لطفا صبرکنید
بازدید
23593
23593
آخرین بروزرسانی:
1397/04/08
کد سایت
fa74482
کد بایگانی
91013
نمایه
دروغ نگفتن، از ویژگیهای اصلی مؤمنان
طبقه بندی موضوعی
حدیث
گروه بندی اصطلاحات
سرفصلهای قرآنی
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
آیا روایتی از معصومان(ع) وجود دارد مبنی بر آنکه افراد باایمان شراب میخورند، زنا میکنند، دست به دزدی میزنند؛ اما دروغ نمیگویند؟! مقصود از آن چیست؟
پرسش
آیا امام صادق(ع) چنین میفرماید: «بعضی از شیعیان ما شراب میخورند، زنا میکنند، دزدی میکنند؛ اما دروغ نمیگویند»؛ این حدیث جعلی و موهن به نظر نمیآید؟!
پاسخ اجمالی
چنین حدیثی را از پیشوایان معصوم و در کتب معتبر شیعی و در میان سرفصلهایی که درباره نکوهش دروغ است، نیافتیم؛ اما مشابه آن به صورت روایتی مرسل از پیامبر(ص) در برخی منابع شیعی در مورد ویژگی انسان مؤمن نقل شده است:
عبدالله بن حَوراء[1] میگوید: مردى به حضور پیامبر(ص) آمد و گفت: مؤمن زنا میکند؟ فرمود: «گاهى ممکن است». پرسید آیا مؤمن دست به دزدى میزند؟ فرمود: «گاهى امکان آن هست». پرسید یا رسول الله! آیا او دروغ میگوید؟ فرمود: «خیر، خدای تعالی میفرماید: "تنها کسانى دروغپردازى میکنند که به آیات خدا ایمان ندارند"[2] (یعنی دروغگویان مؤمن نیستند)».[3]
با توجه به اینکه این روایت و شبیه آن در برخی منابع اهلسنت به صورت مسند(دارای سلسله سند) از پیامبر خدا(ص) نقل شده است،[4] به احتمال زیاد، منابع شیعی نیز آنرا به نقل از همان منابع نقل کردهاند.
به هر حال، با فرض پذیرش این روایت؛ به قرینه روایات دیگری که درباره نکوهش دروغگویی وجود دارد، باید آنرا به دروغی تفسیر کرد که به اعتقادات ضرر میرساند. به عبارت دیگر، دروغ به خدا و پیامبر او باشد، نه هر دروغ معمولی؛ چنانکه امام صادق(ع) فرمود: «دروغ روزه را باطل میکند»، گفتم: کدامیک از ما مطمئنیم که دروغی نگفتهایم؟! حضرت پاسخ داد: «آن چیزی که فکر میکنی مرادم نبود، مقصودم دروغبستن بر خدا و پیامبر(ص) و ائمه(ع) است».[5]
در ضمن، روایت موجود در پرسش را - حتی با فرض پذیرش - نباید مجوزی برای شرب خمر، دزدی و زنا دانست؛ زیرا این روایت در صد بیان آن است که توبه از دروغی که به خدا و پیامبر و امام بسته شده، دشوارتر از توبهای است که به دنبال گناهان بالا رخ میدهد.
عبدالله بن حَوراء[1] میگوید: مردى به حضور پیامبر(ص) آمد و گفت: مؤمن زنا میکند؟ فرمود: «گاهى ممکن است». پرسید آیا مؤمن دست به دزدى میزند؟ فرمود: «گاهى امکان آن هست». پرسید یا رسول الله! آیا او دروغ میگوید؟ فرمود: «خیر، خدای تعالی میفرماید: "تنها کسانى دروغپردازى میکنند که به آیات خدا ایمان ندارند"[2] (یعنی دروغگویان مؤمن نیستند)».[3]
با توجه به اینکه این روایت و شبیه آن در برخی منابع اهلسنت به صورت مسند(دارای سلسله سند) از پیامبر خدا(ص) نقل شده است،[4] به احتمال زیاد، منابع شیعی نیز آنرا به نقل از همان منابع نقل کردهاند.
به هر حال، با فرض پذیرش این روایت؛ به قرینه روایات دیگری که درباره نکوهش دروغگویی وجود دارد، باید آنرا به دروغی تفسیر کرد که به اعتقادات ضرر میرساند. به عبارت دیگر، دروغ به خدا و پیامبر او باشد، نه هر دروغ معمولی؛ چنانکه امام صادق(ع) فرمود: «دروغ روزه را باطل میکند»، گفتم: کدامیک از ما مطمئنیم که دروغی نگفتهایم؟! حضرت پاسخ داد: «آن چیزی که فکر میکنی مرادم نبود، مقصودم دروغبستن بر خدا و پیامبر(ص) و ائمه(ع) است».[5]
در ضمن، روایت موجود در پرسش را - حتی با فرض پذیرش - نباید مجوزی برای شرب خمر، دزدی و زنا دانست؛ زیرا این روایت در صد بیان آن است که توبه از دروغی که به خدا و پیامبر و امام بسته شده، دشوارتر از توبهای است که به دنبال گناهان بالا رخ میدهد.
[1]. در منابع دیگری که این روایت نقل شده با این نامها نیز آمده است: «عبدالله بن جَراد» و «عبدالله بن خوزاد».
[2]. نحل، 105.
[3]. «قَالَ رَجُلٌ لَهُ(ص) الْمُؤْمِنُ یزْنِی قَالَ قَدْ یکُونُ ذَلِکَ قَالَ الْمُؤْمِنُ یسْرِقُ قَالَ قَدْ یکُونُ ذَلِکَ قَالَ یا رَسُولَ اللهِ الْمُؤْمِنُ یکْذِبُ قَالَ لَا قَالَ اللهُ تَعَالَى إِنَّما یفْتَرِی الْکَذِبَ الَّذِینَ لا یؤْمِنُون»؛ قطب الدین راوندى، سعید بن هبة الله، الدعوات(سلوة الحزین)، ص 118، قم، مدرسه امام مهدى(عج)، چاپ اول، 1407ق؛ با اندکی تغییر در: طبرسى، على بن حسن، مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، ص 174، نجف اشرف، المکتبة الحیدریة، چاپ دوم، 1385ق؛ ورام بن أبی فراس، مسعود بن عیسى، مجموعة ورام، ج 1، ص 114، قم، مکتبه فقیه، چاپ اول، 1410ق.
[4]. ر. ک: ابن شاکر خرائطی، محمد بن جعفر، مساوئ الأخلاق و مذمومها، ص 69، جده، مکتبة السوادی للتوزیع، چاپ اول، 1413ق؛ متقی هندی، علی بن حسام الدین، کنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، ج 3، ص 874، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ پنجم، 1401ق.
[5]. کلینى، محمد بن یعقوب، کافی، ج 2، ص 340، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
نظرات