لطفا صبرکنید
بازدید
8882
8882
آخرین بروزرسانی:
1397/11/14
کد سایت
fa56876
کد بایگانی
69831
نمایه
پیامبر+سلمان+ابوذر+اباذر+انفاق+آتش+قیامت
طبقه بندی موضوعی
تاريخ بزرگان
گروه بندی اصطلاحات
سرفصلهای قرآنی|شخصیتها
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
آیا پیامبر(ص) به سلمان و ابوذر مبلغی پرداخت کرده و سپس با روشی خاص در مورد مصرف آن، بازخواست کرده و در این ماجرا ابوذر موفق نشد که پاسخ دهد، اما سلمان سربلند بیرون آمد؟
پرسش
آیا پیامبر(ص) به سلمان و ابوذر مبلغی پرداخت کرده و سپس با روشی خاص در مورد مصرف آن، بازخواست کرده و در این ماجرا ابوذر موفق نشد که پاسخ دهد، اما سلمان سربلند بیرون آمد؟
پاسخ اجمالی
مطلب مشهوری از گذشته در منابر گفته میشد و امروزه هم در برخی از سایتها نقل شده است که: «روزی پیامبر اکرم(ص) یک درهم به سلمان و یک درهم به ابوذر داد. سلمان درهم خود را انفاق کرد و به بینوایی بخشید، ولی ابوذر با آن لوازمی خرید. روز بعد پیامبر(ص) دستور دادند آتشی آماده کردند و سنگی نیز روی آن گذاشتند. همین که حرارت و شعلههای آتش در سنگ اثر کرد و سنگ گرم شد، آنحضرت(ص) سلمان و ابوذر را فراخواند و فرمود: هر کدام باید بالای این سنگ بروید و حساب درهم دیروز را پس دهید. سلمان سریع و بدون ترس، پای خود را بر روی سنگ گذاشت و گفت: «در راه خدا انفاق کردم» و پایین آمد. وقتی که نوبت به ابوذر رسید، ترس او را فراگرفت و از اینکه پای برهنه روی سنگ داغ بگذارد و خرید خود را شرح دهد، وحشت داشت. پیامبر(ص) فرمود: از تو گذشتم؛ زیرا حساب تو به طول میانجامد، ولی بدان که صحرای محشر از این سنگ داغتر است».
در این رابطه باید گفت؛ با جستوجوهایی که داشتیم این ماجرا را در کتابهای معتبر نیافتیم، و از طرفی چنین آزمونی از لحاظ محتوا هم قابل نقد است؛ چرا که ممکن است ابوذر لوازمی خریده باشد که برای خانوادهاش - که واجب النفقه او بودهاند – مورد نیاز بوده و تهیه آن بر ابوذر واجب بوده است، بر خلاف انفاق که رفتاری مستحب بود.
ابوذر هم میتوانست سریعاً بگوید که «در مصرفی واجب خرجش کردم» و از سنگ پایین بیاید!
البته اگر بر فرض، مستندی هم برای این ماجرا یافت شود، باید گفت که این آزمون تنها جنبه آموزشی داشته و نشانگر آن است که هرچه رفتارهای اقتصادی انسان به خواستههای خدا نزدیکتر باشد، پاسخگویی به آن نیز آسانتر خواهد بود.
در این رابطه باید گفت؛ با جستوجوهایی که داشتیم این ماجرا را در کتابهای معتبر نیافتیم، و از طرفی چنین آزمونی از لحاظ محتوا هم قابل نقد است؛ چرا که ممکن است ابوذر لوازمی خریده باشد که برای خانوادهاش - که واجب النفقه او بودهاند – مورد نیاز بوده و تهیه آن بر ابوذر واجب بوده است، بر خلاف انفاق که رفتاری مستحب بود.
ابوذر هم میتوانست سریعاً بگوید که «در مصرفی واجب خرجش کردم» و از سنگ پایین بیاید!
البته اگر بر فرض، مستندی هم برای این ماجرا یافت شود، باید گفت که این آزمون تنها جنبه آموزشی داشته و نشانگر آن است که هرچه رفتارهای اقتصادی انسان به خواستههای خدا نزدیکتر باشد، پاسخگویی به آن نیز آسانتر خواهد بود.
نظرات