جستجوی پیشرفته
بازدید
104835
آخرین بروزرسانی: 1391/04/25
خلاصه پرسش
ابرو برداشتن زن، چه حکمی دارد؟ در برابر شوهر چطور؟
پرسش
با سلام خدمت شما، چرا اهل سنت می گویند که ابرو برداشتن برای زن حرام است حتی اگر برای شوهرش باشد و باید توبه کند؟ آیا این فتوا درست است؟ می خواهم به جوابی درست و قانع کننده مطابق دین شیعه برسم.
پاسخ اجمالی

برداشتن ابرو برای زنان به خودی خود اشکالی ندارد. در اسلام، آرایش زن برای شوهر مستحب شمرده شده، و زنى که در آرایش و زینت خود براى شوهر کوتاهى کند، مورد نکوهش قرار گرفته است؛ لذا فقهای شیعه ضمن سفارش بانوان به رعایت این مسئله، آشکار نمودن این آرایش را برای نامحرم، جایز نمی دانند و می گویند، بانوان وظیفه دارند زینت خود را از چشم نامحرم بپوشانند.

پاسخ تفصیلی

آرایش زن برای شوهر، نه تنها اشکالی ندارد، بلکه در اسلام، مستحب شمرده شده، و زنى که در آرایش و زینت خود براى شوهر کوتاهى کند، مورد نکوهش قرار گرفته است.[1] و این امر، باعث گرم شدن کانون خانواده می گردد. البته شاید آن عده از علمایی که آرایش و زینت زن (از جمله برداشتن ابرو) را به طور مطلق (حتی برای شوهرش) حرام می دانند، نظر به بعضی از احادیث داشته باشند. مثلاً، در روایتی، از  رسول گرامی اسلام (ص) نقل شده است که حضرت، هشت طایفه از زنان را لعن کرده اند. که آنها عبارت اند از:

«نامصه، منتمصه، واشره، مستوشره، واصله، مستوصله، واشمه و مستوشمه».

راوی می گوید: «نامصه» زنى است که موهاى صورت را بند مى ‏اندازد، و «منتمصه» زنى است که موى صورتش کنده مى ‏شود. «واشره» زنى است که دندان هاى زن دیگر را مى ‏برد و آن را نصف کرده و تیز مى ‏نماید، و «مستوشره» زنى است که این عمل روى او انجام مى ‏گیرد، و «واصله» آن زن را گویند که موى زنى را به موى زن دیگر پیوند دهد، و «مستوصله» کسى است که موى زن دیگر به موى او پیوند گردیده، و «واشمه» کسى را گویند که نگار و خال در دست یا جاى دیگر از بدن زنان بکوبد، و آن بدین گونه است که ابتدا کف یا پشت دست ها یا جایى دیگر از بدن زنى را سوزن مى‏ زند به گونه‏اى که جا باز کند و بعد با سرمه یا آهک پر مى‏کند و در نتیجه سبز رنگ مى‏ شود، و «مستوشمه» زنى است که خالکوبى مى ‏شود.[2]

به طور کلی این روایت به تنهایی گویای این امر است که بانوان مطلقا نمی توانند آرایش و زینت داشته باشند. اما با مراجعه به سخنان نورانی اهل بیتِ رسول خدا (ع(، مراد از این گونه احادیث  آشکار می گردد. مثلا در حدیثی، از امام باقر(ع) از « قرامل» ( آنچه [شبیه موی مصنوعی] از جنس مو یا پشم یا ابریشم بوده و زنان برای زینت، روی سر گذارده و به موی خود متصل می کردند)[3] سؤال شد. حضرت فرمودند: «اشکالی ندارد که زن خود را برای شوهرش زینت کند».

راوی می گوید: به حضرت عرض کردم، حدیثی از پیامبر(ص) به ما رسیده است که ایشان «واصله و موصوله» را لعن کردند. حضرت فرمودند: این گونه نیست. رسول خدا (ص)، آن واصله ای را لعن کردند که در جوانیش اهل زنا بوده و در پیری نیز زنان و مردان فاسد را به هم می رساند.[4]

در روایتی دیگر ابی بصیر می گوید: از امام باقر (ع) درباره زینت های زنان (از جمله چیدن موی صورت) برای شوهرانشان سؤال کردم، حضرت فرمودند: هیچ کدام از اینها اشکال ندارند.[5]

بنابر این، نمی توان هر زینت و آرایشی را برای زن حرام دانست، بلکه آن زینتی که برای غیر شوهر بوده و موجب فساد وی و تباهی جامعه می گردد، گناه و معصیت شمرده می شود؛ لذا فقهای شیعه ضمن سفارش به بانوان جهت خود آرایی خویش برای شوهرانشان، آشکار نمودن این آرایش زینت را برای نامحرم، جایز نمی دانند و فرموده اند، بانوان وظیفه دارند زینت خود را از چشم نامحرم بپوشانند.[6]

