لطفا صبرکنید
9701
- اشتراک گذاری
اگر کسی بر این باور باشد که عده ای مستقلاً و بدون اذن الهی می توانند به حساب مخلوقات رسیدگی کنند و برایشان مجازات یا پاداش تعیین کنند بدیهی است که این باور با فرهنگ و آموزه های دینی سازگار نیست، علاوه بر این، با توحید فاعلی خداوند نیز منافات دارد، اما اگر کسی بر این باور باشد که تعدادی از خواص و برگزیدگان و مخلَصین نه مستقلاً، بلکه با اذن الهی می توانند به حساب مخلوقات رسیدگی کنند و برایشان مجازات یا پاداش تعیین کنند این امری ممکن خواهد بود و هیچ گونه استبعاد عقلی و شرعی وجود نخواهد داشت.
چه اشکالی دارد که خداوند برای قدردانی از کسانی که تمام توانایی هایشان را برای دین خداوند صرف نمودند و در این راه از همه چیز از جمله جان و مالشان گذشتند؛ نظیر حسین بن علی (ع)، حساب بندگانش را به آنان واگذار نماید تا بر اساس عدل الهی بینشان داوری نمایند.
پیش از پرداختن به پاسخ، نخست لازم است ابهامی که در سؤال وجود دارد مورد بررسی قرار گیرد.
استبعادی که در سؤال مطرح شده معلوم نیست مربوط به مقام ثبوت است یا اثبات؟
به سخن دیگر، در پرسش مشخص نشده که آیا در اصل امکان این که غیر از خداوند، کسی حساب بندگانش را بر عهده بگیرد، اشکال شده، یا این که، اصل این کار ممتنع نیست، اما سؤال در موقعیت و جایگاه امامان شیعه است؟
از این رو ما به هر دو بخش پرداخته و آن را بررسی می نماییم:
در بحث ثبوت و امکان، دو احتمال قابل تصور است.
الف. این که برخی مستقلاً و بدون اذن الاهی (در عرض ارادۀ خدا) بتوانند به حساب آفریدگان خدا رسیدگی کنند و برایشان مجازات یا پاداش تعیین کنند.
بدیهی است کسی که کمترین آشنایی با فرهنگ و آموزه های دینی داشته باشد، چنین نگرشی را نمی پذیرد، علاوه بر این، با توحید فاعلی خداوند نیز منافات دارد؛ از این رو هیج مؤمنی نمی تواند به این سخن باور داشته باشد.
ب. این که تعدادی از خواص و برگزیدگان و مخلَصین نه مستقلاً، بلکه با اذن الاهی (در طول ارادۀ خدا) بتوانند به حساب آفریدگان خدا رسیدگی نمایند و برایشان مجازات یا پاداش تعیین کنند. این امری ممکن و قابل پذیرش خواهد بود و هیچ گونه استبعاد عقلی یا شرعی برای آن وجود نخواهد داشت.
اما در بحث از اثبات و تحقق خارجی، برای رسیدن به پاسخی جامع و کافی نخست لازم است به چند نکته توجه نماییم:
اول. تردیدی نیست که در نگاه اول، مستقلاً همۀ امور به دست خداوند است و هیچ موجود دیگری در این کار با خداوند مشارکت ندارد.[1]
دوم. گرچه خداوند به تنهایی توانایی همۀ کارهای ممکن را دارد و با ارادۀ او هر چیزی محقق می شود،[2] ولی سنت و روش خداوند بر این قرار گرفته که امور از مسیر و مجراهای خاصی عبور کنند؛ از این رو به آفریدگانش واگذار می شود بنابر این می بینیم برای خداوند در دنیا و آخرت رسولان و مأمورانی هستند که بسیاری از امور به آنها سپرده شده است؛ مثلاً با توجه به این که می دانیم که مرگ و زندگی به دست خداوند است، اما در قرآن، خداوند گرفتن جان را به ملک الموت[3] و یا در جای دیگری به فرشتگان[4] نسبت می دهد.
در مورد بشارت دادن زکریا به یحیی با توجه به این که خداوند می توانست خود بدون واسطه این کار را انجام دهد، اما می بینیم که فرشته ای را مأمور به این کار می کند و می فرماید: "و هنگامى که او در محراب ایستاده، مشغول نیایش بود، فرشتگان او را صدا زدند که: «خدا تو را به» یحیى «بشارت مىدهد".[5] و موارد بسیاری نظیر این که در قرآن و روایات موجود است.
