لطفا صبرکنید
95712
حجاب در لغت به معنای پرده، حاجب و چیزی است که میان دو چیز حایل و فاصله میشود. البته همانگونه که مفسران و محققان گفتهاند؛ واژهی حجاب به معنای پوشش زنان، اصطلاحی است که بیشتر در عصر ما پیدا شده و اصطلاح جدیدی است. آنچه در گذشتهها بویژه در اصطلاح فقها به کار رفته، واژهی "ستر" است که به معنای پوشش است. چیزی که از تاریخ در این مسئله استفاده میشود، این است که حجاب به معنای پوشش زنان، قبل از اسلام در جهان و در ادیان مختلف با شکلهای مختلف وجود داشت و اسلام دایرهی آنرا اندکی محدودتر کرد.
پوشش زنان در زمان پیامبر اسلام(ص) پوشش متداول و مرسوم آن زمان بود؛ یعنی زنان بدنشان را میپوشاندند و روسری روی سر آنها بود، ولی مقداری از گوش و گردن و قسمتی از سینهی آنها پیدا بود که آیه نازل شد و به پیامبر(ص) دستور داده شد که به زنان بگو آن مقدار را نیز بپوشانند، تا زینت آنها پیدا و آشکار نباشد.
واژهی "حجاب" در لغت به معنای پرده، حاجب و چیزی است که میان دو چیز حایل و فاصله میشود.[1] البته همانگونه که مفسران و محققان گفتهاند، واژهی حجاب به معنای پوشش زنان، اصطلاحی است که بیشتر در عصر ما پیدا شده و اصطلاحی جدید است. آنچه در گذشتهها در این مورد به کار میرفت، بویژه در اصطلاح فقها، واژهی "ستر" است که به معنای پوشش است.[2]
لزوم پوشیدگی زن در برابر مرد بیگانه یکی از مسائل مهم اسلامی است. در قرآن کریم برای رشد و تعالی زن و نیز سالم سازی محیط خانه و اجتماع، حجاب برای زنان، واجب شده است.
آنچه را که از تاریخ استفاده میشود، این است که حجاب به معنای پوشش زنان، قبل از اسلام در جهان و در ادیان مختلف با شکلهای متفاوت وجود داشت و این حکم تأسیسی نیست؛ یعنی اسلام آنرا اختراع نکرده، بلکه دین اسلام آنرا پذیرفته و چنانکه از تاریخ زمان پیامبر(ص) استفاده میشود، اسلام قدری محدودهی آنرا وسیعتر کرده و به آن شدت بخشیده است.
در ایران قبل از اسلام، در میان قوم یهود، در هند، حجابهای سخت و شدیدی وجود داشت. در ایران باستان حتی پدران و برادران نسبت به زن شوهردار نامحرم شمرده میشدند.[3]
بنابراین، آنچه را که از تاریخ استفاده میشود این است که زنان در زمان پیامبر(ص) دارای حجاب بودند، البته نه حجاب کامل، زنان عرب معمولاً پیراهنهایی میپوشیدند که گریبانهایشان باز بود، دور گردن، سینه، در معرض دید بود. روسریهایی که به سر میانداختند، قسمتهای پایین آنرا به پشت سر میانداختند به طور طبیعی گوشها و گوشوارهها و جلوی سینه و گردن نمایان بود.[4]
نتیجه اینکه حجاب زنان در زمان پیامبر(ص) اینگونه بود که تمام بدن آنان در پوشش بود. همچنین روسری به سر میانداختند، منتها مقداری از سینه و گردن آنان و جاهایی که محل زینت و موجب تحریک شهوت مردان است، باز بود. از امام باقر(ع) روایت شده است: "روزی در هوای گرم مدینه، زن جوان زیبایی در حالیکه طبق معمول روسری خود را به پشت گردن انداخته و دور گردن و بناگوشش پیدا بود، از کوچه عبور میکرد، مردی از اصحاب رسول خدا(ص) از طرف مقابل میآمد، آن منظرهی زیبا، سخت نظر او را جلب کرد و چنان غرق تماشای آن زن زیبا شد که از خودش و اطرافش غافل گشت و جلوی خودش را نگاه نمیکرد، آن زن وارد کوچهای شد و جوان با چشم خود او را دنبال میکرد، همانطور که میرفت ناگهان استخوان یا شیشهای که از دیوار بیرون آمده بود به صورتش اصابت کرد و صورتش را مجروح ساخت، وقتی به خود آمد که خون از سر و صورتش جاری شده بود. با همین حال به حضور پیامبر رفت و ماجرا را به عرض رساند. اینجا بود که آیهی حجاب نازل شد":[5] "و به زنان با ایمان بگو چشمهای خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را - جز آن مقدار که نمایان است - آشکار ننمایند و (اطراف) روسریهای خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود) و زینت خود را آشکار نسازند، مگر...".[6]
بدیهی است که این آیه در مقام بیان توسعهی محدودهی پوشش و حجاب است؛ زیرا قسمتهای دیگر بدن با لباسهای مرسوم آن زمان که همان پیراهنهای بلند بود پوشیده میشد و فقط قسمتهای سینه و گردن بود که باز بود.[7]
آنچه در این آیه محل دقت و مورد نظر است، جملهی "و لیضربن بخمرهن علی جیوبهن" است. راغب در مفردات میگوید: اصل خمر به معنای پوشانیدن شیء است و به آنچه با آن چیزی را میپوشانند، خمار گویند، ولی در عرف، خمار مخصوص شده به آنچه زن سر خود را با آن میپوشاند.[8] گفتهاند وقت نزول آیه، زنان، اطراف چارقد و روسری را جمع کرده، به پشت سر میانداختند و سینههایشان آشکار میشد.[9]
بنابراین، معنای آیه این میشود که زنان میباید روسری خود را بر روی سینه و گریبان خویش قرار دهند، تا گردن و سینه با آن پوشانده شود.
ابن عباس در تفسیر این بخش از آیه میگوید: یعنی زن، مو و سینه و دور گردن و زیر گلوی خود را بپوشاند.[10]
از عائشه نقل شده است: همین که آیهی 31 سوره نور نازل شد، هیچ زنانی را مانند زنان انصار، مشاهده نکردم و دیده نشد که آنان مانند سابق بیرون بیایند.[11]
[1]. ابن منظور، لسان العرب، ماده «حجب».
[2]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 17، ص 402، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش؛ مطهری، مرتضی، مسئله حجاب، ص 78.
[3]. ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج 12، ص 30؛ ج 1، ص 552.
[4]. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج 19، ص 484- 485، تهران، صدرا.
[5]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 5، ص 521، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[6]. "وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ ...". نور، 31.
[7]. برای آگاهی بیشتر، ر. ک: «محدوده ی حجاب زن»، 495.
[8]. راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن، واژه «خمر».
[9]. قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج 2، واژه «حجب».
[10]. «تغطی شعرها، و صدرها، و ترائبها و سوالفها». طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی، محمد جواد،، ج 7، ص 217، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش.
[11]. «ما رأیت نساءاً خیراً من نساء الانصار، لما نزلت هذه الآیه...». زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج 3، ص 231، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ سوم، 1407ق..