لطفا صبرکنید
12053
- اشتراک گذاری
برای روشن شدن پاسخ تأثیر هر یک از موارد را بر قصاص بررسی می کنیم:
الف: تعارض شهادت و اقرار:
در صورت تعارض شهادت شاهدان با اقرار، اگر بینه قائم شد که شخصی عمدا زید را کشت و شخص دیگری به کشتن زید اقرار نمود که کسی که علیه او بینه قائم شد او بی گناه است و احتمال دارد که هر دو در قتل شرکت ذاشته باشند، مشهور بین فقها، این است که ولیّ دم می تواند یکی از موارد زیر را اختیار نماید:
1. مشهود علیه را قاتل شناخته و قصاص کند و مقر باید نصف دیه را به ولی کسی که علیه او بینه قائم شد بپردازد.
2. مقرّ را مجرم شناخته، مورد قصاص قرار دهد ولی در این صورت کسی که علیه او بینه قائم شد به ورثه مقر چیزی نمی پردازد.
3. هر دو نفر (مشهود علیه و مقرّ) را قصاص کند و نصف دیه هریک را بپردازد.
4. از قصاص و کشتن هر دو نفر (متهم و مقرّ ) صرف نظر نماید و به گرفتن دیه (خونبها ) اکتفا نماید.
5. اما اگر بداند که قاتل یک نفر است در این صورت فقط می توان مقر را به قتل برساند یا این که با توافق از او دیه بگبرد[1]
ب:تعارض بینه ها:
در این جا دو صورت وجود دارد:
اول: اختلاف در موضوعی که به آن شهادت دادند؛ مثلاً: اگر یک نفر شهادت داد که صبح او را کشت و دومی شهادت داد که شب او را کشت یا شهادت داد که او را با سم کشت ولی دیگری می گوید که او را با شمشیر کشت یا یکی می گوید که او را در بازار کشت ولی دیگری می گوید که او را در مسجد کشت سخن هیچکدام پذبرفته نمی شود.[2]
دوم: اختلاف در قاتل؛ مثلا دو نفر شهادت دادند که قاتل زید است و دو نفر دیگر شهادت دادند که قاتل عمرو است نه زید. گفته شد قصاص ساقط می شود و اگر قتل مورد شهادت عمد یا شبه عمد باشد هر کدام از زید و عمرو باید نصف دیه را بپردازند اما اگر خطائی باشد عاقله آن دو باید دیه را بپردارند. گفته شده که ولی مخیر است در انتخاب آن دو مثل این که دو نفر اقرار کنند به قتل کسی به صورت جداگانه ولی سخن درست این است که بگوییم قصاص و دیه هر دو ساقط می شود.[3]
ج : رجوع شهود از شهادت:
اگر قبل از حکم کردن حاکم ، شهود از شهادت خود برگردند شهادت آنها ساقط می شود و حکمی بر طبق آن صادر نمی شود، و اگر بعد از حکم کردن حاکم بر طبق شهادت آنها، از شهادت خود برگردند، قصاص ساقط می شود. [4]
د: ثبوت دروغگویی شهود:
اگر ثابت شود که شهود دروغ گو هستند از عدالت ساقط شده و قصاصی که با شهادت آنان ثابت شده ساقط می گردد یا بهتر بگوئیم اصلاً قصاص ثابت نمی گردد.[5]
هـ: ارث قصاص:
اگر کسی که حق قصاص دارد از دنیا برود حق قصاص به وارثین او به ارث می رسد. با به ارث رسیدن حق قصاص، قصاص ساقط نمی شود. و اگر بخواهند قصاص کنند؛ همانطور که می توانند "جانی" را عفو کنند و یا با رضایت او (جانی) دیه بگیرند (به جهت معوّض بودن، نیاز به رضایت جانی دارد).
[1] . آیة الله خوئى،سید ابوالقاسم، مبانى تکملة المنهاج الصالحین، ج 2، ص 94، مؤسسه احیاء آثار امام خویی.
[2] تحریر الوسیلة، ج2، ص525، القول فیما یثبت به القود، البینة، المسالة رقم2.
[3] نفس المصدر، ص526، المسالة رقم 5.
4] . مروارید، علی اصغر؛ الموسوعة فقهیة، القضاء و الشهادات، ج 4، ص 14، چاپ بیروت سال 1421 قمری
[5]. امام خمینى، تحریرالوسیله، ج 2، ص 441؛ خوئى، سید ابوالقاسم، مبانى تکملة المنهاج الصالحین، ج 2، ص96، مؤسسه احیاء آثار امام خویی؛ نجفى، محمد حسن،جواهر الکلام، ج 42، ص 209، بیروت، دار احیاء التراث العربی.