لطفا صبرکنید
11676
- اشتراک گذاری
در کتاب مقدس دو نوع نگارش وجود دارد؛ در بعضی از کتاب های موجود در کتاب مقدس، تاریخ مورد اهمیت بوده؛ لذا همچون یک کتاب تاریخی، نظم پله ای را شکل داده و از واقعه ای شروع و با بیان تاریخ سیر خود را ادامه می دهد. در همین کتاب مقدس، کتاب های دیگری نیز وجود دارد که سیر تاریخی ندارند و نظمی زمان مند مانند آنچه در کتاب های دیگر است را نمی توان در آنها یافت. بنابر این، نظم داشتن به معنای پی در پی آمدن موضوعات، در مورد تمام کتاب های کتاب مقدس یافت نمی شود و عمومیتی در این کتاب ها براساس نوع نگارش وجود ندارد.
در قرآن نیز دو گونه نظم وجود دارد؛ در بعضی بخش ها مشاهده می شود که نظمی چون کتاب تاریخی در آیات وجود دارد و داستانی ذکر می شود و در لابه لای ذکر داستان به بیان عبرت ها و نکات می پردازد.
سیر دیگری نیز در قرآن وجود دارد، در خلال بعضی از مطالب، به گفتار دیگری نیز می پردازد. در نگاه اول احساس می شود که این روش با نظم منافات دارد، اما با کمی دقت می توان دید که این از بهترین روش های نگارش است و طبع انسانی نیز آن را می پسندد، به گونه ای که حتی امروزه نیز این روش توسط کتاب ها و فیلم ها مورد استفاده قرار گرفته است و موجبات خسته شدن مخاطب را از بین می برد و مطالب گوناگونی را ذکر می کند، بدون این که اصل بحث را از دست بدهد.
برای شناخت ترتیب و نظمی که در کتاب ها وجود دارد، باید روشی که در نگارش آن مورد نظر بوده را لحاظ کنیم. نخست به نظم موجود در کتاب مقدس می پردازیم و کتاب های مختلفی که در آن وجود دارد را بررسی می کنیم.
در بعضی از کتاب های موجود در کتاب مقدس، تاریخ مورد اهمیت بوده و همان لحاظ شده است؛ لذا همچون یک کتاب تاریخی یک نظم پله ای را شکل داده و از یک واقعه ای شروع و با بیان تاریخ سیر خود را ادامه می دهد. مهم ترین کتاب هایی که بر این روش نگارش یافته اند؛ سِفر پیدایش، سفر خروج و ... در عهد قدیم و بعضی از اناجیل در عهد جدید که تلاش کرده اند به تاریخ زندگی عیسی (ع) بپردازند. این کتاب دارای نظمی زمان مند بوده و براساس ترتیب زمانی نگارش یافته است. حال تعدادی از این نوشته ها نویسندگان واحدی دارند و تعدادی نیز توسط افراد مختلف و در زمان های مختلف نگارش یافته اند.
در همین کتاب مقدس، کتاب های دیگری نیز وجود دارد که سیر تاریخی ندارند و نظمی زمان مند مانند آنچه در کتاب های دیگر است را نمی توان در آنها یافت. از جمله این کتاب ها، سِفر لاویان، امثال سلیمان و ... در عهد قدیم و نامه های پولس و ... در عهد جدید است. این کتاب ها در پی بیان تاریخ نیستند و موضوع و هدف دیگری را دنبال می کنند؛ لذا دارای نظم نظم این چنینی نیستند.
بنابر این، نظم داشتن به معنای پی در پی آمدن موضوعات، در مورد تمام کتاب های کتاب مقدس یافت نمی شود و عمومیتی در این کتاب ها براساس نوع نگارش وجود ندارد. این رویکرد برگشت به این می کند که این کتاب ها موضوعات مختلفی را اتخاذ کرده اند و نویسندگان آنها نیز مختلف می باشند و اینها سبب تغییر در رویکرد و سیره نگارش کتاب ها شده است.
