لطفا صبرکنید
28402
- اشتراک گذاری
نهی پیامبر(ص) از برشمردن انساب خویش قبل از حضرت عدنان تا حضرت ابراهیم و از حضرت ابراهیم تا حضرت آدم(ع)، در احادیث آنحضرت و در کتابهای متعددی آمده است؛ و علت نهی حضرت از چنین کاری، معلوم نبودن انساب و اجداد قبل از عدنان و جلوگیری از اختلاف مورّخان در این زمینه بوده است.
طبق روایتی که در بعضی از کتابها، مثل بحارالانوار،[1] کشف الغمة فی معرفة الائمة (ع)[2] و المناقب لآل ابی طالب (ع)[3] آمده است، پیامبر اکرم(ص) فرمود: در معرفی و بیان نسب(پدران) من به(جدم) عدنان رسیدید به همین مقدار اکتفا کنید. (اجداد بعد از عدنان مرا نام نبرید).
همچنین در روایات دیگری از آنحضرت آمده است: وقتی که نسب من به معد بن عدنان تا ابراهیم(ع) رسید، بیان کنندگان چنین انسابی(نسابین) دروغ میگویند.[4]
دلیل این مطلب نیز مطابق آنچه در روایات آمده، معلوم نبودن انساب آنحضرت (بعد از عدنان تا حضرت ابراهیم و حضرت آدم) و اختلاف نسابین است. در روایتی آمده است که حضرت فرمود: هرگاه نسب من به عدنان رسید توقف کنید و سپس این آیه را خواند: «و عاد را و ثمود را و اصحاب الرس را و نسلهای بسیاری را که در میان آنها بودند(هلاک کردیم)»،[5] و سپس فرمود: کسی جز خدا علم به اینها ندارد.[6]
بنابراین، علت اینکه پیامبر(ص) از نام بردن اجداد خود بعد از عدنان نهی کرده، معلوم نبودن انساب و جلوگیری از اختلاف نسابین و مورخان در این زمینه بود.
[1].قطب الدین راوندی، سعید بن هبة الله، قصص الانبیاء علیهم السلام، محقق، مصحح، عرفانیان یزدی، غلامرضا، ص 316، مشهد، مرکز پژوهشهای اسلامی، چاپ اول، 1409ق.
[2]. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، محقق، مصحح، رسولی محلاتی، هاشم، ج 1، ص 15، تبریز، نشر بنی هاشمی، چاپ اول، 1381ق.
[3]. ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب علیهم السلام، ج 1، ص 155، قم، علامه، چاپ اول، 1379ق.
[4]. ابن بطریق، یحیی بن حسن، عمدة عیون صحاح الأخبار فی مناقب إمام الأبرار، ص 24، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، چاپ اول، 1407ق.
[5]. فرقان، 38.
[6]. قصص الانبیا، ص316. «روی عنه (ص): إذا بلغ نسبی إلى عدنان فأمسکوا ثم قرأ: «وَ عاداً وَ ثَمُودَ وَ أَصْحابَ الرَّسِّ وَ قُرُوناً بَیْنَ ذلِکَ کَثِیراً»، لا یعلمهم إلا الله تعالى جل ذکره».