
لطفا صبرکنید
9352
- اشتراک گذاری
برای روشن شدن پاسخ توجه به چند نکته لازم است:
- تفاوت غیر از تبعیض است؛ و آنچه با عدالت سازگار نیست تبعیض است نه تفاوت.[1]
- اصل وجود تفاوت لازمۀ وجودی جهان آفرینش به ویژه آفرینش جهان مادی است.
برای توضیح این مطلب چند نکته را متذکر میشویم:
الف) خلقت موجودات لازم و ضروری است؛ زیرا اگر خلقت موجودات لازم و ضروری نباشد و خداوند هیچ موجودی را خلق نکند، باید بپذیریم که خداوند دارای ظهور و بروز نباشد و در خفای مطلق و همیشگی بماند، و این منافات با تجلی ذاتی و فیض بخشی همیشگی خداوند دارد. علاوه بر اینکه مستلزم این است که هیچ خیری در جهان محقق نشود. بنابراین، خلقت موجودات لازم و ضروری است و مناسب با اقتضای ذاتی خدای متعال است.
ب) ظهور و تجلی ذات خداوند مستلزم تفاوت در میان مخلوقات است؛ دلیل این مطلب نیز روشن است؛ چون مخلوقات بر اساس قاعده علیت و سنخیت بین علت و معلول و با رعایت مراتب از ذات باری تعالی تجلی و ظهور مییابند.
- هر موجودی در حد خود کامل است و ابزار لازم برای رسیدن به کمال را دارد.
- هر موجودی که از امتیازات بیشتری برخوردار است، در مقابل مسئولیت بیشتری دارد، و هر موجودی که دارای امتیاز کمتری است مسئولیت کمتری دارد؛ گواه این مطلب از یکسو روایات فراوانی است که بیان میکند خداوند در قیامت از انسان جاهل هفتاد گناه را چشمپوشی میکند، ولی از عالم یک گناه را نمیبخشد.[2]
از سوی دیگر آیات و روایاتی که بیان میدارد انبیا و اولیا با کوچکترین کوتاهی و تقصیر مجازات میشوند؛ اعمالی که نسبت انسانهای عادی گناه و معصیت محسوب نمیشود برای آنها بزرگترین معصیت محسوب میشود.[3]
بنابر این، چه بسا انسانهایی که در محیط دور از اسلام زندگی میکنند با اعمال اندک خود به درجات بالایی برسند، ولی انسانهایی که در محیط شیعی زندگی میکنند برای رسیدن به آن درجات باید اعمال و تلاش بیشتری داشته باشند.
در نتیجه این فرض که در قیامت عدهای از انسانها از خدا طلبکار هستند، جز خیال پردازی چیز دیگری نیست؛ و گرنه باید بگوییم همه انسانها؛ بلکه همۀ موجودات (به جز انسانهای کامل؛ مانند پیامبران و ائمه) از خدا ناراضی و طلب کار باشند.
گواه بر اینکه هیچ انسانی در قیامت از خداوند طلبکار نیست؛ این است که قرآن کریم وقتی حالات قیامت را بیان میکند، از شدت حسرت عدهای خبر میدهد،[4] حسرت و اندوه مربوط به جایی است که انسان در اثر کوتاهی و بیتوجهی نعمتی را از دست بدهد.
چنانکه در آنروز کافران آرزو میکنند که ای کاش خاک بودند.[5] یعنی اگر خاک بودند چون امکانات کمتری داشتند مسئولیت کمتری داشتند.
- نکته دیگری که باید توجه داشت، این است که بر حق بودن غیر از رفتن به بهشت است؛ زیرا است افرادی از نظر اعتقاد و شناسنامهای بر حق باشند، ولی در اثر اعمال بد و رسوخ نداشتن اعتقاد در اعماق قلبشان، اهل جهنّم باشند؛ چنانکه ممکن است عدهای هر چند به اعتقاد صحیح دست نیافتهاند، ولی در اثر حفظ پاکی فطری وارد بهشت گردند.[6]
[1]. برای اطلاع بیشتر به پاسخ 205 (سایت: 1198) (فلسفۀ وخودی اختلاف و تفاوت انسان ها) مراجعه کنید.
[2]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 1، ص 47، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق. «حَفْصِ بْنِ غِیَاثٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ قَالَ یَا حَفْصُ یُغْفَرُ لِلْجَاهِلِ سَبْعُونَ ذَنْباً قَبْلَ أَنْ یُغْفَرَ لِلْعَالِمِ ذَنْبٌ وَاحِدٌ».
[3]. برای اطلاع بیشتر به پاسخ 129 (سایت: 1029) (عصمت انبیا در قرآن) مراجعه شود.
[4]. زمر، 56. «أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یا حَسْرَتى عَلى ما فَرَّطْتُ فی جَنْبِ اللَّهِ وَ إِنْ کُنْتُ لَمِنَ السَّاخِرینَ».
[5]. نبأ،40. «یَقُولُ الْکافِرُ یا لَیْتَنی کُنْتُ تُراباً».