گفتنی است که برداشتن ابرو برای زنان به خودی خود اشکالی ندارد.[7] اما در این که آیا، این عمل، زینت شمرده می شود (تا پوشاندن آن از نامحرم واجب باشد) یا خیر؟ نظرات فقها متفاوت است:

1. برخی[8] آشکار کردن این مقدار از زینت که در حد متعارف باشد را جایز دانسته و می فرمایند پوشاندن ابرو از نامحرم واجب نیست.[9]

2. برخی[10] ابرو برداشتن را زینت دانسته و پوشاندن آن را از نامحرم واجب می دانند.[11]

3. عده ای[12] نیز این مسئله را به عرف ارجاع داده و فرموده اند: اگر زینت محسوب ‏شود، باید آن را از نامحرم پوشاند.[13]

تبصره: اگر اصلاح ابرو و صورت توجه مرد نامحرم را جلب مى‏کند، به گونه ای که باعث مفسده مى ‏شود، پوشاندن آن واجب است.[14]

 

[1]. جعفریان، رسول، رسائل حجابیه، ج ‌2، ص 1128، دلیل ما، قم، دوم، 1428 ق؛ جهت آگاهی بیشتر در این زمینه می توانید به نمایه: 850 (وظایف زنان در برابر مردان) در همین سایت مراجعه نمایید.

[2]. ابن بابویه، محمد بن على، معانی الأخبار، ص  249، مصحح: غفارى، على اکبر،‏ نشر: دفتر انتشارات اسلامى، قم‏، چاپ اول، 1403 ق.‏ ‏

[3]. جزرى ابن اثیر، مبارک بن محمد، النهایة فی غریب الحدیث و الأثر، ج 4، ص 51، ، مؤسسه مطبوعاتى اسماعیلیان، قم، چاپ اول، بی تا.

[4]. کلینى، محمد بن یعقوب‏، الکافی، مصحح: غفارى، على اکبر و آخوندى، محمد، ج‏5، ص 118، باب 119، ح3، نشر دار الکتب الإسلامیة، چهارم، تهران،  1407 ق. ‏

[5]. شیخ حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج‏20، ص 189، ح 25390، نشر مؤسسة آل البیت‏، اول، قم، ‏ 1409 ق‏.

[6]. بهجت، محمد تقى ، استفتائات (بهجت)، ج‌4، ص 175، س 5201، دفتر حضرت آیة الله بهجت، قم، اول، 1428 ق.

[8]. آیات عظام: خمینى، سیستانى، مکارم شیرازی، نورى همدانی و تبریزی.

[9]. استفاده از سایت آیت اللّه سیستانى (sistani.org ) ، بخش استفتائات، واژه زینت، س 17؛ مکارم شیرازى، ناصر، استفتاءات جدید، ج‌2، ص 351، س 151و 1034، انتشارات مدرسه امام على بن ابى طالب علیه السلام، قم، دوم، 1427 ه‍ ق؛ آیت اللّه نورى، استفتائات، ج 1، س 491 و 542؛ خمینى، سید روح اللّٰه، استفتائات، ج‌3، ص 257، س 33و 34، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین، قم، پنجم، 1422 ه‍ ق؛ تبریزى، جواد، استفتاءات جدید، ج‌2، ص 360، س1490، قم، اول، بی تا.

[10]. آیت الله صافى گلپایگانی.

[11]. صافى گلپایگانى، لطف الله، جامع الأحکام، ج‌2، ص 163، س 1683، انتشارات حضرت معصومه سلام الله علیها، قم، چهارم، 1417 ه‍ ق؛ و دفتر آیت اللّه بهجت.

[12]. آیات عظام: خامنه‏اى، فاضل، بهجت و وحید خراسانی.

[13]. فتوای آیت الله خامنه ای برگرفته از نمایه 598؛ فاضل لنکرانى، محمد، جامع المسائل ج‌1، ص 451، س 1708، انتشارات امیر قلم، قم، یازدهم، بی تا؛ بهجت، محمد تقى، استفتائات، ج‌4، ص 208، س 534، دفتر حضرت آیت الله بهجت، قم، اول، 1428 ه‍ ق؛ استفتاء از دفتر آیت اللّه وحید خراسانی.

[14]. خمینى، سید روح اللّٰه موسوى، استفتائات، ج‌3، ص 256، دفتر انتشارات اسلامى، قم، پنجم، 1422 ق.

 

 

 

ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها