لطفا صبرکنید
59562
- اشتراک گذاری
حمد، مدح و شکر در لغت و اصطلاح
1. واژه «حَمد»، در لغت به معنای ثناء و ستایش است.[1] و در اصطلاح، عبارت است از: ستایش بر کار شایسته و صفت پسندیده ای که به صورت اختیاری انجام و ظاهر شود.[2]
2. واژه «مَدح» نیز، به معنای «ستایش» است،[3] و از جهتی حمد و مدح با هم مترادف اند؛[4] ولی فرق آن با حمد در این است که مَدح در برابر کارِ پسندیده خارج از اختیار آدمی گفته می شود.[5] با این بیان، ارتباط و فرق میان حمد و مدح روشن می شود. نکته دیگر این که حمد خدا، ستایش او در برابر فضیلت[6] او است.
3. واژه «شُکر»، به معنای یاد آوری نعمت و اظهار و نشر آن است.[7] در فارسی به معنای «سپاس» نیز آمده است.[8] شکر از سوی خدا به معنای پاداش و سپاس است،[9] و خداوند از این جهت شاکر و شکور است.[10]
در باره ارتباط و تفاوت شکر با حمد دیدگاه هایی مطرح شده که دو نمونه ذکر می شود:
الف. شکر در برابر نعمت خاصّی با زبان، قلب و دیگر اعضای بدن انجام می گیرد؛ در این صورت، حمدِ با زبان یکی از مصادیق شکر محسوب می شود.[11]
ب. حمد، ستایش نیکو و زیبا به قصد تعظیم در برابر نعمت و غیر نعمت بوده، حال آن که شکر سپاسی است به قصد تعظیم در برابر نعمت.[12]
[1]. لسان العرب، ج 3، ص 155؛ کتاب العین، ج 3، ص 188و 189، واژه «الحمد»؛ فرهنگ ابجدی عربی – فارسی، ص 25.
[2]. طباطبایى، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 19، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1417 ق؛ حسینى همدانى، سید محمد حسین، انوار درخشان، تحقیق، بهبودی، محمد باقر، ج 1، ص 15، کتابفروشى لطفی، تهران، چاپ اول، 1404ق؛
3]. لسان العرب، ج 2، ص 589، واژه «المَدح».
[4]. زمخشرى، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج 1، ص 8، دار الکتاب العربی، بیروت، 1407ق.
[5]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 19؛ انوار درخشان، ج 1، ص 15.
[6]. المفردات فی غریب القرآن، ص 256.
[7]. لسان العرب، ج 4، ص 423؛ المفردات فی غریب القرآن، 461؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج 6، ص 99 و 100، واژه «الشّکر».
[8]. التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج 2، ص 280؛ فرهنگ ابجدی عربی – فارسی، ص 81 و 512.
[9]. لسان العرب، ج 4، ص 423.
[10]. بقره، 158 و فاطر، 30.
[11]. الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج 1، ص 8 و 9.
[12]. مجمع البحرین، ج 3، ص 39، واژه «الحمد».