لطفا صبرکنید
210817
- اشتراک گذاری
ما برای شناخت محیط اطراف خود نیاز به ابزارهایی داریم. در بین دانشمندان اسلامی چند ابزار برای شناخت مسلم است: اول حس؛ مانند حس بینایی، حس شنوایی و ... . دوم؛ عقل. سوم؛ دل.
تمام راههای به دست آوردن علوم، از طریق کشفیات درونی و مکاشفات و چشم برزخی که نوعی از انواع مکاشفات است، مربوط به شناخت شهودی است که ابزار آن دل است. شخصی که چشم برزخی دارد باید فردی وارسته و پاک باشد، تا بتوان این احتمال را برای او داد. علاوه بر اینکه هیچگاه از این ابزار سوء استفاده نکند و در صدد ضربه زدن به اشخاص نباشد و پایبند به مسائل شرعی باشد.
نخست برای اینکه ببینیم، موضوعی مانند چشم برزخی، در کجای معارف ما قرار دارد، مقدمۀ کوتاهی را بیان میکنیم:
در عالم واقع و خارج، ما برای شناخت محیط اطراف خود و غیر محسوسات، نیاز به ابزارهایی داریم؛ مثلا اگر چشم یا گوش نداشته باشیم از داشتن برخی از علوم و فهمها محروم خواهیم بود. تعداد این ابزار در میان دانشمندان مورد اتفاق نیست. افلاطون فقط عقل را ابزار شناخت میداند. در مقابل دانشمندان حسی اروپا؛ مانند «هیوم» نقش عقل را بسیار ضعیف میدانند و تمام نقشها را مربوط به حس میدانند.[1] در بین دانشمندان اسلامی چند ابزار برای شناخت مسلم است. اول حس؛ مانند حس بینایی، حس شنوایی و ... . دوم؛ عقل و سوم؛ دل.
بنابراین، طبق این ابزارها، ما دارای چند نوع شناخت هستیم:
- شناخت حسی: تمام علومی که به وسیلۀ حس به دست میآید.
- شناخت عقلی؛ مانند منطق و فلسفه.
- شناخت شهودی؛ علومی که از راه عرفان و شهود به دست میآیند.[2]، [3]
تمام راههای به دست آوردن علوم، از طریق کشفیات درونی و مکاشفات و چشم برزخی که نوعی از انواع مکاشفات است، مربوط به شناخت شهودی است.
شناخت شهودی از مسلمات معارف اسلامی و قرآنی ما است. رسیدن به این مرحله فقط با تزکیۀ دل و تقوای الهی و شدت ورع به دست میآید، به طوری که صدرالمتألهین در تعریف علم مکاشفه میگوید:
«علم مکاشفه، نوری است که بعد از پاک کردن قلب و دل، از زنگار صفات ناپسند، در قلب انسان ظاهر میشود».[4]
قرآن کریم در این باره میفرماید:
«اى کسانى که ایمان آوردهاید! اگر از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید، براى شما وسیلهاى جهت جدا ساختن حق از باطل قرار میدهد (روشنبینى خاصّى که در پرتو آن، حق را از باطل خواهید شناخت) و گناهان شما را میپوشاند و شما را میآمرزد و خداوند صاحب فضل و بخشش عظیم است»![5]
یا میفرماید: و آنها که در راه ما (با خلوص نیت) جهاد کنند، به یقین آنها را به راههاى خود، هدایت خواهیم کرد و خداوند با نیکوکاران است».[6]
همان طور که بیان شد تنها راه به دست آوردن این نوع شناخت، تنها از راه تزکیۀ دل از ناپاکیها به دست میآید، تا بعد از آن نور حقیقت بتواند در آن بتابد. ادلۀ اثبات این نوع شناخت فراوان و گسترده است که از حوصلۀ این نوشتار خارج است، ولی همین مقدار باید گفت که در میان فلاسفۀ اروپایی هم کسانی؛ مانند «ویلیام جیمز» و عده زیاد دیگری، شناخت شهودی را قبول دارند.[7]
واردات (آنچه بر قلب انسان الهام میشود) قلبى و مکاشفات به چهار دسته تقسیم میشوند:
- وارداتى که به علوم و معارف مربوطاند. این نوع واردات «ربانى» نامیده میشوند.
