لطفا صبرکنید
بازدید
17262
17262
آخرین بروزرسانی:
1392/10/16
کد سایت
fa37629
کد بایگانی
45640
نمایه
آیات امید و مژده در قرآن کریم
طبقه بندی موضوعی
تفسیر|ترس، اندوه و امید
اصطلاحات
بشارت، تبشیر، مژده|رجاء ، امید
گروه بندی اصطلاحات
سرفصلهای قرآنی
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
آیا امکان دارد آیات امید بخش قرآن را شرح دهید؟
پرسش
آیات امید بخش قرآن را شرح دهید. با تشکر
پاسخ اجمالی
قرآن کریم تمام آیاتش روحفزا و سرشار از امید است؛ بسیاری از آیاتش مژده به بهشت، نعمتهای جاودانه بهشتی، امید به رحمت پروردگار؛ حضور در بارگاه قدس الهی و... است. قرآن کریم با این ویژگی، آیات مژده و امیدش بر آیات خوف و انذار برتری دارد؛ لذا بیان و شرح و تفصیل آن نیاز به نوشتن چندین جلد کتاب مستقل دارد که فعلاً برایمان مقدور نیست. اما به عنوان نمونه چند آیه را در این فرصت بیان میکنیم.
1. «قُلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیم»؛[1] بگو: «اى بندگان من که بر خود اسراف و ستم کردهاید! از رحمت خداوند ناامید نشوید که خدا همه گناهان را مىآمرزد؛ زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.
دقت در تعبیرات این آیه نشان مىدهد که از امیدبخشترین آیات قرآن مجید نسبت به همه گنهکاران است، شمول و گستردگى آن به حدى است که طبق روایتى امام على(ع) در تمام قرآن آیهاى وسیعتر از این آیه نیست: «ما فى القرآن آیة اوسع من یا عِبادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا».[2] دلیل آن نیز روشن است؛ زیرا:
۱-۱. تعبیر به «یا عبادى» (اى بندگان من) آغازگر لطفى است از ناحیه پروردگار.
۱-۲. تعبیر به «اسراف» به جاى «ظلم و گناه و جنایت» نیز لطف دیگرى است.
۱-۳. تعبیر به «عَلى أَنْفُسِهِمْ» که نشان مىدهد گناهان آدمى همه به خود او باز مىگردد، نشانه دیگرى از محبت پروردگار است، همانگونه که یک پدر دلسوز به فرزند خویش مىگوید اینهمه بر خود ستم مکن.
۱-۴. تعبیر به «لا تقنطوا» (مأیوس نشوید) با توجه به اینکه «قنوط» در اصل به معناى مأیوس شدن از خیر است، به تنهایى دلیل بر این است که گنهکاران نباید از لطف الهى ناامید شوند.[3]
2. «وَ بَشِّرِ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ کُلَّما رُزِقُوا مِنْها مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقاً قالُوا هذَا الَّذی رُزِقْنا مِنْ قَبْلُ وَ أُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً وَ لَهُمْ فیها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ هُمْ فیها خالِدُونَ»؛[4]به کسانى که ایمان آورده، و کارهاى شایسته انجام دادهاند، بشارت ده که باغهایى از بهشت براى آنها است که نهرها از زیر درختانش جاری است. هر زمان که میوهاى از آن، به آنان داده شود، مىگویند: «این همان است که قبلاً به ما روزى داده شده بود. (ولى اینها چقدر از آنها بهتر و عالیتر است.)» و میوههایى که براى آنها آورده مىشود، همه (از نظر خوبى و زیبایى) یکسانند. و براى آنان همسرانى پاک و پاکیزه است، و جاودانه در آن خواهند بود.
خداوند در این آیه کسانى را که ایمان و عمل صالح داشته باشند به چهار نعمت بهشتى مژده مىدهد. البته حقیقت نعمتهاى بهشتى براى ما روشن نیست، ولى براى تفهیم نسبى و ترسیم دورنمایى از آن، در قرآن و احادیث، نعمتهاى بهشتى را با نعمتهاى این دنیا مقایسه مىکند و با زبانى که براى ما قابل فهم باشد آنها را مىآورد.
