لطفا صبرکنید
23631
- اشتراک گذاری
عوامل غفلت زا در تمام عمر انسان به همراه او بوده و عادتا نمی توان در مقطع زمانی خاصی اقدام به ریشه کنی کامل آن نمود. شما می توانید در این مبارزه مستمر از قرآن و مفاهیم بلند آن یاری جسته و با عمل به دستورات آن از غفلت رهایی یابید و اگر در این راه تلاش صادقانه داشته باشید، یقینا خداوند به یاری تان خواهد شتافت.
ابتدا باید به شما تبریک گفت که در مسیری قدم بر می دارید که انتهای آن، رسیدن به خدا و از بین بردن موانعی است که شما را از او باز می دارد و یقین بدانید که اگر هم چنان در این راه، استوار و ثابت قدم باشید، سرانجام خوبی خواهید داشت و همان گونه که خداوند فرموده است: "و کسانی که در راه ما تلاش صادقانه نمایند، یقینا آنها را به راه های رسیدن به خود، رهنمون خواهیم شد" [1] .
اما در مورد سؤالتان باید گفت که اگر ما بخواهیم به دنبال راه حلی باشیم که غفلت را به یک باره و از ریشه در وجودمان نابود نماید، هیچ گاه به نتیجه نخواهیم رسید، چون خواست تکوینی خداوند بر این قرار گرفته که شیطان در سراسر عمر انسان همانند خونی که در رگ های او جاریست، با او همراه و قرین باشد . [2] بر این اساس، شیطان نیز همواره تلاش می نماید تا انسان را دچار غفلت و دوری از خداوند نموده، تلاش های او در راه رسیدن به خدا را خنثی کند.
البته این قانون کلی حاکم بر زندگی انسان ها، نمی تواند موجب ناامیدی ما گردد، چون در مقابل، خدای مهربانی داریم که به هر بهانه ای به دنبال کشاندن بنده به سوی خودش است و مطمئنیم که اگر اندکی تلاش نماییم، مکر و حیله شیطان در مقابل خواست خداوند، ضعیف و بی اثر خواهد بود [3] . خداوند به بندگان نزدیک است و پاسخ آنان را خواهد داد [4] ، تمام گناهان آنان را خواهد بخشید [5] و گاه با نهایت مهربانی و در صورت توبه بنده، در نامه اعمال او به جای گناهی که مرتکب گردیده، ثواب خواهد نگاشت!! [6] . در روایتی بیان گردیده، اگر بنده ای قصد انجام گناهی را داشته ولی آنرا انجام ندهد، خداوند چیزی برای او نخواهد نوشت و حتی اگر آن را انجام دهد، تنها یک گناه برای او در نظر خواهد گرفت و اگر تصمیم به انجام کار نیکی داشت ولی موفق نگردید، خداوند ثواب آن را در نامه اعمال او درج خواهد نمود و اگر موفق شد آنرا انجام دهد، ده برابر به او ثواب خواهد داد، و اگر بعد از انجام گناه، از خدا طلب بخشش نمود، خدا او را خواهد آمرزید.
در ضمن تقریبا تا آخرین لحظات جان کندن راه توبه باز خواهد بود [7] .
بیان این مطالب بدان جهت بود که هیچ گاه احساس نومیدی ننموده، چون تنها کافران و گمراهانند که از رحمت خداوند نا امید می گردند [8] ، و نیز در نظر داشته باشید که یکی از وسوسه های شیطان این است که به گونه ای انسان را از خودسازی نا امید سازد، با این تلقینات که مثلا این راه بسیار سخت است و شما توان آن را ندارید! ، این راه نیاز به اساتید مجربی داشته که شما نمی توانید به آنها دسترسی پیدا کنید! ، و یا این که فایده این همه تلاشتان تاکنون چه بوده، جز این که افکار خود را مشغول ساخته و از پیشرفت در سایر زمینه ها باز مانده اید؟! و صدها وسوسه دیگر... .
