
لطفا صبرکنید
222533
- اشتراک گذاری
دانش ما از جن بسیار ناچیز است؛ اما از روایات میتوان استفاده کرد که جنیان نیز مانند انسانها تکلیف و مسئولیت دارند و دارای عقاید مختلف هستند، بعضی مطیع و بعضی دیگر سرکشاند. اگر چه جن از نظر قدرت فکرى ضعیف است؛ اما قدرت قابل ملاحظهای دارد که میتواند با سرعت زیاد کارهاى خارق العاده انجام دهد.
همچنین حقیقت و نحوۀ فعالیت روح یکی از پیچیدهترین مسائلی است که تا کنون دانش بشری قادر به درک آن نشده است. بر اساس آیات و روایات روح بر خلاف جسم و بدن، موجودی است مجرد و از خواص ماده به دور است. به همین دلیل میتواند پس از مرگ از مسائل دنیا آگاهی پیدا کند.
اگرچه فی الجمله مورد پذیرش است که جن توانایی آزار و اذیت انسان را دارد؛ اما باید توجه داشت که اولا: آنها در نوع خود شرور و صالح دارند؛ لذا این تصویری که در بین عوام است و جن را موجودی صرفا موذی و پرآزار، کینهتوز و بد رفتار فرض میکنند، خرافات است و با عقل و منطق سازگار نیست. ثانیا: برای انسان این امکان وجود دارد که از آزار آنان در امان بماند.
همچنین نظریۀ اذیت و آزار ارواح خبیثه و سرگردان و دخالت آنها در تدبیر امور عالم، فرضیهای پوچ و تو خالی و عاری از ادلۀ عقلی، تجربی و نقلی است.
برای پاسخ به سؤال فوق باید چند نکته را توضیح دهیم:
- چیستی جن و روح:
«جن» در لغت به معناى پوشیدگى و پنهانى است. این واژه در موارد متعددی در قرآن کریم ذکر شده است و سورهاى به همین نام در قرآن وجود دارد که در آن برخی از ویژگیهای این موجود پنهان، بیان شده است. بر اساس آیاتی از دیگر سورههای قرآن، این موجود هم مانند انسان مادى بوده و از آتش ،[1] و یا آمیختهاى از آتش[2] آفریده شده است. جن موجودى با شعور و اراده است که به اقتضاى طبیعتش از حواس بشر پوشیده است و در شرایط عادى، قابل درک حسى نیست. او مانند انسان، مکلف است،[3] و در آخرت برانگیخته میشود. و در این جهان میتواند مطیع یا عاصى، مؤمن یا مشرک و... باشد.[4] و مؤمنان آنها در خدمت ائمه(ع) بوده و انسانهای مؤمن و شیعه را برادر خود میخوانند.[5]
همچنین حقیقت و ماهیت روح و نحوۀ فعالیت آن یکی از پیچیدهترین مسائلی است که تا کنون دانش بشری قادر به درک آن نشده است؛ و همین امر باعث اختلاف نظر اندیشمندان در مورد آن شده است، به گونهای که «به گفته بعضی از دانشمندان در حدود هزار نظریه پیرامون حقیقت روح و دیگر مسائل مربوط به آن اظهار شده است».[6]
قرآن کریم نیز بر ناتوانی انسان نسبت به شناخت روح تأکید میکند:
«و از تو در مورد روح سؤال میکنند، بگو: روح از فرمان پروردگار من است و جز اندکى از دانش، به شما داده نشده است!».[7]
بر اساس آیات و روایات روح انسان، جوهری است مجرد که زنده، توانا، دانا و مختار است که از آن به نفس ناطقه یا «روان» هم تعبیر میشود.[8] این موجود محدود و محصور در زمان و مکان نیست.[9] به همین دلیل میتواند پس از مرگ از مسائل دنیا آگاهی پیدا کند.
تعلق روح به بدن تعلق تدبیری است؛ یعنی روح دارای حیات بالاصاله است و تا به بدن متعلق است بدن نیز از وى کسب حیات میکند و هنگامی که از بدن جدا شد، بدن خواص حیات خود را از دست میدهد و به تدریج متلاشى میشود، اگرچه روح همچنان به حیات خود ادامه میدهد. [10]
- توانایی های جن و روح:
اگرچه جن از نظر قدرت فکری ضعیف است؛ زیرا درک او، درک عقلی و قوى نیست و حداکثر خیالى و وهمى است، ولى قدرت فیزیکی او زیاد است، از جمله میتواند با سرعت زیاد کارهاى خارق العاده انجام دهد و بارهای سنگینى را در کمترین زمان جابجا کند. در قرآن مجید داستان حضرت سلیمان(ع) وقتى عفریتى از جن مدعى میشود که میتواند تخت بلقیس را در زمان بسیار اندکی از سرزمین بسیار دوری منتقل کند و به نزد آن حضرت بیاورد،[11] حضرت سلیمان(ع) او را تکذیب نمیکند.[12] این دلیل برقدرت فوق العاده اجنه است.
