جستجوی پیشرفته
بازدید
9360
آخرین بروزرسانی: 1393/06/18
خلاصه پرسش
آیا این عبارت، بخشی از قرآن بوده که نسخ شده است: «لَوْ أَنَّ لِابْنِ آدَمَ وَاديًا مِن مالٍ لَابْتَغَى إِلَيْهِ ثانِيًا، و لَوْ كانَ لَهُ ثانِيًا، لَابْتَغَى إِلَيْهِ ثالِثًا، و لا يَمْلَأُ جَوْفَ ابْنِ آدَمَ إِلَّا التُّرَابُ، و يَتُوبُ اللَّهُ عَلَى مَنْ تابَ»؟
پرسش
آیا جمله «اگر آدمى دشتى از ثروت بخواهد و به وى عطا شود، دشت ديگرى را خواهد خواست. و اگر دشت دوم به وى داده شود، آرزوى دشت سوّم را خواهد كرد. و جز خاک چيزى درون آدمى را پُر نخواهد كرد»، آیه‌ای از قرآن بوده که نسخ شده است؟ یا این‌که حدیث است؟
پاسخ اجمالی
در برخی منابع و صحاح اهل سنت، این عبارت به عنوان بخشی از قرآن اعلام شده که بعدها نسخ شده است، ولی  اندیشمندان اسلامی و پژوهشگران علوم قرآنی – با آنکه محتوای این عبارت را قابل پذیرش می‌دانند – اما قرآنی بودن آن را به شدت آن‌را نقد کرده و آن‌را حدیثی از پیامبر اکرم(ص) و یا تمثیلی حکیمانه می‌دانند که حرص و طمع داشتن در مال دنیا را مذمّت و نکوهش می‌کند.
 
پاسخ تفصیلی
روایتی در برخی منابع اهل سنت - مانند سنن ترمذی - وجود دارد که متن مورد پرسش را بخشی از قرآن می‌داند که نسخ شده است و به آن «آیه جوف» می‌گویند.
حَدَّثَنا محمود بن غَيْلان قال: حَدَّثَنا أَبو داود قال: أَخْبَرَنَا شُعْبَةُ، عَن عاصِمٍ، قال: سَمِعْتُ زِرَّ بن حُبَيْشٍ، يُحَدِّثُ عَن أُبَيِّ بن كَعْبٍ، أَنَّ رَسولَ اللَّهِ(ص) قال لَهُ: «إِنَّ اللَّهَ أَمَرَنِي أَنْ أَقْرَأَ عَلَيْكَ القُرْآنَ»، فَقَرَأَ عَلَيْهِ «لَمْ يَكُنِ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ وَ الْمُشْرِكينَ مُنْفَكِّينَ حَتَّى تَأْتِيَهُمُ الْبَيِّنَة»[1] و قَرَأَ فيها: «إِنَّ ذاتَ الدِّينِ عِنْدَ اللَّهِ الحَنيفيَّةُ المُسْلِمَةُ لا اليَهُوديَّةُ و لا النَّصْرانيَّةُ و لا المَجُوسيَّةُ، مَنْ يَعْمَلْ خَيْرًا فَلَنْ يُكْفَرَهُ» و قَرَأَ عَلَيْه: «لَوْ أَنَّ لِابْنِ آدَمَ وَاديًا مِن مالٍ لَابْتَغَى إِلَيْهِ ثانِيًا، و لَوْ كانَ لَهُ ثانِيًا، لَابْتَغَى إِلَيْهِ ثالِثًا، و لا يَمْلَأُ جَوْفَ ابْنِ آدَمَ إِلَّا التُّرَابُ، و يَتُوبُ اللَّهُ عَلَى مَنْ تابَ».[2]
ابىّ بن كعب نقل می‌كند: رسول خدا(ص) فرمود: «خداوند به من دستور داده است تا آياتى چند از قرآن را بر شما بخوانم» و سپس شروع كرد به قرائت اين فقرات: «لَمْ يَكُنِ الَّذِينَ كَفَرُوا...»‏ و «همانا ذات دین نزد خدا، حنیفی مسلمان است، نه مشرک و نه يهود و نه نصرانی و نه مجوسی، و هر كس كار خوب انجام دهد پاداش خود را دريافت خواهد كرد» و «اگر آدمى دشتى از ثروت بخواهد و به وى عطا شود، دشت ديگرى را خواهد خواست. و اگر دشت دوم به وى داده شود، آرزوى دشت سوّم را خواهد كرد. و جز خاک چيزى درون آدمى را پُر نخواهد كرد. و خداوند بر هر كس که توبه كند باز خواهد گشت و توبه او را خواهد پذيرفت».