آن چهار نعمتى که خداوند در این آیه به عنوان پاداش ایمان و عمل صالح به ذکر آنها پرداخته، عبارتاند از:
۲-۱. باغهایى که از زیر درختان آن نهرها جارى است: جریان آب علاوه بر اینکه درختان و گلها و گیاهان را سیراب مىکند، خود یک حالت چشم نواز و با صفایى دارد که به تنهایى براى یک تماشاگر لذت بخش است، در بهشت نیز این لذت وجود دارد.
۲-۲. میوههاى بهشتى: بهشتیان از میوههاى گوناگونى استفاده خواهند کرد. یکى از خصوصیات میوههاى بهشتى این است که آنها نوع نامرغوب ندارند.
۲-۳. همسران پاکیزه: در بهشت همسرانى داده خواهد شد که از هر گونه پلیدى و زشتى پاک و پاکیزهاند و انسان از دیدن آنها و زندگى با آنها لذت زاید الوصفى مىبرد. اینها همان حوریان هستند که ذکر آنها در آیات قرآن آمده است.
۲-۴. جاودانگى در بهشت: هر نعمتى هر چند هم مهم باشد اگر دوام و بقا نداشته باشد، بىارزش است و انسان در عین برخوردارى از آن، غصه از دست دادن آنرا خواهد خورد و لذت یک نعمت ناپایدار به رنج دورى آن نمىارزد. ولى در بهشت نعمتها همیشگى و جاودانه است و این خود لذتى مضاعف است.[5]
3. «وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنینَ بِأَنَّ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ فَضْلاً کَبیراً»؛[6]و مؤمنان را بشارت ده که براى آنان از سوى خدا فضل بزرگى است.
کلمه «فضل» به معناى عطا کردن بدون استحقاق گیرنده است. خداوند در جاى دیگر عطاى خود را توصیف کرده و فرموده: «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها».[7] همچنین فرموده است: «لَهُمْ ما یَشاؤُنَ فِیها وَ لَدَیْنا مَزِیدٌ».[8] در این دو آیه بیان کرده که او از ثواب آنقدر مىدهد که یک مقدارش در مقابل عمل قرار مىگیرد و بیشترش در مقابل عملى قرار نمىگیرد، و این همان فضل است. گفتنی است که در آیه شریفه هیچ دلیلى وجود ندارد که دلالت کند بر این کند که این اجر زیادى مخصوص آخرت است.[9]
4. «فَأَمَّا الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَیُدْخِلُهُمْ رَبُّهُمْ فی رَحْمَتِهِ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْمُبین»؛[10] امّا کسانى که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، پروردگارشان آنها را در رحمت خود وارد مىکند، این همان پیروزى بزرگ است.
رحمت الهى مفهوم وسیعى دارد که دنیا و آخرت را در برمىگیرد، و در آیات قرآن بر معانى زیادى اطلاق شده است. گاه بر مسئله هدایت، گاه نجات از چنگال دشمن، گاه باران پر برکت، گاه به نعمتهاى دیگرى؛ مانند نعمت نور و ظلمت، و در موارد بسیارى نیز به بهشت و مواهب خدا در قیامت اطلاق شده است.[11]
5. «وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فی رَوْضاتِ الْجَنَّاتِ لَهُمْ ما یَشاؤُنَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ذلِکَ هُوَ الْفَضْلُ الْکَبیر»؛[12] امّا کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام دادهاند در باغهاى بهشتاند، هر چه بخواهند نزد پروردگارشان براى آنها فراهم است، این است فضل (و بخشش) بزرگ.