در مورد آزار و اذیت جنیان و ضرر وارد کردن به انسانها، شیخ مفید(ره) در کتاب ارشاد آورده است:
«در آثاری از ابن عباس گزارش شده است: زمانی که پیامبر اسلام(ص) به قصد جنگ با قبیله بنیمصطلق از مدینه خارج شد، هنگام شب به دره وحشتناک و صعب العبوری رسید. اواخر شب جبرئیل بر آنحضرت نازل شد و خبر داد که طایفهای از جن در وسط دره جمع شده و قصد مکر، شر، آزار و اذیت شما و اصحابتان را دارند».[13]
از این قضیه معلوم میشود که حتی افراد مؤمن و نیکوکار ممکن است مورد آزار و اذیت گروهها و افرادی از جن قرار گیرند. البته باید توجه داشت که اگر چه وجود جن امری واقعی است و آنها در نوع خود شرور و صالح دارند و قدرت انجام کارهای بزرگ و فوق العادهای دارند؛ اما واقعیت آن است که بیش از اندازه در مورد این موجودات بزرگنمایی شده، و دروغها و خرافات زیادى در مورد این موجود در اذهان مردم وجود دارد. مانند اینکه آنها را صرفا موذی و پرآزار، کینهتوز و بد رفتار میدانند که اگر یک ظرف آب داغ بریزید، آنها خانههایى را به آتش میکشند و...که با هیچ عقل و منطقی مناسبت ندارد و قابل قبول نیست.[14] علاوه بر این، برای انسان این امکان وجود دارد که با اتخاذ شیوههایی از آزار آنان در امان بماند.
در موضوع قدرت روح باید گفت، از آنجا که روح، یک امر مادّی نیست؛ محدودیت ماده را ندارد و به سان اشعه خورشید که از ورای شیشه و ابر به داخل اتاق و منزل میتابد و هیچکدام از آنها نمیتواند مانع حضور و حرکت حیات آفرین ذرّات آن شود، میتواند در همه جا حاضر شود.[15] چنانکه از آیات و روایات استفاده میشود که روح انسانها پس از مرگ میتوانند از مسائل دنیا آگاهی پیدا کنند و ارواح مؤمنان بر حسب قدر و اندازۀ فضیلتشان کم و بیش به خانواده خود سر میزنند. [16] البته بر اساس روایات این امتیازات، اختصاص به ارواح مؤمنان دارد که با اذن خداوند از آزادی نسبی برخوردارند؛ اما ارواح کافران و مشرکان و کسانی که اهل پلیدی و ظلماند، در وادی برهوت به بند کشیده شده و در عقاب اعمال خود گرفتارند و نمیتوانند آزادانه رفت و آمد کنند.
بر این اساس نظریه، اذیت و آزار ارواح خبیثه و سرگردان و تأثیرگذاری آنان در موفقیت یا عدم موفقیت انسان در کارها که همان دخالت آنها در تدبیر امور عالم باشد، فرضیهای پوچ و تو خالی و عاری از ادله عقلی، تجربی و نقلی است؛ زیرا پر واضح است که نه ارواح آن قدر بیکارند که بیجهت در کار خلق الله دخالت کنند،[17] و نه چنین قدرت و اجازهای از سوی خداوند دارند؛ زیرا او است که تنها مؤثر در عالم وجود است.
[1]. حجر، 27. «و الجانَّ خلقناه من قبلُ من نار السموم»؛ و جن را پیش از آن، از آتش گرم و سوزان آفریدیم.
[2]. الرحمن، 15. «و خلق الجان من مارج من نار»؛ و جن را از شعلهاى از آتش خلق کر.
[4]. قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج 2، ص 62، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ ششم، 1371ش.
[5]. ر. ک: آیا جنیان مسلمان و غیر مسلمان دارند؟؛ کلینی، کافی، ترجمه، ج 2، ص 243، حدیث 4، کتاب الحجة، «باب آمدن جن نزد ائمه(ع) و پرسیدن از مسایل دینی». لازم به یادآوری است که هفت حدیث دیگر در مورد جن در همین کتاب آورده شده است.
[6]. نک: مکارم شیرازی، ناصر، 50 درس اصول عقائد برای جوانان.
[7]. اسراء، 85. «وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی وَ ما أُوتیتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَلیلا».
[8]. آنجا که سخن از ارتباط روح با جسم است و تاثیر متقابل این دو در یکدیگر، نام «روان» را بر آن میگذاریم و آنجا که پدیدههاى روحى جداى از جسم مورد بحث قرار میگیرند نام «روح» را به کار میبریم.
[9]. ر. ک: فعالیت روح در خواب و بی هوشی، سؤال 1524 (سایت: 1895).
[10]. ر. ک: طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه، موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج 19، ص 344، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1374ش.
[11]. نمل، 40 - 30.
[12] جوادى آملی، عبدالله، تفسیر موضوعى، ج1، ص 119.
[13]. شیخ مفید، ارشاد، ص 399.،به نقل از سایت تبیان
[14]. ر. ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 25، ص 155- 156، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ نهم.
[15]. برای آگاهی بیشتر، ر. ک: احضار روح بوسیله منافقین، سؤال 650 (سایت: 1050).
[16]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 181، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق. برای آگاهی بیشتر، ر. ک:: آگاهی روح پس از مرگ، سؤال 991 (سایت: 1059).
[17]. مکارم شیرازی، ناصر، ارتباط با ارواح، انتشارات نسل جوان، چاپ دهم، ص162.