علمای اسلامی و پژوهشگران علوم قرآنی این نظریه را صحیح ندانسته و به شدت آن‌را نقد کرده[3] و ادله‌ای را نیز بر رد آن آورده‌اند؛ مانند دلایل زیر:
1. اين عبارات هيچ شباهتى با اسلوب قرآنى ندارند بلكه حداکثر می‌توان آن را در اسلوب یک روایت ارزیابی کرد.
2. عبارت: «و لا يملأ جوف ابن آدم...» را عده‌اى منسوب به پيامبر دانسته‌اند و به عنوان سخن پيامبر روايت كرده‌اند نه به عنوان آيه قرآن که به علت تکرار بسیار آن توسط حضرتشان، توسط برخی آیه پنداشته شد.
از جمله ناقلين حديث می‌توان این افراد را ياد كرد: ابن عباس،[4] انس،[5] طاووس،[6] و سعد بن ابى وقاص.[7]
همچنین مسند احمد با اسناد خود از مسروق نقل می‌كند كه به عايشه گفتم: آيا پيامبر اكرم(ص) هنگام ورود به خانه چيزى مى‏گفت؟ عايشه گفت: حضرت هنگام ورود به خانه به اين عبارات متمثل بود: «لَوْ كَانَ لِابْنِ آدَمَ وَادِيَانِ مِنْ مَالٍ، لَابْتَغَى وَادِيًا ثَالِثًا، وَلَا يَمْلَأُ فَمَهُ إِلَّا التُّرَابُ، وَمَا جَعَلْنَا الْمَالَ إِلَّا لِإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ، وَيَتُوبُ اللَّهُ عَلَى مَنْ تَابَ».[8]
3. از انس و ابن عباس هر دو منقول است كه به دنبال عبارت: «لا يملأ جوف ابن آدم الا التراب» گفته‌اند: «...نمی‌دانم اين آيه‌اى بود كه نازل شده بود يا آن‌كه كلام پيامبر بود» يا: «...نمی‌دانم اين عبارت از قرآن است يا خير».[9]
همچنین در صحیح بخاری از ابی بن کعب نقل شده که ایشان تا زمان نزول «سوره الهاکم التکاثر»، گمان می‌کرده که این عبارت، عبارتی قرآنی بوده و بعد این تردید برطرف شده است.[10]
4. اساساً اين آيه و آياتى از اين قبيل چرا بايستى نسخ گردند؟ چون كه نسخ در احكام است نه در حقايق و مسائل تاريخى و غيره.[11]
به هر حال؛ این جمله آیه‌ای از قرآن نبوده تا نسخ شده باشد، بلکه یا حدیثی است که از پیامبر گرامی اسلام(ص) نقل شده است یا این‌که یک سخن و تمثیل حکیمانه می‌باشد. و حرص و طمع داشتن در مال دنیا را مذمّت و نکوهش می‌کند.[12]
 

[1]. بینه، 1: «كافران از اهل كتاب و مشركان [می‌گفتند:] دست از آیین خود برنمی‌دارند تا دلیل روشنى براى آنها بیاید».
[2]. ترمذی، محمد بن عیسى، سنن الترمذی، ج 5، ص 711، مصر، شركة مكتبة و مطبعة مصطفى البابی الحلبی، چاپ دوم، 1395ق؛ نیشابوری،  محمد بن عبد الله، المستدرک على الصحیحین، تحقیق، عطا، مصطفى عبد القادر، ج 2، ص 244، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1411ق.
[3]. ر.ک: باقلانى(متوفای 403ق)‏، ابو بكر محمد بن الطیب،  الإنتصار للقرآن، ج ‏1، ص  404 – 405، عمان، بیروت‏، دار الفتح، دار ابن حزم‏، چاپ اول، 1422ق؛ زرکشی(794ق‏)، محمد بن عبد الله، البرهان فی علوم القرآن، ج ‏2، ص 168 – 169، دار المعرفة، بیروت، چاپ اوّل، 1410ق؛ خویی، سید ابوالقاسم، البیان فی تفسیر القرآن، ص 205 – 207، مؤسسة احیاء آثار الامام الخوئی‏، قم، بی‌تا؛  معرفت، محمد هادى‏، التمهید فی علوم القرآن، ج ‏4، ص 260، قم، مؤسسة النشر الاسلامى‏، چاپ دوم، 1415ق؛ نجارزادگان‏، فتح الله، تحریف ناپذیرى قرآن، ص 38 – 39، تهران، مشعر، چاپ اول، 1384ش.
