لطفا صبرکنید
18370
- اشتراک گذاری
در مورد آیه شریفه مورد پرسش، پاسخ ها و دیدگاه های متعدد و مختلفی مطرح شده که ما به برخی از آنها اشاره می کنیم.
1. مراد از تابعین عیسى، امت محمد (ص) است و سه وجه برای این، بیان نمودند.
الف.برای این که از نظر زمان پس از امت عیسبى هستند.
ب. چون پیامبر ما (ص) تصدیق عیسى و کتاب او را نموده و کسى که دیگرى را تصدیق کند می گویند تبعیت او را کرده است.
ج. شریعت پیامبر ما با دیگر انبیاء در ابواب توحید که اصل و ریشه دین است متحد می باشد بنابراین پیغمبر اکرم متبع او است.
2. مراد از" اتباع" در آیه شریفه پیروى حق است، پیروانی است که مورد رضایت خداى سبحان است، پس عبارت" کسانى که تو را پیروى مىکنند" بر افرادى از نصارا که تا قبل از ظهور اسلام بودند و نیز بر افرادى از مسلمانان که بعد از ظهور اسلام در پیروى از اسلام استقامت کردند و مىکنند تطبیق می کند.
3. مراد از آیه شریفه مورد بحث این است که خداى تعالى نصارا را بر یهود برترى خواهد داد(این تفسیر با ظاهر آیه سازگارتر است).
4. مراد (همه در مجموع) نصارا و مسلمین است و آیه شریفه مىخواهد خبر دهد از این که یهود تا روز قیامت ذلیل و توسرى خور هر کسى است که معتقد باشد به اینکه پیروى از عیسى (ع) واجب است.
اما این که چرا مسلمانان جزء کافران به حضرت عیسی (ع) محسوب نمی شوند به این خاطر است که کافر در این جا به معنای منکر است و این قوم یهود هستند که آن حضرت را انکار می نمایند اما مسلمانان نه تنها آن حضرت را انکار و تکذیب نمی کنند و نسبت به او کافر نیستند بلکه پیروان حقیقی حضرت عیسی در خبر دادن به بعثت پیامبر اسلام مسلمانان هستند.
مسلمانان حضرت عیسی را یکی از پیامبران بزرگ و سومین پیامبر اولوا العزم و صاحب شریعت و کتاب می دانند بنابر این این که خداوند می فرماید تا روز قیامت پیروان تو (عیسی) را بر کافران برتری دادم تحقیقاً منظور از کفار مسلمانان نمی تواند باشد چون به هیچ وجه این کلمه بر مسلمانان اطلاق نمی شود.
ترجمه ای که در پرسش تان مطرح شد با آیه شریفه تطبیق نمی کند ما برای پاسخ دقیق نخست به ترجمه آن پرداخته سپس با استفاده از تفسیر در مورد آیه مورد سؤال به پاسخ آن می پردازیم.
ترجمه آیه:
"و کسانى را که از تو (عیسی (ع)) پیروى کردند، تا روز رستاخیز، برتر از کسانى که کافر شدند، قرار مىدهم سپس بازگشت شما به سوى من است و در میان شما، در آنچه اختلاف داشتید، داورى مىکنم".[1]
برای دست یابی به پاسخ دقیق چند مسئله باید روشن شود.
در ضمن بحث های زیر و بررسی آیه شریفه به پاسخ مطلوبی خواهیم رسید.
در مورد آیه شریفه مورد پرسش، پاسخ ها و دیدگاه های متعدد و مختلفی مطرح شده که ما به برخی از آنها اشاره می کنیم.
1. مراد از تابعین عیسى، امت محمد (ص) است و اما این که امت محمد (ص) تابع عیسى نامیده شده سه وجه برای این، بیان نمودند.
الف.برای این که از نظر زمان پس از امت عیسى هستند. وقتى گفته شود فلانى به تبع فلانى آمد؛ یعنى به دنبال او و پس از او آمد.
ب. از این جهت است که پیامبر ما (ص) تصدیق عیسى و کتاب او را نموده و کسى که دیگرى را تصدیق کند می گویند تبعیت او را کرده است.
ج. به علاوه که شریعت پیامبر ما با دیگر انبیاء در ابواب توحید که اصل و ریشه دین است متحد می باشد بنا بر این پیغمبر اکرم پیرو او است؛ یعنى به عقیده او معتقد است.[2]
2. مراد از" اتباع" در آیه شریفه پیروى حق است، پیروانی است که مورد رضایت خداى سبحان است، پس عبارت" کسانى که تو را پیروى مىکنند" تنها بر افرادى از نصارا تطبیق می کند که تا قبل از ظهور اسلام و نسخ شدن دین عیسى (ع) بر نصرانیت استوار بودهاند و نیز بر افرادى از مسلمانان است که بعد از ظهور اسلام در پیروى از اسلام استقامت کردند و مىکنند؛ چون پیروى از اسلام هم پیروى از حق و در نتیجه پیروى از مسیح (ع) است.[3]
این دیدگاه را علامه طباطبایی به برخی از مفسرین نسبت می دهد و آن را نقد می نماید.[4]
3. مراد از آیه شریفه مورد بحث این است که خداى تعالى نصارا را[5] بر یهود (یعنى آنهایى که نیاکانشان به عیسى (ع) کافر شدند و علیه آن جناب توطئه کردند) تفوق و برترى خواهد داد. و مقصود این است که سخط و عذاب الاهى بر قوم یهود نازل خواهد شد و عذاب و مکر الاهى بر آنان شدت خواهد گرفت. [6]
بنابر این تفسیر که با ظاهر آیه نیز سازگارتر است، این آیه یکى از آیات اعجاز آمیز و از پیشگویی ها و اخبار غیبى قرآن است که مىگوید پیروان مسیح (ع) همواره بر یهود که مخالف آن حضرت بودند برترى خواهند داشت.