اما قبل از بحث پیرامون قرآن، ذکر نکته ای لازم است. آنچه امروزه به عنوان قرآن وجود دارد، همان قرآنی است که از طرف خداوند و توسط پیامبر اسلام (ص) به ما رسیده است و هیچ گونه تحریفی در آن وجود ندارد. اما در مورد چینش آیات و نوع نظم قرآن، باید گفت در قرآن دو نوع چینش وجود دارد؛ یکی از آنها که امروزه از دسترس ما خارج بوده، نظم بر اساس نزول آیات است و دیگری نظم براساس قرآن موجود که آن نیز توسط پیامبر مورد تأیید قرار گرفته و برای ما اعتبار و حجیت دارد و بدان ها می پردازیم.
نظم قرآن براساس نزول آیات
قرآن در طول 23 سال بر پیامبر اسلام (ص)، در پی حادثه های مختلف، نازل شده است. این وقایع در شرایط عادی و اضطراری، جنگ و صلح، تأیید بعضی و تکذیب دیگری و ... نازل شده است. از این باب در تفسیر آیات قرآن بخشی با عنوان شأن نزول وجود دارد که از امتیازات قرآن -در میان کتب آسمانی- است.
حال قرآنی که با این سیر نگارش یافته به یقین موضوعات متفاوتی را در خود جای داده است و نمی تواند مانند یک کتاب تاریخی باشد. البته در همین نوع نگارش، فوایدی نیز وجود دارد؛ از جمله این که انسان در فهم و تفسیر آیات قدرت بیشتری دارد و در صد خطا کردن کمتر است و ... . اما قرآن با این نظم، در دسترس ما نیست، البته از نظر لفظ و محتوا عین قرآن موجود بوده ولی به لحاظ چینش با قرآن موجود متفاوت است.
قرآن براساس نظم موجود
اما قرآنی که امروزه وجود دارد؛ این قرآن براساس زمان نازل شدن آیات جمع نشده، بلکه به گونه دیگری جمع آوری شده[1] که خود نیز دارای نظم است. در بعضی بخش ها مشاهده می شود که نظمی مانند کتاب تاریخی در آیات وجود دارد و داستانی ذکر می شود و در لابه لای ذکر داستان به بیان عبرت ها و نکات می پردازد. این سیر به وضوح در داستان حضرت یوسف و بعضی انبیای دیگر، قابل مشاهده است. این نوع نظم نیازی به توضیح ندارد و همگان آن را می پسندند.
سیر دیگری نیز در قرآن وجود دارد؛ در خلال بعضی از مطالب، به گفتار دیگری نیز می پردازد. در نگاه اول احساس می شود که این روش با نظم منافات دارد، اما با کمی دقت می توان دید که این از بهترین روش های نگارش است و طبع انسانی نیز آن را می پسندد به گونه ای که حتی امروزه نیز این روش توسط کتاب ها و فیلم ها مورد استفاده قرار گرفته است. و موجبات خسته شدن مخاطب را از بین می برد و مطالب گوناگونی را ذکر می کند، بدون این که اصل بحث را از دست بدهد. در فیلم های امروزی نیز تلاش می شود با پردازش به چندین داستان، توجه مخاطب را به خود جمع کند و موجبات خسته نشدن مخاطب را به وجود آورد. این نوع نگارش و پردازش، نظم نوینی است که امروزه نیز مورد استفاده است.
اما آیاتی که در سؤال ذکر کردید، را بررسی کردیم ولی به نظر ما هیچ کدام از آنها مصداق برای ادعای شما نیست. به عنوان مثال آیات سوره نصر دقیقا دارای نظمی خاص بوده که پیرامون یک موضوع صحبت کرده اند. به نظر داستان بنی اسرائیل نزدیک ترین مورد به پرسش شما است که با توجه به موارد توضیحی و بیانی که از این گونه نظم ارائه شد، علت توضیح بخش بخش آن به دست می آید.
[1]. در این که جمع آوری قرآن در زمان چه کسی و زیر نظر چه کسی بوداه است، اختلافی میان علما وجود دارد که البته بسیاری آن را به زمان حضرت محمد (ص) برگشت می دهند. در ارتباط این موضوع ر.ک: 1625.