در این آیه پروردگار مؤمنان را به «روضات»[13] (باغهاى خرم و سرسبز) مژده میدهد. از این تعبیر به خوبى استفاده مىشود که باغهاى بهشت متفاوت است، و مؤمنان در بهترین باغهاى بهشت جای دارند، اما فضل الهى در باره مؤمنان به همین جا ختم نمىشود، آنها چنان مشمول الطاف او هستند که هر چه بخواهند نزد پروردگارشان براى آنها فراهم است: «لَهُمْ ما یَشاؤُنَ عِنْدَ رَبِّهِمْ». و به این ترتیب هیچ موازنهاى بین «عمل» و «پاداش» آنها وجود ندارد، بلکه پاداششان از هر نظر نامحدود است؛ چرا که جمله «لَهُمْ ما یَشاؤُنَ» گویاى همین حقیقت است.
و از آن جالبتر تعبیر «عند ربهم» (نزد پروردگارشان) مىباشد که بیانگر لطف بىحساب خداوند در باره آنها است. چه موهبتى از این بالاتر که به مقام قرب خدا راه یابند؟ همانگونه که در باره شهداء مىگوید: «بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ»[14] در باره مؤمنان نیز مىفرماید: «لَهُمْ ما یَشاؤُنَ عِنْدَ رَبِّهِمْ».
6. «إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ کانَتْ لَهُمْ جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ نُزُلاً»؛[15]امّا کسانى که ایمان آوردند و کارهاى شایسته انجام دادند، باغهاى بهشت برین محل پذیرایى آنان خواهد بود.
«فردوس» باغى است که همه نعمتها و تمام مواهب لازم در آن جمع باشد، و به این ترتیب «فردوس» بهترین و برترین باغهاى بهشت است. از آنجا که کمال یک نعمت در صورتى خواهد بود که دست زوال بدامن آن دراز نشود، بلا فاصله اضافه مىکند: آنها جاودانه در این باغهاى بهشت خواهند ماند: «خالِدِینَ فِیها».[16]
با اینکه طبع مشکل پسند و تحول طلب انسان دائماً تقاضاى دگرگونى و تنوع و تحول مىکند، ساکنان فردوس هرگز تقاضاى نقل مکان و تحول از آن نخواهند کرد.[17]
1. «قُلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیم»؛[1] بگو: «اى بندگان من که بر خود اسراف و ستم کردهاید! از رحمت خداوند ناامید نشوید که خدا همه گناهان را مىآمرزد؛ زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.
دقت در تعبیرات این آیه نشان مىدهد که از امیدبخشترین آیات قرآن مجید نسبت به همه گنهکاران است، شمول و گستردگى آن به حدى است که طبق روایتى امام على(ع) در تمام قرآن آیهاى وسیعتر از این آیه نیست: «ما فى القرآن آیة اوسع من یا عِبادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا».[2] دلیل آن نیز روشن است؛ زیرا:
۱-۱. تعبیر به «یا عبادى» (اى بندگان من) آغازگر لطفى است از ناحیه پروردگار.
۱-۲. تعبیر به «اسراف» به جاى «ظلم و گناه و جنایت» نیز لطف دیگرى است.
۱-۳. تعبیر به «عَلى أَنْفُسِهِمْ» که نشان مىدهد گناهان آدمى همه به خود او باز مىگردد، نشانه دیگرى از محبت پروردگار است، همانگونه که یک پدر دلسوز به فرزند خویش مىگوید اینهمه بر خود ستم مکن.
۱-۴. تعبیر به «لا تقنطوا» (مأیوس نشوید) با توجه به اینکه «قنوط» در اصل به معناى مأیوس شدن از خیر است، به تنهایى دلیل بر این است که گنهکاران نباید از لطف الهى ناامید شوند.[3]
2. «وَ بَشِّرِ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ کُلَّما رُزِقُوا مِنْها مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقاً قالُوا هذَا الَّذی رُزِقْنا مِنْ قَبْلُ وَ أُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً وَ لَهُمْ فیها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ هُمْ فیها خالِدُونَ»؛[4]به کسانى که ایمان آورده، و کارهاى شایسته انجام دادهاند، بشارت ده که باغهایى از بهشت براى آنها است که نهرها از زیر درختانش جاری است. هر زمان که میوهاى از آن، به آنان داده شود، مىگویند: «این همان است که قبلاً به ما روزى داده شده بود. (ولى اینها چقدر از آنها بهتر و عالیتر است.)» و میوههایى که براى آنها آورده مىشود، همه (از نظر خوبى و زیبایى) یکسانند. و براى آنان همسرانى پاک و پاکیزه است، و جاودانه در آن خواهند بود.