در دنیاى کنونى، این حقیقت را با چشم خود مىبینیم که یهود و صهیونیست ها بدون وابستگى و اتکاء به مسیحیان، حتى یک روز نمىتوانند به حیات سیاسى و اجتماعى خود ادامه دهند.[7]
با این دیدگاه، مراد از پیروان حضرت عیسی، نصارى هستند از این رو همه جا و همه وقت یهود را ذلیلتر از نصارى مىبینیم و نیز از همین جا است که ملک و سلطنت از دست یهود گرفته شده و در دست نصارى ثابت مانده (در اروپا و روم و ...) و نصارى عزیزتر از ایشان بوده و تا قیامت فوق آنها قرار خواهند داشت.[8]
4. مراد از جمله:" الَّذِینَ اتَّبَعُوکَ"، (همه در مجموع) نصارا و مسلمین است و آیه شریفه مىخواهد خبر دهد از این که یهود تا روز قیامت ذلیل و توسرى خور هر کسى است که معتقد باشد به اینکه پیروى از عیسى (ع) واجب است.[9]
آیا مسلمانان جزء کافران به حضرت عیسی (ع) محسوب می شوند؟
کافر در این جا به معنای منکر است[10] مسلمانان نه تنها آن حضرت را تکذیب نمی کردند و نسبت به او کافر نبودند بلکه حضرت عیسی را یکی از پیامبران بزرگ و سومین پیامبر اولوا العزم و صاحب شریعت و کتاب می دانند خداوند در قران می فرماید: (ناگهان عیسى زبان به سخن گشود و) گفت: «من بنده خدایم او کتاب (آسمانى) به من داده و مرا پیامبر قرار داده است![11]
اما این قوم یهود بودند که آن حضرت را انکار می نمودند و او را به قتل رساندند.
بنابر این این که خداوند می فرماید تا روز قیامت پیروان تو (عیسی) را بر کافران برتری دادم تحقیقاً منظور از کفار مسلمانان نمی تواند باشد چون به هیچ وجه این کلمه بر مسلمانان اطلاق نمی شود.
بنابر این با توجه به این که جمله:" الَّذِینَ اتَّبَعُوکَ"، مجموع پیروان حضرت عیسی را شامل می شود و مسلمانان نیز بر اساس تفسیری که از عبارت " الَّذِینَ اتَّبَعُوکَ " بیان شد جزء پیروان آن حضرت محسوب می شود پس شامل نصارا و مسلمین است و معنای آیه چنین می شود: "و کسانى را که از تو (عیسی (ع)) پیروى کردند، تا روز رستاخیز، برتر از کسانى که کافر شدند، قرار مىدهم سپس بازگشت شما به سوى من است و در میان شما، در آنچه اختلاف داشتید، داورى مىکنم".
در پایان، بیان این نکته ضروری است که اگر مردد باشیم که در راه حق بوده ولی ظاهرا شکست بخوریم یا اینکه راه باطل را برگزیده و به ظاهر پیروز شویم، گزینه اول، گزینه مناسبتری خواهد بود چنانچه امام حسین نیز همین گزینه را انتخاب کردند. بر این اساس، اگر حقانیت اسلام برای ما مشخص شده و بخواهیم تنها برای پیروزی ظاهری، به مسیحیت گرایش یابیم (استدلال موجود در پرسشتان) منطقی نبوده و با آیات دیگر قرآن از جمله، آیه 120 سوره بقره سازگار نخواهد بود.
برای دست یابی به اطلاعات بیشتر به نمایه سر خاتمیت دین اسلام شماره 3503 که در همین سایت موجود است مراجعه نمایید.
[1] ترجمه آیت الله مکارم.
[2] طبرسی، فضل بن الحسن، مجمع البیان فى تفسیر القرآن، مترجمان، ج 4، ص 94، ناشر: انتشارات فراهانى، تهران، چاپ اول، 1360 ش.
[3] طباطبائی، محمد حسین، تفسیر المیزان، موسوى همدانى، سید محمد باقر، ج 3، ص 326 و ج 3، ص 327، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، چاپ: پنجم، 1374 ش.
[4] طباطبائی، محمد حسین، تفسیر المیزان، موسوى همدانى، سید محمد باقر، ج 3، ص 328 و 329.
[5] طبرسی، فضل بن الحسن، مجمع البیان فى تفسیر القرآن، مترجمان، ج 4، ص 94.
[6] طباطبائی، محمد حسین، تفسیر المیزان، موسوى همدانى، سید محمد باقر، ، ج 3، ص 330.
[7] ، مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج 2، ص 570 ، ناشر: دار الکتب الإسلامیة، چاپ تهران، چاپ اول، 1374 ش.
[8] طبرسی، فضل بن الحسن، مجمع البیان فى تفسیر القرآن، مترجمان، ج 4، ص 94.
[9] طباطبائی، محمد حسین، تفسیر المیزان، موسوى همدانى، سید محمد باقر، ج 3، ص 330.
[10] فراهیدى خلیل بن احمد، کتاب العین، ج 5، ص 356، چاپ دوم، انتشارات هجرت، قم،1410 ق.
[11] مریم، 30.