[4]. ابو نعیم اصفهانی، أحمد بن عبد الله، حلیة الأولیاء و طبقات الأصفیاء، ج 3، ص 316، مصر، السعادة، 1394ق؛ جلال الدین سیوطی، عبد الرحمن بن أبی بكر، الدر المنثور، ج 8، ص 587، بیروت، دار الفكر، بی‌تا.
[5]. دارمی، عبد الله بن عبد الرحمن، سنن الدارمی، محقق، غمری، نبیل هاشم، ص 665، بیروت، دار البشائر، چاپ اول، 1434ق؛ شیبانی، أبو عبد الله أحمد بن محمد، مسند احمد بن حنبل، ج 19، ص 259، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، 1421ق. 
[6]. راشدازدی، معمر بن أبی عمرو، الجامع، محقق، اعظمی، حبیب الرحمن، ج 10، ص 436، پاکستان، بیروت، المجلس العلمی، توزیع المكتب الإسلامی، چاپ دوم، 1403ق.    
[7]. طبرانی، سلیمان بن أحمد، المعجم الصغیر، ج 1، ص 239، بیروت، عمان، المكتب الإسلامی، دار عمار، چاپ اول، 1405ق.
[8]. مسند احمد بن حنبل، ج 40، ص 321.
[9]. قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج، المسند الصحیح المختصر بنقل العدل عن العدل إلی رسول الله(ص) (صحیح مسلم)، محقق،‌ عبدالباقی، محمد فؤاد، ج 2، ص 725، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، بی‌تا؛ سنن الدارمی، ص 665.
[10]. و قالَ لَنا أَبُو الوَليد: حَدَّثَنا حَمَّادُ بْنُ سَلَمَةَ، عَنْ ثَابِت، عَنْ أَنَس، عَنْ أُبَيّ، قال: «كُنَّا نَرَى هَذا مِنَ القُرْآنِ، حَتَّى نَزَلَتْ: {أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ}»؛ بخاری، محمد بن اسماعیل، الجامع المسند الصحیح المختصر من أمور رسول الله(ص) و سننه و أیامه(صحیح بخاری)، محقق، الناصر، محمد زهیر بن ناصر، ج 8، ص 93، بیروت، دار طوق النجاة، چاپ اول، 1422ق.
[11].  مرتضى عاملى‏، سید جعفر، حقایقى مهم پیرامون قرآن، ترجمه، اسلامی، سیدحسن، ص 262، قم، دفترانتشارت اسلامى‏، چاپ سوم، 1377ش.
[12]. ر.ک: فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی‏، المحجة البیضاء فی تهذیب الإحیاء، ج ‏6، ص 50، قم، مؤسسه النشر الاسلامی‏، چاپ چهارم، 1376ش؛ «تلاش برای دنیا یا آخرت»، سؤال 1821؛ «اسلام و ثروت اندوزی»، سؤال 1398؛ «معنا و آثار طمع»، سؤال 24726؛ «خصائص و ویژگی‌های اهل دنیا»، سؤال 13156.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • چرا زن نمی‌تواند مرجع تقلید و قاضی باشد؟
    73146 اجتهاد و مرجعیت در اسلام 1387/04/03
    دانشمندان و متخصّصان دینی درباره‌ موضوعاتی؛ مانند مرجع تقلید، یا قاضی شدن زن و بعضی از عناوین دیگر، اختلاف نظر دارند. این امور جزو مسلّمات و ضروریات دینی به شمار نمی‌آید. کسانی که می‌گویند زنان مرجع تقلید یا قاضی نمی‌شوند، به ادله‌ای؛ نظیر روایات و اجماع، تمسک کرده‌اند ...
  • چرا خداوند در مقابل درخواست رؤیت خدا توسط یهودیان، آنها را مجازات کرد؟
    8592 تفسیر 1392/01/26
    آنچه باید در این‌جا مورد دقت قرار گیرد، این عبارت در آیه است: « فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ». باء در «بظلمهم» معنای سببیت بوده و متعلق به «اخذتهم» است و معنا این‌گونه می‌شود که آنها را به جهت ستمی که روا داشته­‌اند، با صاعقه مجازات می‌کنیم. این عبارت نمایان‌گر ...