خداوند در این آیه کسانى را که ایمان و عمل صالح داشته باشند به چهار نعمت بهشتى مژده مىدهد. البته حقیقت نعمتهاى بهشتى براى ما روشن نیست، ولى براى تفهیم نسبى و ترسیم دورنمایى از آن، در قرآن و احادیث، نعمتهاى بهشتى را با نعمتهاى این دنیا مقایسه مىکند و با زبانى که براى ما قابل فهم باشد آنها را مىآورد.
آن چهار نعمتى که خداوند در این آیه به عنوان پاداش ایمان و عمل صالح به ذکر آنها پرداخته، عبارتاند از:
۲-۱. باغهایى که از زیر درختان آن نهرها جارى است: جریان آب علاوه بر اینکه درختان و گلها و گیاهان را سیراب مىکند، خود یک حالت چشم نواز و با صفایى دارد که به تنهایى براى یک تماشاگر لذت بخش است، در بهشت نیز این لذت وجود دارد.
۲-۲. میوههاى بهشتى: بهشتیان از میوههاى گوناگونى استفاده خواهند کرد. یکى از خصوصیات میوههاى بهشتى این است که آنها نوع نامرغوب ندارند.
۲-۳. همسران پاکیزه: در بهشت همسرانى داده خواهد شد که از هر گونه پلیدى و زشتى پاک و پاکیزهاند و انسان از دیدن آنها و زندگى با آنها لذت زاید الوصفى مىبرد. اینها همان حوریان هستند که ذکر آنها در آیات قرآن آمده است.
۲-۴. جاودانگى در بهشت: هر نعمتى هر چند هم مهم باشد اگر دوام و بقا نداشته باشد، بىارزش است و انسان در عین برخوردارى از آن، غصه از دست دادن آنرا خواهد خورد و لذت یک نعمت ناپایدار به رنج دورى آن نمىارزد. ولى در بهشت نعمتها همیشگى و جاودانه است و این خود لذتى مضاعف است.[5]
3. «وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنینَ بِأَنَّ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ فَضْلاً کَبیراً»؛[6]و مؤمنان را بشارت ده که براى آنان از سوى خدا فضل بزرگى است.
کلمه «فضل» به معناى عطا کردن بدون استحقاق گیرنده است. خداوند در جاى دیگر عطاى خود را توصیف کرده و فرموده: «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها».[7] همچنین فرموده است: «لَهُمْ ما یَشاؤُنَ فِیها وَ لَدَیْنا مَزِیدٌ».[8] در این دو آیه بیان کرده که او از ثواب آنقدر مىدهد که یک مقدارش در مقابل عمل قرار مىگیرد و بیشترش در مقابل عملى قرار نمىگیرد، و این همان فضل است. گفتنی است که در آیه شریفه هیچ دلیلى وجود ندارد که دلالت کند بر این کند که این اجر زیادى مخصوص آخرت است.[9]
4. «فَأَمَّا الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَیُدْخِلُهُمْ رَبُّهُمْ فی رَحْمَتِهِ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْمُبین»؛[10] امّا کسانى که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، پروردگارشان آنها را در رحمت خود وارد مىکند، این همان پیروزى بزرگ است.