باید توجه داشت که تلاش در راه خودسازی معنوی باید بگونه ای باشد که انسان را از مسیر عادی زندگی خود منحرف نساخته تا بعدها موجب وسوسه پردازی و شماتت شیاطین انس و جن گردد، بلکه می توان در دنیا فرد موفقی بوده و توشه آخرت را نیز با کردار نیک و امید به رحمت الاهی فراهم نمود، چون آنچه انسان را غافل می نماید، زندگی خوب و مناسب در این دنیا نیست، بلکه بسنده نمودن به آن و باور نداشتن به زندگانی اخروی است . در این زمینه در قرآن می خوانیم: همانا کسانی که به برگشت به سوی ما باور نداشته و به زندگانی مختصر دنیا راضی شده و تنها به آن مطمئن بوده و از نشانه های ما در غفلت به سر می برند، آنها کسانی هستند که به دلیل کارهای ناپسند خود در دوزخ مأوی خواهند گرفت [9] .
با توجه به آنچه گفته شد و این که باید تمام عمر خود را در مبارزه مستمر و پیگیر با وساوس شیطانی به سر برده تا به جوار رحمت الاهی واصل گردیم، برخی نکاتی را که در این مبارزه مفید است به استحضار می رسانیم:
1 -تلاوت قرآن با تدبر:
همان گونه که می دانیم، قرآن کتابی است که با تکرار و تدبر در مضامین آن، می توان با عوامل غفلت زا مبارزه نمود، چنان چه در موارد زیادی، از این کتاب مقدس با نام (ذکر) یاد شده است [10] که معنای ملازمی آن دوری از غفلت است. به فرموده رسول اکرم(ص): اگر فردی در هر شب، ده آیه از قرآن را (با تدبر) بخواند ، نمی توان او را از جمله غافلان به شمار آورد [11] . امام صادق(ع) می فرمایند: قرآن پیمان خداوند با بندگان خویش است و سزاوار است که هر بنده مسلمانی در پیمان نامه خود تدبر نموده و روزی پنجاه آیه از آن را تلاوت نماید [12] . با تلاوت مستمر قرآن و تدبر در آن به نکاتی پی خواهید برد که در این مبارزه دشوار یاری گر شما خواهد بود. بدیهی است که در این راه، تلاوتی مفید است که توأم با تدبر باشد و گرنه، تنها خواندن قرآن بدون دقت در مضامین بلند آن، گرچه ممکن است ثوابی را برای خواننده در پی داشته باشد [13] ، ولی نمی توان استفاده لازم را از آن برد.
2 -مبارزه با دنیاطلبی [14] :
دنیائی که دوستی آن موجب غفلت است، به معنای استفاده کردن از مواهب خداوندی و حضور در اجتماع نیست، زیرا خداوند در آیات بسیاری چنین استفاده هایی را مجاز، بلکه مورد تشویق قرار می دهد [15] . به عبارتی می توان گفت که دنیا طلبی ایرادی ندارد، بلکه دنیاپرستی است که موجب غفلت می گردد. در قرآن می خوانیم که: کسی که سر به طغیان برداشته و زندگی دنیا را بر آخرت ترجیح دهد، جهنم در انتظار او خواهد بود [16] . امام صادق(ع) در این زمینه می فرمایند که دوستی دنیا، ریشه هر گناهی است. [17] و این با دقت در گناهان روزمره ای که انجام می دهیم، روشن خواهد شد؛ زیرا تمام آنها به گونه ای به دنیاطلبی ما برمی گردد که از جمله، شامل دوستی ثروت، مقام، شهرت و رسیدن به لذت های ناچیز دنیوی است. حتی به عنوان نمونه، تنها توجیهی که برای گناهی همانند غیبت خواهیم داشت، این است که دیگران را خوار نموده و خود را نزد کسانی که همانند ما هستند پاک جلوه دهیم، تا در این دنیا به موقعیت برتری دست یابیم و ... دوستی دنیا خود ناشی از آن است که انسان به وعده های خداوند در مورد معاد و آخرت اطمینان ندارد.
