد اسلامی» یاد میشود که دانش نوپایی است که از مبانی اسلام در حوزههای مختلف به دست میآید،[4] این مطالعات در قالب سرفصلهایی مانند موارد ذیل، طبقهبندی شدهاند:
مبانی اقتصاد اسلامی، مکتب اقتصاد اسلامی، نظام اقتصاد اسلامی، ساز و کار اقتصادی و حقوق اقتصاد اسلامی و ... .
مباحثی که در کتابهای فقهی مطرح شده، میتواند بخشی از مباحث اقتصاد اسلامی را تأمین کند.[5] بنابر این، آنچه که در کتابهای فقهی از مباحث اقتصادی عنوان شده، تمام مسائل اقتصادی نیست و همواره راه برای افزودن مباحث جدید به فقه اقتصادی اسلام وجود دارد.
- همانگونه که از مبانی و معارف دینی می توان «اقتصاد اسلامی» به این معنا را ساماندهی کرد؛ به نظر میرسد از متون دینی میتوان توصیههای مرتبط با حفظ سلامت جسمی انسانها، مداوای برخی بیماریها و دانشهای دیگری مانند سیاست[6] را نیز استخراج نمود.
گفتنی است ارتباط علوم جدید با متون دینی نیازمند تبحر و تخصص در علوم دینی و همزمان، آشنایی دقیق با علوم جدید است؛[7] از اینرو تأیید یا رد کسانی که ادعاهایی در مورد «اقتصاد اسلامی»، «طب اسلامی» و ... را دارند، بر عهده کسانی است که در هر دو رشته، متخصص و متبحر باشند.[8]
نکته پایانی آنکه اسلام به اصول دینداری و برخی کلیات زندگیدینمدارانه میپردازد، اما متکفل پرداختن به تمام جزئیات تمام دانشها نیست و این واقعیت را نمیتوان به معنای کامل نبودن این دین دانست، زیرا به عنوان نمونه، اگر قرار بود اسلام در ارتباط با «دانش تاریخ»، به تمام جزئیات تاریخ بشر بپردازد، میلیونها جلد کتاب نیز برای آن کافی نبود و بر این اساس، نمیتوان فقدان چنین جزئیاتی در آموزههای دینی را نشانی از نقص آن دانست!
[1].ر. ک: «علوم جدید، علوم طبیعی و کشف حقایق».
[2]. ر. ک: https://www.isna.ir/news/
[3]. ر. ک: https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%D9%84%D9%85_%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D9%87
[4]. ر. ک: «پایه های اقتصاد اسلامی».
[5]. ر. ک: ر.ک: هادوی تهرانی، مهدی، مکتب و نظام اقتصادی اسلام، قم، مؤسسه فرهنگی خانه خرد، چاپ دوم، 1383ش؛ اسلام و نظریه اندیشه مدوّن؛ نظام اقتصادی سوسیالیسم و دین اسلام؛ پایه های اقتصاد اسلامی.
[6]. ر. ک: «دخالت دین در سیاست»؛ «سازگاری دین و سیاست».
[7]. ر. ک: «قرآن و علوم جدید».
[8]. ر. ک: تعامل طب سنتی با دانش نوین پزشکی.