رحمت الهى مفهوم وسیعى دارد که دنیا و آخرت را در برمىگیرد، و در آیات قرآن بر معانى زیادى اطلاق شده است. گاه بر مسئله هدایت، گاه نجات از چنگال دشمن، گاه باران پر برکت، گاه به نعمتهاى دیگرى؛ مانند نعمت نور و ظلمت، و در موارد بسیارى نیز به بهشت و مواهب خدا در قیامت اطلاق شده است.[11]
5. «وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فی رَوْضاتِ الْجَنَّاتِ لَهُمْ ما یَشاؤُنَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ذلِکَ هُوَ الْفَضْلُ الْکَبیر»؛[12] امّا کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام دادهاند در باغهاى بهشتاند، هر چه بخواهند نزد پروردگارشان براى آنها فراهم است، این است فضل (و بخشش) بزرگ.
در این آیه پروردگار مؤمنان را به «روضات»[13] (باغهاى خرم و سرسبز) مژده میدهد. از این تعبیر به خوبى استفاده مىشود که باغهاى بهشت متفاوت است، و مؤمنان در بهترین باغهاى بهشت جای دارند، اما فضل الهى در باره مؤمنان به همین جا ختم نمىشود، آنها چنان مشمول الطاف او هستند که هر چه بخواهند نزد پروردگارشان براى آنها فراهم است: «لَهُمْ ما یَشاؤُنَ عِنْدَ رَبِّهِمْ». و به این ترتیب هیچ موازنهاى بین «عمل» و «پاداش» آنها وجود ندارد، بلکه پاداششان از هر نظر نامحدود است؛ چرا که جمله «لَهُمْ ما یَشاؤُنَ» گویاى همین حقیقت است.
و از آن جالبتر تعبیر «عند ربهم» (نزد پروردگارشان) مىباشد که بیانگر لطف بىحساب خداوند در باره آنها است. چه موهبتى از این بالاتر که به مقام قرب خدا راه یابند؟ همانگونه که در باره شهداء مىگوید: «بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ»[14] در باره مؤمنان نیز مىفرماید: «لَهُمْ ما یَشاؤُنَ عِنْدَ رَبِّهِمْ».
6. «إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ کانَتْ لَهُمْ جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ نُزُلاً»؛[15]امّا کسانى که ایمان آوردند و کارهاى شایسته انجام دادند، باغهاى بهشت برین محل پذیرایى آنان خواهد بود.
«فردوس» باغى است که همه نعمتها و تمام مواهب لازم در آن جمع باشد، و به این ترتیب «فردوس» بهترین و برترین باغهاى بهشت است. از آنجا که کمال یک نعمت در صورتى خواهد بود که دست زوال بدامن آن دراز نشود، بلا فاصله اضافه مىکند: آنها جاودانه در این باغهاى بهشت خواهند ماند: «خالِدِینَ فِیها».[16]
با اینکه طبع مشکل پسند و تحول طلب انسان دائماً تقاضاى دگرگونى و تنوع و تحول مىکند، ساکنان فردوس هرگز تقاضاى نقل مکان و تحول از آن نخواهند کرد.[17]
[1]. زمر، ۵۳.
[2]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 8، ص 784، ناصر خسرو، تهران، 1372ش.
[3]. ر. ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 19، ص 499- 500، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1374ش.
[4]. بقره، 25.
[5]. ر. ک: جعفری، یعقوب، کوثر، ج 1، ص 102- 103، بیجا، بیتا.
[6]. احزاب، 47.
[7]. «هر کس کار نیک انجام ده برابر اجر دارد». انعام، 160.
[8]. هر چه بخواهند در اختیار دارند و بیش از خواستشان نیز نزد ما وجود دارد». ق، 35.
[9]. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 16، ص 330، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1417ق.
[10]. جاثیه، 30.
[11]. تفسیر نمونه، ج 21، ص 282.
[12]. شوری، 22.
[13]. «روضات» جمع «روضة» به معناى محلى است که آب و درخت فراوان دارد؛ لذا به باغهاى خرم و سرسبز روضة اطلاق مىشود.
[14]. آل عمران، ۱۶۹.
[15]. کهف، 107.
[17]. تفسیر نمونه، ج 12، ص 563.
نظرات