- وارداتى که به خیرات و ملکات فاضله فرا میخوانند. این دسته، «مَلَکى» خوانده میشوند.
- وارداتى که به لذّتهاى نفسانى دعوت میکنند. این قسم، «نفسانى» نامیده میشوند.
- وارداتـى که بـه تمرّد و عصیان از حق فرا میخوانند. این نوع «شیطانی» خوانـده مـیشوند.[8]
با توجه به این مطالب، مشخص شد که هر امر غیر حسی را نمیتوان الهام ربانی دانست؛ زیرا در این مرحله، بسیار اتفاق میافتد که واردات نفسانی و شیطانی بر عدهای با واردات ربانی اشتباه میشود.
رشید الدین میبدی دربارۀ ظرافت تشخیص واردات قلبی، به نقل از عارفی میگوید:
«اگر شخصی وارد بوستانی شد و دید همۀ پرندگان بر روی شاخهها به او میگویند: سلام برتو ای ولی خدا، اگر نترسد که این مکر و حیله باشد، البته که مورد نیرنگ واقع شده است».[9]
معیارهای تشخیص
- این واردات قلبی صرف نظر از اینکه برای خود شخص باشد و یا کس دیگری ادعا کرده باشد، نباید مخالف احکام عقلی باشد. یکی از مهمترین این احکام این است که واردات نباید هیچ ستمی را (با معنای وسیع ظلم) تأیید کند؛ بلکه باید عدل را تأیید و ظلم را تقبیح کند.
- این واردات نباید مخالف معارف دینی باشد. تشخیص این مورد با کارشناسان دینی است.
- این واردات نباید با احکام دینی مغایرت داشته باشد. اگر این واردات افراد را به لاقیدی و پشت پا زدن به مظاهر دینی ترغیب کند، به یقین واردات ربانی نیست؛ زیرا کاملترین افراد؛ مانند رسول خدا(ص) و دیگر ائمه(ع) پیوسته به این امور پایبند بودند.
- شخصی که چنین ادعاهای؛ مانند داشتن چشم برزخی دارد، باید شخص وارسته و پاکی باشد تا بتوان این احتمال را برای او داد، اضافه بر اینکه هیچگاه سوء استفاده نکند و در صدد ضربه زدن به اشخاص نباشد. و پایبند به مسائل شرعی باشد؛ زیرا گفتیم که این امور فقط با تهذیب نفس به دست میآید، و اگر کسی از غیر این طریق، دست به خارق العادهها بزند، هرگز مورد اعتماد نیست.[10]
[1]. مطهری، مرتضی، مسئله شناخت، ص48- 49، تهران، صدرا، 1376ش.
[2]. مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، ص 36، تهران، بین الملل، 1377ش.
[3]. در این مورد، ر. ک: امکان شناخت خدا.
[4]. صدر المتالهین شیرازی، محمد بن ابراهیم، تفسیر القران الکریم، ج 2، ص 69، قم، نشر بیدار، 1366.
[6]. عنکبوت، 69، این مجاهده، مجاهدۀ نفسانی را هم شامل می شود. ر. ک: مسئلۀ شناخت، ص 67- 72.
[7]. ر. ک: امکان شناخت خدا، ص 66
[8]. قمى، محسن، حسین زاده، محمد، مقالۀ بررسى رابطه مکاشفه در عرفان اسلامی و تـجربه دینى در عرفان و فلسفه غـربى، برگرفته از سایت تبیان.
[9]. میبدی، رشیدالدین احمد بن ابی سعد، کشف الاسرار، ج 7،ص 222، تهران، امیر کبیر، 1371.
[10]. برای شناخت صفات انسان های صاحب کرامت به سؤال 48 (سایت: 284) مراجعه کنید.