3-همواره خدا را شاهد و حاضر دانستن: در قرآن می خوانیم که هر شخصی که خداترس بوده و با هوای نفس خود مبارزه نماید، مسلما بهشت تنها جایگاه او خواهد بود [18] . امام صادق(ع) در تفسیر این آیه می فرمایند: هر کسی که بداند خدا او را می بیند و سخن او را می شنود و کردار او را از نیک و بد می داند و همین دانش فرد، منجر به آن گردد که مرتکب اعمال زشت نگردد، آن شخص را می توان از مصادیق این آیه برشمرد [19] .
و قران در توصیف متقین می فرماید: اشخاصی که پرهیزگارند، هر زمانی که وسوسه های شیطانی به آنان روی آورد، به یاد خداوند افتاده و بدین شیوه چشمان حقیقت بینشان بینا خواهد شد [20] . امام صادق(ع) این آیه را چنین تفسیر می نمایند که این آیه در مورد شخصی است که تصمیم به انجام معصیتی گرفته ولی با به یاد آوردن خدا از انجام آن منصرف گردیده است [21] . همان گونه که مشاهده می نمایید، ممکن است انسان با ایمان نیز لحظاتی دچار وسوسه های شیطانی شود، اما فورا و با کمک از یاد خدا در دام شیطان نخواهد افتاد. یاد خدا(ذکر)، عامل تأثیر گذاری در پیشرفت معنوی انسان ها است و تمام اذکار و اورادی که وارد شده اند،اگر چه ممکن است هرکدام تأثیر خاص خود را داشته باشند، ولی در نهایت تمام آنها برای به یاد داشتن خدا مفیدند. بر این اساس، همان گونه که خودتان نیز به این نتیجه گیری صحیح رسیده اید، لازم نیست حتما به دنبال ذکر خاصی بوده و انتظار معجزه را از آن داشته باشید، بلکه تلاش نمایید با هر ذکر مأثوری به یاد خدا بوده و به فرموده امیرالمؤمنین(ع) در دعای کمیل، تمام کارها و ذکرهایتان در یک راستا منسجم شده و موجب آن گردد که همیشه در خدمت خداوند باشید [22] .
4 -هوشیاری نسبت به دسیسه های شیطان: یکی از دلایل غفلت ما این است که یا مطمئن نیستیم یا از یاد برده ایم که دشمنی به نام شیطان داریم که قسم یاد کرده تا ما انسان ها را گمراه نماید [23] و به بیان امام صادق(ع): اگر مطمئن باشیم که دشمنی به نام شیطان داریم، پس دلیل غفلت ما چیست [24] ؟ در جبهه نبرد، اگر رزمندگان به وجود دشمن و تصمیم جدی او برای حمله، مطمئن باشند، هیچ گاه به خواب عمیق نرفته و از او غافل نخواهند شد!
5 -مورد دیگری که خودتان نیز به آن اشاره نمودید، عمل نمودن به آن چیزی است که دانش آن را فرا گرفته اید و این بدان معنی نیست که شما به دانش خود اکتفا نموده و در صدد افزایش معلومات خود نباشید، بلکه بدین مفهوم است که از طرفی، شما به قدر توان خود مراعات تقوای الاهی را نموده [25] و از جانبی دیگر اگر به مقدار دانش خود عمل نمودید، خداوند کریم (به دلیل صادقانه بودن کردارتان) از ندانسته هایتان (که ناشی از کوتاهی نبوده)چشم پوشی خواهد نمود [26] .
