لطفا صبرکنید
بازدید
10230
10230
آخرین بروزرسانی:
1397/12/15
کد سایت
fa84917
کد بایگانی
102554
نمایه
مدح شبیه به ذم و ذم شبیه به مدح
طبقه بندی موضوعی
فصاحت و بلاغت
اصطلاحات
مدح شبیه به ذمّ|ذمّ شبیه به مدح
گروه بندی اصطلاحات
ادبیات
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
معنای «مدح شبیه به ذم» و «ذم شبیه به مدح» چیست؟
پرسش
معنای «مدح شبیه به ذم» و «ذم شبیه به مدح» چیست؟
پاسخ اجمالی
یکی از آرایههای ادبی کلام و زیبا سازی سخن، «تأکید المدح بما یشبه الذم» و «تأکید الذم بما یشبه المدح»؛[1] است که به معنای «بهتر ستایشکردن یک فرد با استفاده از چیزی که شبیه نکوهش است» و «نکوهش شدید با چیزی که به ظاهر شبیه ستایش است» میباشد. این دو موضوع، زیر مجموعه علم بدیع و محسنات معنوی به شمار میرود.
در این روش، فرد به گونهای وانمود میکند که گویا به دنبال توبیخ فرد دیگری است، اما در عمل، سخنی بر زبان میآورد که با کمی دقت مشخص میشود که نه تنها فرد مقابل را توبیخ نکرده، بلکه ستایشی از او به عمل آورده است و یا بر عکس، وانمود میکند که در صدد ستایش او است، اما سخنی بر زبان میآورد که با کمی دقت، مشخص میشود که با نوعی زیرکی، فرد مقابل را نکوهش کرده است.
این شیوه سخن گفتن کنایی، میتواند با روشهای مختلفی ارائه شود که برخی از آنها عبارتاند از:
الف) «تأکید المدح بما یشبه الذم»:
این فن، دو حالت دارد:
1. یک خصلت ممدوح از جملهای که صفت مذمومی را نفی میکند، استثنا شود؛[2] و به عبارتی بعد از آنکه ابتدا تمام عیبها را از فردی منتفی دانست، بگوید جز یک مورد! و در بیان آن مورد نیز چیزی را بیان کند که در واقع عیب نبوده بلکه ویژگی پسندیدهای است،مانند: او هیچ عیب و ایرادی ندارد، مگر اینکه کسی زیباتر از او نیست!
2. یک خصلت ممدوحی بعد از بیان یک خصلت ممدوح دیگر از آن استثنا شود؛[3] یعنی بعد از آنکه به صورت مطلق او را ستایش کرد، بگوید جز یک مورد! و در بیان آن یک مورد نیز به جای بیان یک عیب، یک ویژگی مثبت را ذکر کند! مانند: همه صفات نیکو در او وجود دارد به جز اینکه بسیار بخشنده و دست و دلباز است.
ب) تأکید الذم بما یشبه المدح:
این فن نیز دو نوع دارد:
1. خصلت مذمومی از جملهای که صفت مدحی را نفی کرده، استثنا شود؛[4] به عبارت روشنتر بعد از اعلام آنکه او هیچ ویژگی مثبتی ندارد، بگوید: جز یک مورد! و در بیان همان یک مورد نیز به جای آنکه صفت پسندیدهای را بیان کند، ویژگی ناپسندی را اعلام کند! مانند: او هیچ نقطه مثبتی ندارد، به جز اینکه خوبی را با بدی جبران میکند.
