لطفا صبرکنید
19684
- اشتراک گذاری
هر چند در کتاب های لغت، «تغییر جنسیت» تعریف نشده است، ولی منظور از آن، هر گونه تبدیل و تحول در جنس نر، ماده و یا خنثی است، به گونه ای که وضعیت کنونی، با وضعیت گذشته متفاوت باشد.
از نظر پزشکی، تغییر جنسیت، با «تغییر ژنتیکی» یا «تغییر کروموزوم ها» متفاوت است، به عبارت دیگر، تغییر جنسیت در اصطلاح پزشکان، همراه با «عمل جراحی آلت تناسلی» است، که این امر، هم در تغییر جنسیت خنثی ها و دو جنسی ها صادق است و هم در تغییر جنسیت تراجنسیتی ها (خنثای روانی، Transsexualim) جریان دارد.
فقیهان شیعه تعاریف گوناگون در این باره بیان داشته اند، ولی می توان در تعریف تغییر جنسیت چنین گفت: «تغییر جنسیت عبارت است از تبدیل یا تغییر جنسیت یک فرد از مذکر به مؤنث، یا از مؤنث به مذکر، یا از خنثی به مذکر، یا از خنثی به مؤنث، یا از مذکر به خنثی و یا از مؤنث به خنثی».
پاسخ به پرسش فوق را در سه بند زیر بیان می کنیم:
1. تغییر جنسیت در لغت
"تغییر" در لغت، عبارت است از هر گونه دگرگونی و تبدیل که وضعیت فعلی با وضعیت گذشته متفاوت باشد. «جنس» نیز در لغت، اعم از فارسی و عربی، به معنای ماهیتی است که شامل انواع متعددی از انسان و حیوان می شود و نیز به معنای کالا و متاع (شیء) آمده است. جنس به معنای «نر و ماده»، معنایی است که در مرحله ی ثانویه پدید آمده است، و گرنه معنای اصلی و اولیه ی جنس، «نر و ماده» نیست.
«جنسیت» به معنای حالت یا ماهیت جنس است.
هر چند در کتاب های لغت، «تغییر جنسیت» تعریف نشده است، ولی منظور از آن هر گونه تبدیل و تحول در جنس نر، ماده یا خنثی می باشد، به گونه ای که وضعیت کنونی، با وضعیت گذشته متفاوت باشد.
2. تغییر جنسیت در اصطلاح پزشکی
به نظر می رسد: واژه ی«تغییر جنسیت» در اصطلاح پزشکی، با معنای لغوی و آن چه میان مردم شایع است، تفاوت چندانی نداشته باشد و منظور از آن، تبدیل یا اصلاح آلت تناسلی است به گونه ای که زن به مرد و یا بر عکس تبدیل گردد، و نیز تبدیل خنثی و یا دو جنسی (هرمافرودیت) به یکی از دو جنس مرد یا زن، به معنای تغییر جنسیت است.
در یک کلام می توان گفت: هر گونه تبدیل، اصلاح و یا تغییر که در جنس فرد به وجود آید، به گونه ای که وضعیت فعلی او از نظر زن یا مرد بودن با حالت سابق او، دارای تفاوت و گوناگونی باشد، عنوان «تغییر جنسیت» صادق است.
بنابراین، تغییر جنسیت، با «تغییر ژنتیکی» یا «تغییر کروموزوم ها» متفاوت است، چه این که، در این گونه اعمال، جنسیت فرد تغییر نمی کند، بلکه تغییرات یا اصلاحاتی نسبت به «ژن» یا «کروموزوم» افراد صورت می پذیرد. البته بدیهی است که با تغییر یا اصلاح ژن ها، دگرگونی هایی در رفتار، اخلاق شخص پدید می آید، ولی هیچ گاه به وضعیت جدید به وجود آمده، اطلاق «تغییر جنسیت» نمی شود.
به عبارت دیگر، تغییر جنسیت در اصطلاح پزشکان، همراه با «عمل جراحی آلت تناسلی» است، که این امر، هم در تغییر جنسیت خنثی ها و دو جنسی ها صادق است و هم در تغییر جنسیت تراجنسیتی ها (خنثای روانی، Transsexualim) جریان دارد، به گونه ای که در این افراد، تنها با «عمل جراحی آلت تناسلی» تغییر جنسیت حاصل می شود. در واقعیت خارجی هم، تغییر جنسیت با «تاریخچه عمل جراحی مدرن» پیوند خورده و ارتباط نزدیکی دارد. آن گاه که عمل جراحی قلب، کلیه، چشم، معده و مانند آن رایج گشت، چنین پدیده ای در عمل جراحی آلت تناسلی هم اتفاق افتاد، ولی جراحی در آلت تناسلی بیماران، با یک حساسیت و توجه خاصی همراه بوده است، چه این که با این کار، جنس فرد از مرد بودن یا زن بودن تغییر می کرده است.
به طور خلاصه می توان گفت: تغییر جنسیت در اصطلاح پزشکی با تغیییر ژن ها متفاوت است و آن عبارت است از عمل جراحی در آلت تناسلی، به گونه ای که مرد به زن یا زن به مرد تبدیل گردد، و یا فرد خنثی و دو جنسی (هرمافرودیت) به جنس مرد یا زن تبدیل گردد.