6 - در مورد در دسترس نبودن اساتید اخلاق نیز همان گونه که بیان شد، با تدبر در قرآن که کتاب یادآوری و رفع غفلت بوده و همواره در دسترستان است، می توانید این نقیصه را تا حد زیادی برطرف نمایید، به ویژه این که با توجه به رشته تحصیلی تان مطمئنا آشنایی بیشتری با مفاهیم قرآنی و نیز زبان عربی داشته که در صورت لزوم هم می توانید از کتب تفسیری و روایی استفاده ببرید. در ضمن اگر انسان با نگاه عبرت به پیرامون خود بنگرد، به قدر کافی مواردی را خواهد یافت که موعظه گر او باشند و به فرموده امیرالمؤمنین(ع) تفکر در ناپایدار ماندن انسان ها و حتمی بودن مرگ به تنهایی برای موعظه کفایت می نماید [27] . البته و صد البته این به معنای شرکت نکردن در مجالس دانش و اخلاق نیست، بلکه به فرموده امام سجاد(ع)؛ در دعای ابوحمزه ثمالی؛ دور بودن از جلسات علم و دانش موجب کاهش مرتبه انسان نزد خداوند خواهد گردید [28] ، ولی با در نظر گرفتن این که حتی با در دسترس بودن علمای اخلاق، چنین امکانی وجود ندارد که ما در طول شبانه روز در این جلسات شرکت داشته باشیم و از طرفی باید همواره مراقب بوده تا دچار غفلت نشویم، توصیه شده که از دانش خود نیز در این زمینه بهره مند گردیم . پاسخ شماره 624 همین سایت نیز در این زمینه حاوی نکات ارزشمندی بوده و هم چنین در مورد راه های دچار نشدن به گناه و نیز عوامل بخشش آن می توانید به پرسش های 2133 مراجعه نمایید. در پایان برایتان آرزوی موفقیت هرچه بیشتر می نماییم، هرچند که تلاشتان در این مسیر، خود موفقیت بزرگی است که بسیاری از آن محروم هستند.
[1] -عنکبوت، 69.
[2] -مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 60، ص 268، حدیث 154، مؤسسه الوفاء، بیروت، 1404 ه ق .
[3] - نساء، 76 .
[4] - بقره، 186.
[5] - زمر، 53.
[6] - فرقان، 70.
[7] -بحار الانوار، ج 6، ص 18، به نقل از کتاب کافی.
[8] - یوسف ، 87؛ حجر، 56.
[9] -یونس، 8-7 .
[10] -اعراف، 63 و 69؛ یوسف، 104؛ انبیاء،50؛ یس، 69؛ ص، 49 و 87؛ قلم، 52؛ تکویر، 27؛ حجر، 9 و .... .
[11] -شیخ حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، ج 6، ص 201 ، روایت 7731، مؤسسة آل البیت، قم، 1409 .
[12] -وسائل الشیعه، ج 6، ص 198 ، روایت 7721 .
[13] -چون در روایاتی حتی نگاه کردن به قرآن نیز نوعی عبادت تلقی گردیده است.
[14] همان گونه که بیان شد، با تدبر در قرآن می توان تمام زمینه های غفلت را زدود و این مورد و موارد بعدی، مطالبی غیر از آموزه های قرآن نبوده بلکه برخی نکات برگرفته از آن است.
[15] -ملک، 15؛ بقره 168و 172؛ مائده 88؛ انعام 141و 142؛ اعراف 31؛ طه 81؛ مؤمنون 51 و ....
[16] -نازعات، 39-37.
[17] وسائل الشیعه، ج 16، ص 8 ، روایت 20821.
[18] -نازعات، 41-40 .
[19] -وسائل الشیعه، ج 15، ص 219 ، روایت 20321.
[20] -اعراف، 201.
[21] -وسائل الشیعه، ج 15، ص 257 ، روایت 20441.
[22] -حتی تکون اعمالی و اورادی کلها وردا واحدا و حالی فی خدمتک سرمدا، الشیخ الطوسى، مصباح المتهجد، ص 849، مؤسسه فقه الشیعه بیروت، 1411 هجرى قمرى.
[23] -حجر، 39؛ ص، 82.
[24] -بحار الانوار، ج 70، ص 157.
[25] -تغابن، 16.
[26] -وسائل الشیعه، ج 27، ص 164 ، روایت 33498.
[27] -وسائل الشیعه، ج 2، ص 436 ، روایت 2576.
[28] -(او لعلک فقدتنی من مجالس العلماء فخذلتنی)، بحارالأنوار، ج 95، ص 87.