2. یک خصلت مذمومی بعد از بیان خصلت مذمومی برای آن شخص، از آن استثنا شود؛[5] یعنی بعد از آنکه یک ویژگی منفی را اعلام کرد، وانمود کند که در صدد توجیه آن رفتار نامطلوب است، اما در عمل، ویژگی نامطلوب دیگری را برای او اثبات کند، مانند: او آدم تبهکاری است، به جز اینکه نادان و بیعقل نیز هست.[6]
برای این باب، نامهای دیگر مانند «الاستثناء»، «الرجوع و الاستثناء»، «المدح فی معرض الذم» و «النفی و الجحود» نیز ذکر شده است.[7]
در این روش، فرد به گونهای وانمود میکند که گویا به دنبال توبیخ فرد دیگری است، اما در عمل، سخنی بر زبان میآورد که با کمی دقت مشخص میشود که نه تنها فرد مقابل را توبیخ نکرده، بلکه ستایشی از او به عمل آورده است و یا بر عکس، وانمود میکند که در صدد ستایش او است، اما سخنی بر زبان میآورد که با کمی دقت، مشخص میشود که با نوعی زیرکی، فرد مقابل را نکوهش کرده است.
این شیوه سخن گفتن کنایی، میتواند با روشهای مختلفی ارائه شود که برخی از آنها عبارتاند از:
الف) «تأکید المدح بما یشبه الذم»:
این فن، دو حالت دارد:
1. یک خصلت ممدوح از جملهای که صفت مذمومی را نفی میکند، استثنا شود؛[2] و به عبارتی بعد از آنکه ابتدا تمام عیبها را از فردی منتفی دانست، بگوید جز یک مورد! و در بیان آن مورد نیز چیزی را بیان کند که در واقع عیب نبوده بلکه ویژگی پسندیدهای است،مانند: او هیچ عیب و ایرادی ندارد، مگر اینکه کسی زیباتر از او نیست!
2. یک خصلت ممدوحی بعد از بیان یک خصلت ممدوح دیگر از آن استثنا شود؛[3] یعنی بعد از آنکه به صورت مطلق او را ستایش کرد، بگوید جز یک مورد! و در بیان آن یک مورد نیز به جای بیان یک عیب، یک ویژگی مثبت را ذکر کند! مانند: همه صفات نیکو در او وجود دارد به جز اینکه بسیار بخشنده و دست و دلباز است.
ب) تأکید الذم بما یشبه المدح:
این فن نیز دو نوع دارد:
1. خصلت مذمومی از جملهای که صفت مدحی را نفی کرده، استثنا شود؛[4] به عبارت روشنتر بعد از اعلام آنکه او هیچ ویژگی مثبتی ندارد، بگوید: جز یک مورد! و در بیان همان یک مورد نیز به جای آنکه صفت پسندیدهای را بیان کند، ویژگی ناپسندی را اعلام کند! مانند: او هیچ نقطه مثبتی ندارد، به جز اینکه خوبی را با بدی جبران میکند.
2. یک خصلت مذمومی بعد از بیان خصلت مذمومی برای آن شخص، از آن استثنا شود؛[5] یعنی بعد از آنکه یک ویژگی منفی را اعلام کرد، وانمود کند که در صدد توجیه آن رفتار نامطلوب است، اما در عمل، ویژگی نامطلوب دیگری را برای او اثبات کند، مانند: او آدم تبهکاری است، به جز اینکه نادان و بیعقل نیز هست.[6]
برای این باب، نامهای دیگر مانند «الاستثناء»، «الرجوع و الاستثناء»، «المدح فی معرض الذم» و «النفی و الجحود» نیز ذکر شده است.[7]
[1]. مطلوب، احمد، معجم المصطلحات البلاغیة و تطورها، ص 241 - 242، بیروت، مکتب لبنان ناشرون، چاپ اول.
[2]. احمدنگرى، عبد النبى بن عبد الرسول، جامع العلوم فی إصطلاحات الفنون، ج 1، ص 269، لبنان، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، 1395ق.
[3]. همان.
[4]. همان.
[5]. همان.
[6]. قاسم، محمد احمد، علوم البلاغة، البدیع و البیان و المعانی، ص 93 - 95، طرابلس، مؤسسه الحدیثه للکتب، چاپ اول.
[7]. معجم المصطلحات البلاغیة و تطورها، ص 242.
نظرات