لطفا صبرکنید
26042
- اشتراک گذاری
هرچند روایاتی وجود دارد که نشانگر آن است که پروردگار دوستی بندگان صالح خود را در دل مردم می افکند، اما باید دانست که پشتیبانی اکثریت مردم از یک شخص لزوما به معنای آن نیست که او مورد تأیید پروردگار بوده و در طرف مقابل، دشمنی عموم مردم با یک فرد نیز همواره نباید این گونه تعبیر شود که او از چشم خدا افتاده و ارزشی نزد او ندارد، بلکه در بسیاری موارد دقیقا بر عکس این قضیه اتفاق میافتد!
آری! اگر محبت شخصی در دل افراد با ایمان و پرهیزگار قرار گیرد، می توان آن را نشانی از توجه پروردگار به آن شخص دانست.
خداوند در آیهای از قرآن کریم میفرماید: "إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا"؛[1] آنانی که ایمان آورده و اعمال نیک انجام دادند، پروردگار محبت آنان را در دلها خواهد افکند.
حدیثی از پیامبر اکرم (ص) نیز چنین روایت شده است: "إن الله إذا أحب عبدا قال لجبرائیل إنی أحب فلانا فأحبوه و یوضع له القبول فی الأرض"؛[2] پروردگار زمانی که بنده ای را دوست بدارد، خطاب به جبرئیل می فرماید: که من فلانی را دوست دارم، بنابر این شما نیز او را دوست داشته باشید؛ و بدین ترتیب او در زمین مورد اقبال عمومی قرار خواهد گرفت.
روایات مشابه دیگری نیز همین موضوع را اعلام می کنند.[3]
این دسته از روایات نیاز چندانی به بررسی سند ندارند؛ زیرا به نظر می رسد که در راستای همان آیه اشاره شده در اول گفتار باشد، اما آنچه مهم است شناخت دقیق معنای آیه و روایات است.
آیا معنای آنها این است که هر فردی که در جامعه مورد اقبال عمومی قرار گرفته و به نوعی پشتیبانی اکثریت افراد حاضر در جامعه را به دنبال دارد، دوست خدا و هرآنکه عموم مردم رهایش کرده و از همراهی با او خودداری ورزیدند، دشمن خداست؟!
مطمئنا چنین معنایی نمی تواند مورد نظر باشد؛ زیرا به تصریح آیات فراوانی از قرآن کریم، پیامبران بسیاری وجود داشتهاند که در دوستی آنان با خدا جای هیچ شک و شبههای نبود، اما از پشتیبانی عمومی مردم برخوردار نبودند.
نوح پیامبر را به خاطر آورید! او بنده ای شکرگذار[4]، برگزیده پروردگار[5]، مورد هدایت خدا[6] و وحی او[7] بود، اما با تبلیغ نزدیک به هزار ساله خویش[8]، جز هواداران اندکی نیافت![9]
آیا به همین دلیل می توان او را جسارتا دشمن خدا به شمار آورد؟!
آری! اگر محبت شخصی در دل افراد با ایمان و پرهیزگار قرار گیرد، می توان آن را نشانی از توجه پروردگار به آن شخص دانست.
اکنون که با دقت در آیات قرآن، توانستیم به این برداشت برسیم که مراد از افکندن دوستی دوستان خداوند در دل مردم، به معنای پشتیبانی اکثریت آنان از او نیست، توجه شما را به این نکته جلب می کنیم:
زمامدارانی که بعد از پیامبر اسلام (ص) و در طول زندگانی پیشوایان معصوم (ع) به ناحق و با زور و فریب، حکومت را در دستان خود قبضه کردند و از لحاظ ظاهری، آن امامان بزرگوار را به گوشه ای رانده و ارتباطشان را جز با گروه اندکی از مؤمنان ثابت قدم قطع کردند، تلاش داشتند تا پایه های حکومت جائرانه خویش را با مبانی عقیدتی و دینی نیز مستحکم کنند، و به همین دلیل، با استفاده از بخشی از آموزه های دینی و به فراموشی سپردن عمدی پاره ای دیگر از آنها، فریبکارانه تلاش نمودند تا پشتیبانی ظاهری عموم مردم از خود و در اقلیت قرار گرفتن امامان معصوم را، نشانی از حقانیت خویش و بطلان راه شیعه قلمداد کنند. این تلاش فریبکارانه تا حدی پیش رفت که در اندرون برخی از شیعیان نیز تردیدهایی نمایان شد.