با توجه به مطالب بیان شده، انجام این عمل توسط عده ای خواص و پذیرفتن آن امر مشکل و سختی نخواهد بود.چه اشکالی دارد که خداوند برای قدردانی از کسانی که تمام توانایی هایشان را برای دین خداوند صرف نموده اند و در این راه از هیچ چیز دریغ نداشتند، بلکه از همه چیز حتی از جان و مالشان گذشتند؛ نظیر حسین بن علی (ع)،[6] حساب بندگانش را به آنان واگذار نماید تا بر اساس عدل الاهی بینشان داوری نمایند.
در منابع برادران اهل سنت در تفسیر آیۀ شریفۀ: "یوم ندعو کل أناس بإمامهم"، از پیامبر و علی (ع) نقل شده است: پیامبر اسلام (ص) فرمود: "قال یدعو کل قوم بإمام زمانهم و کتاب ربهم و سنة نبیهم"؛ هر کس با امام زمان و کتاب پروردگار و سنت پیامبرش خوانده می شود.[7]
و از علی (ع) نقل کرده اند که آن حضرت فرمود: "هر کس به امام زمانش خوانده می شود".[8] بنابر این چه اشکال و ایرادی بر این باور شیعیان وارد می شود.
قابل ذکر است که در قرآن خداوند و پیامبر و مؤمنان به عنوان کسانی که ناظر کارهای دیگران هستند شمرده شدند.[9] که در روایات ما، مؤمنان به امامان تفسیر شده اند.[10]
با توجه به این آیه و مشابه آن و با توجه به روایاتی که در ذیل این آیات وارد شده، روشن است کسی که ناظر اعمال بندگان است یا باید به عنوان شاهد از او استفاده شود یا حسابگر و حاکم.
در بعضی روایات برخی از حکمت های این مسئله نیز بیان شده است.
به روایت قمى حضرت صادق (ع) می فرماید: "هر امتى حساب او را امام زمان او محاسبه می نماید، و امامان دوستان و دشمنان خود را مىشناسد، چنان چه فرموده: "و على الاعراف رجال یعرفون کلّا بسیماهم" و ایشان امامان مىباشند، پس در آن روز، نامه اعمال دوستان خود را به دست راست آنها دهند، و نامه اعمال دشمنان خود را به دست چپ آنها مىدهند آن فرقه به بهشت روند، و این فرقه، به جهنم داخل شوند".[11]
[1] کهف، 26.
[2] یس، 82، فرمان او چنین است که هر گاه چیزى را اراده کند، تنها به آن مىگوید: «موجود باش!»، آن نیز بىدرنگ موجود مىشود!.
[3] سجده، 11؛ بگو که ملک الموتی که بر شما گمارده شده، جانتان را خواهد گرفت.
[4] انفال، 50، و اگر ببینى کافران را هنگامى که فرشتگان (مرگ)، جانشان را مىگیرند و بر صورت و پشت آنها مىزنند و (مىگویند:) بچشید عذاب سوزنده را (به حال آنان تأسف خواهى خورد).
[5] آل عمران، 39.
[6] دینورى، ابو حنیفه احمد بن داود، اخبارالطوال، مهدوى دامغانى، محمود، ص 298 – 308، تهران، نشر نى، چ چهارم، 1371ش.ُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّ
[7] سیوطى، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج4، ص 194، ناشر کتابخانه آیت الله مرعشى نجفى، قم، 1404 ق.
[8] قرطبى، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، ج11، ص 297، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چاپ اول، 1364 ش.
[9] توبه، 105، بگو: «عمل کنید! خداوند و فرستاده او و مؤمنان، اعمال شما را مىبینند! و بزودى، بسوى داناى نهان و آشکار، بازگردانده مىشوید و شما را به آنچه عمل مىکردید، خبر مىدهد!».
[10] کلینی، کافی، ج 1، ص 219، چاپ چهارم دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1365 هـ ش.
[11] قمى، على بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج1، ص 231، دار الکتاب، قم، چاپ چهارم، 1367 ش.