  • با در نظرگرفتن جمیع جوانب و مصالح، آیا ارجح نیست که مقام رهبری در قانون جمهوری اسلامی ایران دارای یک زمان و دوره مشخص باشد؟
    8512 System 1389/04/16
    دائمی بودن رهبری در ایران ناشی از رأی مردم به قانون اساسی بوده و دلیلی نیز وجود ندارد که در صورت از دست ندادن شرایط، زمان آن را محدود کرد. فساد موجود در حکومت ها بیشتر ناشی از خلق و خوی حاکمان ...
  • با توجه به آیات 103 و 104 سوره کهف، راه تشخیص کار نیک از بد و ناپسند چیست؟
    24104 تفسیر 1389/05/13
    آیات شریفه، به معرفى زیانکارترین انسان ها و بدبخت‏ترین افراد بشر مى‏پردازد. زیان واقعى و خسران مضاعف آنجا است که انسان سرمایه‏هاى مادى و معنوى خویش را در یک مسیر غلط و انحرافى از دست دهد و گمان کند کار خوبى کرده است، نه از این کوشش ها ...
  • آیا در اسلام، مسئله ای به نام وضوی ارتماسی داریم؟
    11356 Laws and Jurisprudence 1391/07/03
    وضوى ارتماسى آن است که انسان صورت و دستها را به قصد وضو با مراعات شستن از بالا به پایین در آب فرو برد؛ اما براى این که مسح سر و پاها با آب وضو باشد، باید در شستن ارتماسى دستها، قصد شستن وضویى، هنگام بیرون آوردن ...
  • زنان عقیمی که بچه‌دار نمی‌شوند از دیدگاه قرآن چه جایگاهی دارند؟
    24597 تفسیر 1395/08/04
    گرچه پروردگار صلاح دیده برخی مردان و زنان، عقیم باشند[1] اما عقیم بودن و بچه‌دار نشدن به تنهایی نقصی معنوی - نه برای مردان و نه برای بانوان - نبوده و از مقام و ارزش انسانی هیچ کدام از آنها نمی‌کاهد. البته می‌شود برای ...
  • آیا در تحقیقات پزشکی، جایز است از جنین سقط شدهٔ انسان استفاده کرد؟
    7682 گوناگون 1393/02/25
    بیشتر فقها تشریح بدن انسان(جنین یا غیر جنین) را جایز نمی‌دانند، اما برخی از مراجع[1] در این‌باره می‌گویند، اگر این‌گونه تحقیقات در راستای کشف مطالب پزشکى جديد و مورد نیاز جامعه و نیز درمان بيمارى‌های تهدید کننده زندگى مردم باشد، جايز است؛ ولى تا ...
  • آیا گزارش غیر‌مسلمان مبنی بر نجاست چیزی که در اختیار اوست، مورد قبول است؟
    8833 اثبات نجاست 1393/02/03
    فقها در این زمینه فرقی بین مسلمان و غیر مسلمان نگذارده و می‌گویند، نجس بودن چیزى از سه راه ثابت مى‌شود، و باید بر آن ترتیب اثر داد: 1. آن که انسان خودش یقین به نجاست پیدا کند. 2. دو نفر عادل و یا حتّى یک نفر گواهى ...
  • معنای استدلال مباشر چیست؟
    19452 قیاس اقترانی و استثنائی 1391/12/06
    در مورد استدلال مباشر آنچه را که برخی از نویسندگان در این‌باره نگاشته‌اند، در این‌جا نقل می‌کنیم: بسیاری از منطق‌نگاران معاصر آنچه را در منطق نگاشته‌های پیشین با عنوان «احکام قضایا» یا «نسبت قضایا» مطرح بوده، قسمی از استدلال برشمرد‌ه‌اند و نام‌هایی؛ همچون استدلال «مباشر»، «بی‌واسطه» و «بسیط» ...
  • محدوده حرم مکه چقدر است؟
    9600 گوناگون 1396/10/23
    ابتدا باید دید منظور از حرم مکه چیست، آیا مراد، مسجد الحرام است؟ یا منطقه‌ای که زائرین خانه‌ی خدا بدون احرام، حق ورود به آن‌را ندارند و ورود کفار نیز به لحاظ شرعی در آن ممنوع است؟ در صورت نخست، پاسخ آن است که هر مکانی که در ...

پربازدیدترین ها