3. تغییر جنسیت در اصطلاح فقهی
تغییر جنسیت، یک «حقیقت شرعیه» نیست. به عبارت دیگر، فقیهان اسلامی، برای این واژه، یک معنای خاص فقهی و متفاوت با معنای لغوی و عرفی بیان نکرده اند و در حقیقت، منظور آن بزرگواران از تغییر جنسیت، همان معنای لغوی و عرفی تغییر جنسیت بوده است. از این رو، آیت الله علی مشکینی(ره) در این باره می گوید:
عنوان تغییر جنسیت در مفهوم لغوی آن، روشن و آشکار است و غرض از آن، بیان حکم شرعی مردی است که تغییر کرده و به زن تبدیل شده است، و نیز بیان حکم شرعی زنی که به مرد تبدیل شده است.[1]
تنها عده ی کمی از فقیهان شیعه درباره ی معنای تغییر جنسیت سخن گفته اند که در زیر به چند مورد آن اشاره می شود:
آیت الله محمد آصف محسنی در این باره می گوید:
تغییر جنسیت عبارت است از تبدیل مرد به زن یا بر عکس. در مورد اول، یعنی تغییر جنسیت مرد به زن، این گونه است که عضو تناسلی مرد برداشته می شود و به جای آن مهبل قرار داده می شود و نیز پستان ها بزرگ می شود؛ و در مورد دوم؛ یعنی تغییر جنسیت زن به مرد، این گونه است که پستان ها با عمل جراحی برداشته می شود، دستگاه تناسلی زنانه برداشته می شود و آلت تناسلی مردانه قرار داده می شود. همراه با عمل جراحی در هر کدام از موارد فوق، روان در مانی و هور مون درمانی نیز صورت می گیرد.[2]
برخی فقیهان شیعه، از تغییر جنسیت، به عنوان: «تبدیل جنسیت» یاد می کنند. آیت الله محمد صدر در این باره می گوید:
تبدیل جنسیت گاهی از طریق عمل جراحی طبی جدید به وجود می آید، به این که مرد به زن تبدیل می شود، یا این که زن به مرد تبدیل شود، که ما از آن به «تبدیل جنس» یاد کردیم.[3]
نیز فقیه فوق الذکر، در جای دیگر، «تبدیل جنسیت» را این گونه تعریف می کند:
منظور ما از تبدیل جنسیت، این است که شخص خودش را ار مرد بودن به زن بودن تبدیل کند و یا برعکس.[4]
با توجه به آن چه گذشت، در تعریف «تبدیل جنسیت» یا «تغییر جنسیت» تنها به «تبدیل مرد به زن» یا «تبدیل زن به مرد» اشاره شده است. به عبارت دیگر، از «تبدیل یا تغییر خنثی به مرد یا زن» سخنی به میان نیامده است.
آیت الله امام خمینی، اگر چه با صراحت از تغییر جنسیت تعریفی ارائه نداده اند، ولی با توجه به کلام ایشان، تغییر جنسیت شامل «تبدیل خنثی به مرد یا زن» نیز می شود. امام خمینی می گوید:
ظاهر آن است که تغییر جنسیت مرد به زن یا زن به مرد و نیز تغییر جنسیت خنثی به مرد یا زن حرام نیست.[5]
علاوه بر این، این احتمال را نباید از نظر دور داشت که گاه افراد سالم، در تغییر جنسیت به خنثی تبدیل می شوند. البته این نوع تغییر جنسیت، یعنی: «تبدیل مذکر به خنثی، یا تبدیل مونث به خنثی» کم تر اتفاق می افتد و هیچ انگیزه عقلایی برای انجام این نوع تغییر جنسیت وجود ندارد[6]، ولی این احتمال وجود دارد که در اثر خطای پزشکی، یک فرد سالم به موجود خنثی تبدیل شود.
با این توضیح می توان در تعریف تغییر جنسیت چنین گفت:
تغییر جنسیت عبارت است از تبدیل یا تغییر جنسیت یک فرد از مذکر به مؤنث، یا از مؤنث به مذکر، یا از خنثی به مذکر، یا از خنثی به مؤنث، یا از مذکر به خنثی و یا از مؤنث به خنثی.
[1] مشکینی، علی، مصطلحات الفقه، ص 153، قم، الهادی، 1377.
[2] محسنی، محمد آصف، الفقه و المسائل الطبیة، ج 1، ص 111 ، قم، بوستان کتاب، 1382.
[3] صدر، محمد صادق، ماوراء الفقه، (بیروت: دارالاضواء، 1966م)، ج 6، ص 133.
[4] صدر، محمد صادق، منهج الصالحین،، ج 3، ص 642 ، بیروت، دارلاضواء، 1424 ق.
[5] امام خمینی، تحریر الوسیلة، ج 2، ص 588 ، قم، اسماعیلیان، 1366.
[6] ر. ک. صدر، محمد صادق، منهج الصالحین، ج 3، ص 642.