در همین راستا یکی از شیعیان به امام صادق (ع) عرضه داشت که نزد ما افرادی هستند که عقیده- شان آن است که هرگاه پروردگار، بندهای را دوست داشته باشد سخنگویی از آسمان فریاد بر می آورد که خدا این بنده را دوست دارد پس شما نیز او را دوست داشته باشید و خداوند بدین وسیله محبت و دوستی این دوست خود را در دل دیگر بندگان خویش قرار می دهد، اما اگر خدا نسبت به بنده ای غضبناک باشد، سخنگویی از آسمان فریاد بر می آورد که خدا این بنده را دشمن دارد پس شما نیز او را دشمن داشته باشید و بدین وسیله دشمنی این دشمن خود را در دل مردم قرار می دهد!
امام که به دیوار تکیه زده بود با شنیدن این سخنان، خود را از آن جدا کرده و به صورت جدی نشسته، آستین خود را تکاند و [بدون تکذیب صریح چنین روایتی]فرمود:
این گونه نیست، بلکه [گاهی] پروردگار بنده ای را دوست داشته، اما مردم را با او دشمن می کند تا بر علیه او چیزهایی بگویند که برای او پاداش و برای دشمنانش گناه به دنبال داشته باشد، اما گاه بنده ای را دشمن دارد ولی دوستی او را در میان مردم می افکند تا به هواداری او سخنانی دروغ بر زبان آورند و هم صاحبان سخن و هم آن دشمن خدا بر گناهانشان افزوده شود! سپس امام(ع) شواهدی بر این سخن خویش عرضه داشته و ادامه دادند:
چه کسی از یحیای پیامبر (ع) نزد خدا دوست داشتنیتر بود که پروردگار دشمنی او را در دل مردم قرار داد و با او چنان رفتاری داشتند که می دانید؟!
پروردگار چه کسی را از حسین بن علی (ع) بیشتر دوست داشت؟ آیا مردم به دشمنی او برنخاسته و او را به شهادت نرساندند؟! و ...[10]
امام با این سخنان بر این نکته تأکید کردند که برخلاف سخن زمامداران ستمگر، پشتیبانی اکثریت مردم از یک شخص لزوما به معنای آن نیست که او مورد تأیید پروردگار بوده و در طرف مقابل، دشمنی عموم مردم با یک فرد نیز همواره نباید این گونه تعبیر شود که او از چشم خدا افتاده و ارزشی نزد او ندارد، بلکه در بسیاری موارد دقیقا بر عکس این قضیه اتفاق میافتد!
البته در بخشهای کوچکی از تاریخ، اکثریت مردم یک منطقه، پشتیبان حق و حقیقت شده اند که نمونههایی از آن را می توان در حکومت های سلیمان پیامبر(ع)، پیامبر اسلام(ع) و امام علی(ع) مشاهده کرد.
توجه به این نکته نیز ضروری است که در بسیاری از موارد بزرگی مردان خدا حتی بر دل دشمنان و منافقان نیز چیره می شود.
یکی از دعاهای پیامبر (ص) برای امیرالمؤمنین (ع) آن بود که خدایا! محبت علی را در دل مؤمنان استوار کرده و هیبت و عظمت او را بر دل منافقان بیفکن![11]
و به خوبی می بینیم که این دعای پیامبر در حق علی و فرزندانش چه زیبا به اجابت رسیده و آن پیشوایان حتی زمانی که در اقلیت محض بودند، در دل دوست و دشمن جای داشتند، تا آنجا که فرزدق شاعر در مقابل پرسش امام حسین (ع) که مردم کوفه را چگونه دیدی؟ پاسخ داد که "قلوبهم معک و سیوفهم علیک"؛[12] دل هایشان با توست و شمشیرهایشان بر علیه تو!
[1] مریم، 69.
[2] الدیلمی، الحسن بن أبی الحسن، إرشاد القلوب، ج 1، ص 170، دار الشریف الرضی للنشر، قم، 1412 هـ ق.
[3] به عنوان نمونه: الکوفی، محمد بن محمد الأشعث، الجعفریات، ص 11، مکتبة نینوی الحدیثة، تهران، بیتا.
[4] اسراء، 3.
[5] آل عمران، 33.
[6] انعام، 84.
[7] نساء، 163.
[8] عنکبوت، 14.
[9] هود، 40.
[10] الدیلمی، الحسن بن أبی الحسن، أعلام الدین، ص 434، مؤسسة آل البیت، قم، 1408 هـ ق.
[11] العیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، ج 2، ص 141، المطبعة العلمیة، تهران، 1380 هـ ق.
[12] الطبری، محمد بن جریر، دلائل الإمامة، ص 75، دار الذخائر للمطبوعات، قم، بیتا.