لطفا صبرکنید
بازدید
15804
15804
آخرین بروزرسانی:
1396/12/13
کد سایت
fa86153
کد بایگانی
103614
نمایه
پاسخ نقضی و حلی
طبقه بندی موضوعی
کلیات|صناعات خمس
گروه بندی اصطلاحات
طبقهبندی نشده
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
تفاوت «پاسخ نقضی» با «پاسخ حلی» چیست؟ این بحث در دانش اصول مطرح میشود یا در دانش منطق؟!
پرسش
سلام؛ پاسخ نقضی و حلی چیست؟ و آیا بحث اصولی است یا منطقی؟
پاسخ اجمالی
«پاسخ نقضی» همانگونه که از نام آن پیدا است، به این معنا است که برای رد یک استدلال، حداقل یک مورد نقض برای آن پیدا و بیان کرد.
اما «پاسخ حلی» آن است که جهات نقص استدلال طرف مقابل، اشتباهات و مغالطههایی که در آن صورت گرفته است بیان شود.
نمونه اول:
اگر فردی معتقد به قرآن باشد، اما در وجود امام زمان(عج) – به دلیل عمر طولانی ایشان – تردید کند، اینگونه پاسخ میدهیم:
1 . پاسخ نقضی: قرآن به صورت کاملاً واضح تصریح کرده که مدت پیامبری حضرت نوح(ع) قبل از طوفان – و نه تمام عمر آن حضرت - نزدیک به هزار سال بوده و فردی که معتقد به قرآن باشد، نمیتواند آن را انکار کند.
2 . پاسخ حلی: از لحاظ دانش پزشکی، عمر طولانی انسان از محالات نیست و گرچه با گذشت زمان، بدن انسان فرسوده میشود، اما برخی راهکارها برای کند کردن روند فرسودگی به دست آمده و ممکن است پیشرفتهای بیشتری نیز حاصل شود.
نمونه دوم:
اگر کسی بگوید خداوند به جزئیات علم ندارد؛ زیرا در جزئیات تغییر وجود دارد و تغییر در معلوم، موجب تغییر در علم خداوند است.
در پاسخ این شبهه میتوان دو پاسخ ارائه کرد :
1. جواب نقضی: اگر قرار باشد علم خداوند به جزئیات موجب تغییر در ذات او شود، قدرت خداوند به جزئیات هم باعث تغییر در قدرت خداوند خواهد بود؛ چون قدرت هم صفت ذاتی است.
2. جواب حلّی: علم خداوند در این شبهه با علم انسان خلط شده است؛ یعنی انسان به حوادث مختلفی در زمانهای مختلف علم دارد، بنابراین علم انسان داخل در زمان است(علم زمانی)، امّا علم خداوند فراتر از زمان است؛ لذا خداوند به تمام حوادث جزئیه به صورت دفعی علم دارد، نه آنکه به بعضی در زمان حال و به بعضی در زمان گذشته و به بعضی در زمان آینده علم داشته باشد.
اما این پرسش که آیا این بحث اصولی است یا منطقی؟ روشن است که این مباحث از مسائل علم منطق است؛ زیرا مبحث کیفیت استدلال مربوط به علم منطق است.[1] البته هر چند جایگاه اصلی آن علم منطق است، ولی مانند دیگر مباحث منطقی نتیجه آن در هر علمی از جمله علم اصول کاربرد دارد.
اما «پاسخ حلی» آن است که جهات نقص استدلال طرف مقابل، اشتباهات و مغالطههایی که در آن صورت گرفته است بیان شود.
نمونه اول:
اگر فردی معتقد به قرآن باشد، اما در وجود امام زمان(عج) – به دلیل عمر طولانی ایشان – تردید کند، اینگونه پاسخ میدهیم:
1 . پاسخ نقضی: قرآن به صورت کاملاً واضح تصریح کرده که مدت پیامبری حضرت نوح(ع) قبل از طوفان – و نه تمام عمر آن حضرت - نزدیک به هزار سال بوده و فردی که معتقد به قرآن باشد، نمیتواند آن را انکار کند.
2 . پاسخ حلی: از لحاظ دانش پزشکی، عمر طولانی انسان از محالات نیست و گرچه با گذشت زمان، بدن انسان فرسوده میشود، اما برخی راهکارها برای کند کردن روند فرسودگی به دست آمده و ممکن است پیشرفتهای بیشتری نیز حاصل شود.
نمونه دوم:
اگر کسی بگوید خداوند به جزئیات علم ندارد؛ زیرا در جزئیات تغییر وجود دارد و تغییر در معلوم، موجب تغییر در علم خداوند است.
در پاسخ این شبهه میتوان دو پاسخ ارائه کرد :
1. جواب نقضی: اگر قرار باشد علم خداوند به جزئیات موجب تغییر در ذات او شود، قدرت خداوند به جزئیات هم باعث تغییر در قدرت خداوند خواهد بود؛ چون قدرت هم صفت ذاتی است.
2. جواب حلّی: علم خداوند در این شبهه با علم انسان خلط شده است؛ یعنی انسان به حوادث مختلفی در زمانهای مختلف علم دارد، بنابراین علم انسان داخل در زمان است(علم زمانی)، امّا علم خداوند فراتر از زمان است؛ لذا خداوند به تمام حوادث جزئیه به صورت دفعی علم دارد، نه آنکه به بعضی در زمان حال و به بعضی در زمان گذشته و به بعضی در زمان آینده علم داشته باشد.
اما این پرسش که آیا این بحث اصولی است یا منطقی؟ روشن است که این مباحث از مسائل علم منطق است؛ زیرا مبحث کیفیت استدلال مربوط به علم منطق است.[1] البته هر چند جایگاه اصلی آن علم منطق است، ولی مانند دیگر مباحث منطقی نتیجه آن در هر علمی از جمله علم اصول کاربرد دارد.
[1]. ر. ک: الحیدری، السید الرائد، المقرر فی توضیح منطق المظفر، ج 2، ص 219 - 418 الباب الخامس الحجه و هیئة تألیفها او مباحث الاستدلال، قم، منشورات ذوی القربی، 1422ق.
نظرات